Categories
اندیشـه های روزانـه کتاب های الکترونیک

منوچهرجمالی : خــرد سرمایه فـلسـفی ایـران

خــرد
سرمایه فـلسـفی ایـران

دانائی برشالوده ِخـردِ آزماینده

جـلـدچـهـارم

منوچهرجمالی

ISBN 1 899167 13 7
KURMALI PRESS
LONDON, 2010
VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOCVIEW AS PDF

کتابهای الکترونیکی دیگر متوچهرجمالی را درسایت www.jamali.online.com می یابید

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 10

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC VIEW THIS ARTICLE AS PDF

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(10)

خردِآزماینده ، بنیادگذار ِآزادی
—————————-
همگان، میآزمایند
تا نیکی را ازبدی، « بدانند »
(خردِآزماینده، سرچشمه اخلاق وقانون)
———————————-
«برگزیدن » برپایهِ « آزمودن »

همه چیز را همگان ، دانند
وهمگان ،«هنوز زاده نشده اند» بزرگـمهر
—————————-
دموکراسی برپایه «بینشِ همگانی»
—————————-
نقش ِآیندگان،درتاسیس حکومت
ارتا یا سیمرغ : خرد را، آزماینده میداند
انسان با خردآزماینده اش هست
که خودش، درآزمودن، نیکی وبد ی را
ازهم روشن میکند ( ارزش میگذارد)
انسان، هنگامی آزاداست که
دانائیش، برخرد آزماینده اش،استوارباشد
……………………
زرتشت : خرد را، « برگزیننده» میداند
خردِ برگزیننده،درروشنائی( دانائی ) که ازجان خودش افروخته نشده ، برمیگزیند

چگونه چیزی برای ما روشن میشود ؟ هنگامی که انبوه تجربیات وپدیده ها ورویدادهای گوناگون ، روی هم ریخته شده اند، خواه ناخواه تاریکند . هنگامی که آنها را به هم بپیوندیم  وباهم یکی بسازیم ، آنها ، روشن میشوند . « یکی ساختن ِ انبوه فراوان وکثیرگوناگونیها » ، آنهارا « روشن میسازد» . ولی برای ما ، حتا یکی ساختن آنها ، کاملا آنهارا برای ما روشن نمیسازد . بلکه این یکی برای ما ، باید درمقابل« ضدی » قراربگیرد ، که ازآن بریده ، وبا آن پیوند ناپذیراست ، آنگاه ، برای ما به اوج روشنی میرسد .  دراین راستا روشن شدن ، تنها یکی ساختن حقیقت یا خدا ، نیست، بلکه  یکی ساختن « ضدحقیقت وضد خدا » ، دربرابر حقیقت وخدا هم هست . روشن شدن ، تنها یکی ساختن علت یا اراده یا اصل نیست ، بلکه یکی ساختن« ضد علت» و«ضد اراده» و«ضد اصل» و«ضد عقل» نیزهست . هیچ حقیقتی وخدائی و اصلی وعلتی و اراده ای ، بی یک ضد ، روشن نمیشود . این مفهوم از « روشنی » ، ازکجا درما پیدایش یافته واستوارمانده است ؟ خدایان ایران ، « خدایان خوشه » یا « خوشه خدایان » بودند . ولی ادیان توحیدی ، استوار براینند که خدا یکی است وخوشه نیست . واین یکی بودنست که آن خدا را ، خدای روشنی ونور میکند . همه جهان را میتوان ازآن پس ، با یک خواست وبا یک اراده وبا یک علم او ، روشن کرد وفهمید . این اندیشه ، مادر ِ اندیشه های دیگردرتاریخ شده است که حقیقت ، یکیست ، علت اصلی ، یکیست ، زیربنا ، یکیست ، بُن ، یکیست …. .

Categories
اندیشـه های روزانـه کتاب های الکترونیک

منوچهر جمالی : شهرِ خرد بجای شهر ایمان

بهمن ۱

بوددرسرو ، مردمی پرورد—-به فرهنگ یازد ، کسی کش خرد
فردوسی

شهرِ خرد
بجای
شهر ایمان

منوچهر جمالی

VIEW PART 1 E-BOOK AS A PDF 6.6 MB

VIEW PART 2 E-BOOK AS A PDF 5.7 MB

VIEW COMPLETE E-BOOK AS A PDF 12.4 MB

کتابهای الکترونیکی دیگر متوچهرجمالی را درسایت www.jamali.online.com می یابید

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 9

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(9)

همه چیز را همگان دانند
وهمگان ،«هنوز زاده نشده اند» بزرگـمهر
…………….
دموکراسی برپایه «بینشِ همگانی»
نقش ِآیندگان،درتاسیس حکومت
…………….
درفرهنگ ایران، آموزگارانسان، آزمایش کردن درزمانست
……………
ما بینشی را نمی پذیریم
که حق آزمودن
وتصحیح کردن آنرا نداریم

«بخش یکم گفتار»

درشاهنامه ، سیمرغ ( که همان ارتا وخدای ایرانست ) به زال، بجای دادن یک کتاب ویا شریعت ویا آموزه دینی ، یک رسالت میدهد ، وآن اینست که « یکی آزمایش کن از روزگار» . تنها آموزگار بینش تو ، آزمایش کردن در روزگاراست . تنها معیارتو، برای رسیدن به بینش حقیقت، اینست که با خرد خودت، در روند زمان درگیتی ، بیازمائی. وآزمایش، همیشه رویارو با امکانات تاریک وناشناخته ومجهولست . طبعا ، درهرآزمایشی ، امکان آن هست که انسان اشتباه کند و کژ برود ولی درکج روی ،  ازکج بودن آگاهی می یابد ، وهمین آگاهی ازکژی ، که درد زا وناخوش آیند است ، خودش، راه را به تصحیح آن میگشاید . توانائی دریافت کـژی ، بُن کشف راستی ودرستی است . روشنی ، همیشه از تاریکی ، زائیده میشود ، چون تاریکی ، آبستنی است . هراشتباهی ، تاریکی آفریننده است ، که آبستن به بینش به درست هست . اشتباه نیز، ارزش دارد.

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 8

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(8)

حکومتی درایران، حقانیت داشت که« دایه ِ نگهبانِ انسان» باشد
نه « پاسـدار ِ انسان »

ازسیمرغ ِدایه ، تا زرتشتِ پاسدار

« گاتا، یسنه، هات 29 »

زرتشت ، نقش دایه ِانسان وطبیعت بودن راطردکرد
ونقش « پاسداراجتماع وطبیعت بودن» را، نقش ِویژه ِخود
ونقش موبدان ساخت

درفرهنگ ایران ، حکومت ، «1- نگهبان جان یا زندگی همه انسانها ، ازگزند وتباهی وستم وتعدی ودرشتی وتهدید، و2- پرستار جانها » درگیتی بود. مسئله بنیادی درفرهنگ ایران، « رستگاری زندگی انسان درگیتی ، از آزار( قهروستم ودرشتی و ترس وتعدی ) بوده است ، نه « رستگاری جان انسان ازگناه » ، واین ، شالوده حکومت سکولار( زمانی= اوامی = سپنجی ) ، وبرضد « حکومت دینی » است، ولی بنابر اندیشه زرتشت ، دریسنه ، هات 29 ، که زرتشت ، با آموزه اش ، پاسدارزندگی درزمان میشود ، شالوده سکولاریته درایران ، ازبُن، متزلزل وویران ساخته میگردد .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 7

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(7)

زرتـشـت و
انسانی که ازاهورامزدا ، گله میکند

—–  زرتشت درگاتا ، یسنا، هات 29 —–

زرتشت، واژگـونه سازنده ِ
ارزشهای بنیادیِ فرهنگ ایران

————-

گله از دست ستمکار، به سلطان گویند
چون ستمکارتوباشی ، گله پیش که بریم ؟
گیرم که زدشمن ، گله آری بر ِ دوست
چون دوست جفا کند ، چه تدبیرکنی ؟

سعدی

درسرود زرتشت (یسنه ، هات 29 ) ما با تصویر« کل جان= جانان=All-Leben = مجموعه همه جانها » روبرو میشویم که« جامعه انسانی» نیز بخشی ازآنست ، و درواقع این سرود ، «نیاز دردآلود نهادی جامعه انسانی» را ازروان گـُش ، فریاد میکند که چرا مرا که توانائی نگهبانی خویشتن ازظلم وتجاوزوآزار ندارم ، بی نگهبان وبی رهبر وبی سالارو بی منجی گذاشته ای .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 6

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(6)

درفرهنگ ایران ،
انسان ِ نیرومند، درجهان پیدایش می یابد
ولی زرتشت ،
« انسان ِناتوان وفرومانده » را آفرید ،
و انسان نیرومند را دراجتماع ، نابودساخت

تا گزندی را که زرتشت به فرهنگ ایران زده است ، ازروان واندیشه ایرانی ، زدوده نشود ، سرشاری ونیرومندی اش، پدیدار نخواهد شد ، و با این نیرومندی وسرشاری وغنای وجودی هست که میتواند درجهان ازنو دراستقلالش ، برپا خیزد . دست وپای خرد ایرانیان را زرتشت ، با زنجیرهای گران بسته وازجنبش انداخته است و بی رهائی از زرتشت ، باززائی ورنسانس فرهنگی ایران ، غیرممکن میباشد .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 5

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(5)

چرا حقیقت ، آب روان است ؟

ای کوزه گرصورت ، مفروش مرا کوزه
کوزه چه کند آنکس ، کو« جوی روان » دارد

اینکه فلسفه ، بیان « تجربیات مایه ای انسان درمفاهیم » است ، خرافه ایست سازنده ، که بنیاد فلسفه را گذاشت . با این خرافه ، تفکرفلسفی ، بنیاد نهاده شد .  ولی « واقعیت فلسفه » ، غیرازاین آرمان فلسفه است . فلسفه ای که بتواند همه تجربیات مایه ای انسان را به مفاهیم تبدیل کند ، فلسفه ایست مُرده که میافسرد. فلسفه زنده ، ترجمهِ تحربیات بنیادی انسان ، به « مفاهیم خشک وخالی وانتزاعی » نیست ، بلکه  « جنبش نوسانی و آویخته میان نقش و اندیشه ، یا صورت ومعنا » هست . تفکرزنده فلسفی ، جنبش ازنقش به مفهوم ، و ازمفهوم به نقش است ، نه « فروماندگی وانجماد درمفاهیم انتزاعی » ، و پشت کردن به « نقش وصورت » .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 4

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز

(4)

حقیقت ، خورشیدیست که
از گوهر ِ خود انسان زاده میشود
انسان، نمیتواند دروغ بگوید
وفقط با ترس ازقهر است که دروغ میگوید

امروزه همه ، دعوی روشنفکری وروشنگری دارند ،یا به سخنی بهتر، خود را روشنفکر میدانند و این افکار روشن ، آنها را به روشنگری میراند . روشنی ، باید روشن بکند . البته ایرانیان ، فرهنگی برضد روشنگران داشتند ، چون « روشنی ِروشنگران » ، همیشه « تیغ برّنده و تیز» بود که کفررا ازایمان ، و موءمن را ازکافر، ودروند را ازاشون ، و خودی را ازناخودی ، و حقیقت را ازباطل ، و تاریکی را ازخودش که روشنی باشد ، می برید ، و ایرانیان، بیشتر ازهمین برّندگی وتیزی و سختدلی این روشنی ، میترسیدند، و حقیقت را نیز درخارج خود ، ودرخارج سایرانسانها نمی جستند ، بلکه حقیقت را ، موجود درگوهرخود انسانها میدانستند ، که ازانسان ، زائیده میشود . به عبارت دیگر، این تجاوز به حق دیگران بود که من بخواهم دیگری را روشن سازم . درهمه انسانها ، تخم حقیقت های گوناگون بود . آنها دنبالهِ دایه یا مامای این حقیقت های گوناگون ازخود میگشتند ، نه دنبال روشنفکرانی که آنها را با حقیقتشان روشن میکنند و مانع پیدایش حقیقت ازخودشان میشوند .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 3

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز

(3)

زن وسکولاریته

چرا 1-« زن » و2- « تن = جسم= ماده » و 3- « دنیا » و 4- « زمان گذرا = جهان فانی » و 5- « بینش حسی » ، باهم ، ارج خود را درگذشته ، از دست دادند ؟ وچرا آنها فقط با همدیگر، میتوانند ، به « ارج واعتبارحقیقی خود » خود بازگردند .

عالم جسمانی ( تنی = تنکردی ) و دنیا ( گیتی ) و « زمان گذرایا فانی » و « اندیشیدن برپایه حواس » ،  وخرد ، همه « زن » هستند . هنوزهم درفارسی ، « گیتی خانم » ، نام زن هست . درعربی نیزبه دنیا : ام حباب، ام حاجب، ام ختور، ام سلمة ، ام القا، ام وافر گفته میشود . دراوستا وپهلوی به جهان جسمانی « تنکردی = تن کرتی » گفته میشود ، که درواقع به معنای « زاده شدن اززهدان » است . هرچه از زهدان زاده میشود ، دنیای جسمانیست . ضدیت با دنیای جسمانی ، ضدیت مستقیم با زن است .خود واژه « تن » ، به معنای « زهدان ومجرای زایش » است ، این چه تن مرد باشد وچه تن زن . همه تن ها ، زن هستند . درفرهنگ ایران ، تن وجان ( = جی+ یان )باهم جفت وهمزاد وانبازو یوغ هستند و با هم دربرابری میآفرینند . جان که « جی » باشد، و آتش جان میباشد ، گوهر ِخود ِخداهست . به عبارت دیگر، درکانون ِ تن ( جسم ) که  ز ن است، خدا میباشد. خود ِ « جی » ، نام خدای زمان وزندگی وموسیقی وشناخت است که تحول به گیتی ( دنیا وزمان ) می یابد . خدا درگیتی درتن ها ودرزمان میزید .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 2

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(2)

انسان، نمیخواهد روشن بشود
بلکه میخواهد، خودش ،
سرچشمهِ روشنی وگرمی بشود
« حقیقت» ، بـشنـو از « پـور فـریدون »
که شعـله ، از تـنـورسـرد ، نایو( ناید )
باباطاهر

این اشاره لطیف باباطاهر، که حقیقت را باید از ایرج پسرفریدون شنید ، چه رابطه ای با تنوروشعله اش دارد ؟ چرا حقیقت ، شعله تنورگرم یا کانون گرم هست ؟چرا، این ایرج هست که حقیقت را میگوید ؟ و چرا ما باید برای شنیدن حقیقت، بازبه سراع ایرج برویم ؟  چون ایرج که « اِ ر ِ ز» باشد همان « ارتا ، اردیبهشت ، ارتای خوشه » میباشد. اردیبهشت، ارتای خوشه بود . خدای ایران، خوشه همه تخمهای انسانها، یا  کانون« حبه زغالها افروخته » بود .

Categories
اندیشـه های روزانـه

منوچهرجمالی : اندیشـه های روزانـه – 1

منوچهرجمالی

اندیشه های روز به روز
(1)

جامعه وحکومت برپایهِ خردِ آزماینده
ما اشتباه میکنیم، پس حق داریم تغییربدهیم

اشتباه کردن ، یک مفهوم ِسکولاراست . آنکه درزمان زندگی میکند، خردش ، میآزماید واشتباه میکند و اشتباهش را درمی یابد و با دریافتن اشتباه ، راه وروش زندگی را تغییرمیدهد. خرد انسان ، درعمل اشتباه کردن در زمان ، که بخشی ازآزمودنست ، یاد میگیرد ، و با بینشی تازه، زندگی را طبق آن تغییرمیدهد . زندگی کردن برشالوده ِ آزمودن و اشتباه کردن ، با زندگی کردن درعدم اطاعت کردن ازاحکام الهی ، فرق کلی دارد . دراینجا باید توبه کرد ، و به روش وقاعده ومعیار معین شده و تغییرناپذیر، بازگشت . ولی درآزمودن ، انسان هیچگاه توبه نمیکند وبازنمیگردد وپشیمان نمیشود ، بلکه حق به تغییر دادن روش ومعیارزندگی را می یابد .