Categories
چاشنی های اندیشه

بیش از نیم قرن درایران، « روشنفکر» به کسی گفته میشد که « موءمن به ایدئولوژی مارکسیسم » بود …

بیش از نیم قرن درایران، « روشنفکر» به کسی گفته میشد که « موءمن به ایدئولوژی مارکسیسم » بود که « ادعای اینهمانی داشتن با علم وحقیقت » را میکرد. درواکنش با این روشنفکر، « روشنفکر دینی » پیدایش یافت که ادعای اینهمانی اسلام را با علم و حقیقت میکرد. و این دوگونه روشنفکری به یک اندازه، بیزار ازتفکرآزاد و دشمن سرسخت آزادی خرد انسانی بودند. انقلاب اسلامی، پیایند این دوگونه روشنفکری بود. از این رو مسئله بنیادیِ باز زائی فرهنگی ایران، آزادی ازاین دوگونه روشنفکریست. فرهنگ ایران، برپایه خردی بنا میشود که تابع ایمان به هیچ آموزه ای نمیگردد که خودرا بنام علم وحقیقت وتنها راه راست، فراسوی حق خردِانسان به شک ورزی مینهد. خرد آزاد، اندیشیدن انسان را استوار بر « روش پژوهش دائمی » میسازد، نه برپایه ایمان به آموزه ای که ادعای انحصاری اینهمانی با علم وحقیقت دارد. خرد آزاد انسان، پشت به « هـمه دانی » درهمه اشکالش میکند. علمی، علمست که همه چیزرا نمیداند وندانستن را سرآغازپژوهش میداند. برای خرد آزاد، نه آموزه ای وجود دارد که دانش همه چیزهادرآنست، و نه کتابی و خدائی را میشناسد که که حافظه کل علومست وبی نیازازنواندیشیست. آن دانستنی که همیشه با نادانستنی، گره خورده است، بنیاد آزادی خرد است. هردانشی باید نادانی هائی بیافریند و بیابد که نیازبه پژوهش دارند. هرچه را خرد آزاد روشن میکند، با آن تاریکیهائی نیزمیآفریند که زایشگاه پژوهشهای تازه اند. آموزه ای که فقط روشن میکند و تاریکی جستجو انگیزنمیآفریند، نازاسازنده خرد انسانیست.

http://www.jamali.info/chashniha )

پاسخ دهید