Month: اکتبر 2011
زایش موش از کوه «بهار عربی»!
شهباز نخعی
تنها چشم مسلح به تجربهء نقش “بنگاه خبر رسانی بیطرف و حرفه ای بی بی سی” در “انقلاب” 1357 می تواند نقشی را که این بنگاه سخن پراکنی در نشر اخبار انتخابات تونس ایفا می کند دریابد.
بهار ایران، بهار عرب
رضا ایرانی
به دوستی نادیده
جانم مسئله این هست که هر ملتی، تا زمانی که دچار تحول فکری-فرهنگی نشده، سرنوشتی جز این نخواهد داشت که به چیزهائی پناه بیاره و متوسل بشه که با آن آشنا و مأنوس هست. غرب و فرهنگش که به این سادگی جذب و وارد خون و رگ و پی ِ انسانهای این مرز و بوم نمیشه که، میشه؟ واردات که نیست. درست همین وارداتی فکرکردن و نقشهکشی بود که مردم را از وحشت بیگانگی و ترس از ناشناخته، به سمت اسلام و آخوندهاش برد و هنوز هم میبره.
«سیامک مهر» (محمدرضا پورشجری)
دوستان گرامی نوشته های سیامک مهر را در بیداری می خوانید
لطفا به این پتیشن که دوستدارانش درست کرده اند و امیدواریم موثر واقع شود
نام خود را اضافه کنید و برای لیست ایمیلی خود بفرستید که امضا کنند
جان سیامک که نامه او را در این شماره بیداری هم خواهید خواند بشدت در خطر است
short link: http://bit.ly/siamak_mehr
Please sign this petition
Bitte unterzeichnen Sie diese Petition
مهرورزیده این درخواست نامه را دستینه بفرمائید
Please sign this petition for the political prisoner Mohammadreza Pourshajari ( Siamak Mehr ,the writers pseudonym ) – Iranian Author
source: bidari
کاریکاتور …
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
آفریدن ِملت وحکومت ، برشالوده ِ« منش ِمردمی »
حافـظ ،آفرینندهِ«منش ِمردمی ِ»
مـلـّت وحکومتِ نـوین ِایران
============================
پسندیدن ِآزارِجان انسانها ،
تنها گناه ، درفرهـنگ ایرانست
« فـرهـنگ ِ رنـدی »
فرهنگ ایران،فرهنگ رندیست
مباش درپی آزار و ، هرچـه خـواهـی کــُن
که در« شریعـت ما » ، غیرازاین ، گناهی نیست
حافظ
سر ِمایه ِ مـردِ سـنگ وخـرد
زگیتی ، بی آزاری اندر خورد
فردوسی
============================
نیازردن جان ِانسان
بنیادفرهنگ ایرانست
«جان انسان » درفرهنگ ایران،
اولـویـت بــر
« ایمان به هرشریعت وایدئولوژی ومذهبی» دارد
============================
انسان ، هرمذهبی وعقیده ای نیزکه داشته باشد
جان وخردش ، نباید آزرده شود
جان = جی+یان = خانه زندگی = خانه عشق = خانه خدا
فرهنگ ایران ، فرهنگ رندی هست
———————————
نیازردن جان وخرد ، شالوده فرهنگ ایران یا « فرهنگ رندی » است . چرا ، « شیوه رندی » ، فرهنگِ جوشیده ازکاریز گوهر مردم ایران بوده است وهست وخواهد بود ؟
درحافظِ رند ، این« منش مردمی » یا « بـِه منشی=بهمنشی ِ» فرهنگ ایرانیست ، که بهترین عبارات خود را می یابد . « بـِه یا بِهی » ، نام زنخدای بزرگ ایران خرّم= بیدُخت= دی است (زهره = خدای زیبائی وعشق وشادی و فجر ِروشنی ) است . « بهمنشی » ، به معنای « همگوهروهم منش خدای خرّم یا زهره بودن» است .
فرهنگ ایران ، فرهنگ رندی هست . نام خدایان بزرگ ایران ، که نخستین عنصر یا فطرت هرانسانی هستند ، « رنـد » بوده است . عمرخیام ، شیوه تفکر رند ی را دریکی از رباعیات خود ، بسیار دقیق وبرجسته ، عبارت بندی کرده است :
رندی دیدم ، نشسته برخنگ ( اسب) زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق ، نه حقیقت ، نه شریعت ، نه یقین
اندر دو جهان ، کـرا بود ، زَهـره این ؟
کیست که چنین گستاخی وجسارتی داشته باشد که پشت به ایمان به همه مذاهب وعقاید ، و به آنچه همه آنها حق وحقیقت ویقین میدانند بکند ؟ چنین انسانی ، « رند » هست .