دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

نخستین چیزی که الله، خلق میکند، عقل است، تا برترین وسیله و عبد حلقه بگوشش باشد …

نخستین چیزی که الله، خلق میکند، عقل است، تا برترین وسیله و عبد حلقه بگوشش باشد. بدینسان، الله، «عقل آزاد» را که عبد و وسیله هیچ قدرتی نمی باشد، نه تنها خلق نمیکند و نمیتواند خلق بکند و برضد پیدایش آنهم هست، چون چنین عقلی، اساسًا برضد مخلوق بودن و عبد بودنست. برای آنکه کسی ارزش عقل را در اسلام بشناسد، باید با تجربه عبید زاکان از عقل آزاد، آشنا شود. او میداند که در جهان اسلامی، «فکر، آنچیزیست که مردم را بیمارکند». با عقل آزاد اندیشیدن، نه تنها بیفایده است، بلکه انسان را بیمار میکند، چون باید اندیشه های چنین عقلی را در جان و روان خود همیشه زندان کند و فروکوبید، تا مبادا به خارج درزکنند، وگرنه با بزرگترین عذابهای «عقل آلتی وخدمتکار ِالله» در موءمنانش روبرو میشود.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

جائی دموکراسی هست که «جمهور مردم»، سرچشمه حاکمیت و اصل حکومت …

جائی دموکراسی هست که «جمهور مردم»، سرچشمه حاکمیت و اصل حکومت و مرجع ِنهائی هستند.
حکومت، آنگاه، ایرانی میشود که جمهور مردم، که در جستجو، باهم، در هم اندیشی باهم، سیمرغ میشوند، یعنی باهم، هم شاه و هم خدا میشوند.
سی مرغ (= کثرت مردمان)، در هماندیشی، باهم، «هم شاه وهم خدا» میشوند.
به عبارت دیگر، جمهور مردم، مرجعیت نهائی قانونگذاری و ساماندهی (نظام) و عدالت میشوند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

سِـنِکا، فیلسوف رومی میگوید که «خدایان، لخت هستند». چون هرچه زیباست، لخت است …

سِـنِکا، فیلسوف رومی میگوید که «خدایان، لخت هستند». چون هرچه زیباست، لخت است. حقیقتی نیز که زیباست، لخت است. خدای ایران نیز ارتا (سیمرغ)، چون «هوچهره= زیبا» هست؛ برترین صفتش «اشـه» است. «اشه»، یعنی آنچه در درون تخم یا گوهر چیزی هست، همان پدیدار میشود، این را برهنه شدن = برهنیتن میگفتند. آفریدن، برهنه شدن = برهنیتن است. برهنه شدن، معنای آفریدن داشت. هر کسی خود را در برهنه شدن، میآفریند و در پوشاندن، نابود میسازد. همان واژه «بـر ِه» که سرشت باشد، معنای، شکل و لباس و پیرهن را نیز دارد. در واقع سرشت او، صورت و لباس اومیشد. در لباسش و صورتش، مانند آتش در شعله اش میافروزد. شکل و لباس او، لختی و برهنگیست. او خود را در لباس و در صورتش، لخت وبرهنه میکند. این درون نمائی، یا درون-پیدائی، اینهمانی درون بابیرون را در فرهنگ ایران، «راستی» میگویند، که معنای «حقیقت دارد». حقیقت، آنچیزیست که به خود، صورت میدهد. از آنجائی که ارتا، اصل زیبائی در هر انسانیست، و حقیقت زیبا هست، نیاز به حجاب ندارد و با لخت شدنست که به اوج جذابیت خود میرسد. ولی وقتی، «خدایان بی صورت» آمدند، حقایق نیز، شفافیت خود را از دست دادند، و همه با حجاب شدند. از آن پس، حقایق از آشکار شدن ولخت شدن میترسند. با حجاب زن و پوشیدن زیبائی، حقیقت نیز، بی صورت شد و شفافیت خود را گم کرد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

تصویر «امام زمان» در تشیع، و ذکر آن در قانون اساسی، بنیاد مفهوم خاصی از «عدالت و قانون و نظام» را میگذارد …

تصویر «امام زمان» در تشیع، و ذکر آن در قانون اساسی، بنیاد مفهوم خاصی از «عدالت و قانون و نظام» را میگذارد. این عدالت، برپایه انتقام گیری و کینه توزی و کشتار «ظالمان» در سراسر جهان گذارده میشود. در قرآن، هر کسیکه به اسلام ایمان نمیآورد، ظالم (تاریک سازنده حقیقت = ظلم) است. این درست همان چیزیست که در داستان طوفان نوح روی میدهد، و چیزی جز حق از بین بردن همه کفار (دیگر اندیشان) نیست. در «تورات» هم، در داستان نوح، عدالت به همین معنا بکاربرده شده است. ولی در فرهنگ ایران، «داد» که قانون و عدالت و نظام باشد، در داستان فریدون، که بنیاد گذارداد است، گرانیگاهی کاملا متضاد با مفهوم عدالت در تشیع دارد. برای تاءسیس داد، سروش که نگهبان همه جانها از آزار برپایه خردهست، کلید شناخت خوب وبد را به فریدون میدهد. و سروش، آورنده اندیشه از «خرد بهمنی در گوهر هر انسانیست»، که اصل ضد خشم (ضد تجاوز و قهر و تهدید) است. از این رو فریدون درنخستین عدلش، برادرانش را که توطئه قتل اورا چیده بودند میبخشد. و سپس با چیره شدن بر ضحاک، که نماد جهانی آزار جانها و خردها است، او را به فرمان همان سروش، نمیکشد. در ایجاد عدالت نیز، قداست جان حتا در مورد ظالم هم باید حفظ شود.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هـنـر، نـزدایـرانیانـست وبـس ندارنـد «شـیرژیان» رابکـس – این شعرار جمند فردوسی، غالبا در اثر نشناختن فرهنگ ایران …

هـنـر، نـزدایـرانیانـست وبـس
ندارنـد «شـیرژیان» رابکـس
این شعرار جمند فردوسی، غالبا در اثر نشناختن فرهنگ ایران، مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرد. ایرانیان، شیر درنده را که نماد درّندگی و جان آزاریست، کسی نمیشما رند. ایرانیان، شیر را، آفریده اهریمن و همکار اهریمن میدانستند که «اصل زدارکامگی و ترساندن و شکنجه گری» است. اهریمن، که گوهرش، زدارکامگیست از کشتن و ترساندن و عذاب دادن، کام می برد و جشن قربانی برپا میکند. شیردرنده و جان آزار که همگوهر اهریمنست، نزد ایرانیان، بکسی شمرده نمیشود، چون نفی قداست جان انسان رامیکند، و قداست جان انسان، برترین ارزش در فرهنگ ایرانست، و قداست یا گزندناپذیری جان انسا ن، برتر از ایمان به هر خدائی و هر مذهبی و ایدئولوژیست. از این رو ایرانیان، بداشتن چنین فضیلت بی نظیری، درهمه جهان افتخارمیکنند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

اندیشیدن در فرهنگ ایران، بیرون آوردن شیرابه و مان ِتجربیات از پدیده ها و معلومات و گفتارهاست …

اندیشیدن در فرهنگ ایران، بیرون آوردن شیرابه و مان ِتجربیات از پدیده ها و معلومات و گفتارهاست. حقیقت (= راستی) در فرهنگ ایران، در درون و شیرابه و مان (مانا = معنا) چیزها، یا «تخمه های هستی» میباشد. شیرابه یا مان ِچیزهارا، دو گونه میتوان یافت. یا باید آن دانه ها و تخم ها را فشرد، و یا باید آنهارا پُخت. از این روهست که فردوسی میگوید که «خرد، خام گفتاهاراپـزد». خدای راستی یا زایاننده حقیقت از چیزها و انسانها، «رشن» است، که خدای چرخُشت بود. او شیره انگور و نیشکر و کنجید و بزرک و پنبه دانه … را در چرخشت میزایانید، و حقیقت را از گوهر چیزها بیرون میآورد. راه دیگر رسیدن به حقیقت و راستی، پُختن است. در پختن، شیرابه (اشه = آش) چیزها از درون چیزها، «آش-کار» میشوند. این بود که گرمائیل (سیمرغ) و ارمائیل (آرمئتی)، آشپز یا خوالیگر ضحاک میشوند، بلکه بتوانند کام خونخوارگی و قسا و تمندی او را بکاهند یا تغییر بدهند. خوالیگر، از واژه «خوال = خوا آل» ساخته شده است و «خوا = اخو» به معنای تخم است، و خوال به معنای «تخم های ارتای خوشه یا سیمرغست». خرد، درست این خوالیگریا آشپزهست، چون آتش جان هر انسانی، گرمائیل است که از روزنه های تن هر انسانی که آرمتئی است، تبدیل به حواس یا اندام شناخت میشوندکه خرداست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

نخستین گام برای ایجاد «عدالت اجتماعی» آنست که، همه افراد در آن اجتماع …

نخستین گام برای ایجاد «عدالت اجتماعی» آنست که، همه افراد در آن اجتماع، آزادانه درباره آن بیندیشند که «عدالت چیست»؟ بدینسان همه مردم، در همفکری باهم، معنا و محتوای عدالت را مشخص میکنند، و میگویند که از عدالت چه میخواهند. معنا و محتوای عدالت را خود مردمان، با «آزادی خرد در اندیشیدن»، معلوم میکنند، و آنها هستند که معیار نهائی تصحیح همین معنا و محتوای عدالت هستند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

اندیشیدن، هنگامی اصیلست که از «جان ِ» خود بجوشد، و چنین خردی، «مایه ِ» همه …

اندیشیدن، هنگامی اصیلست که از «جان ِ» خود بجوشد، و چنین خردی، «مایه ِ» همه خوانده ها و شنیده ها و معلومات و تجربه های ما میشود و آنهارا باهم تخمیر میکند و به هم می پیوندد. تا خوانده ها و معلومات و شنیده ها و تجربیات ما، از این مایه که از جان خودمان جوشیده، تخمیر نشده، زنده و انگیزنده و جانبخش و جوشان نیست، و ما نیز نا آگاهانه، در خوانده ها و شنیده ها و معلومات و تجربه های خود، پخش و پراکنده و گم میشویم.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

ما برای درست فهمیدن هر چیزی، آنرا ثابت و سفت و ساکن میکنیم تا برایمان «روشن» شود …

ما برای درست فهمیدن هر چیزی، آنرا ثابت و سفت و ساکن میکنیم تا برایمان «روشن» شود. در فهمیدن، حرکت و تحول را از هر پدیده ای میگیریم. در واقع، شناختن «شـُدن و تحول»، برای فهم ما غیر ممکنست. فقط تحول و شدن را، در سلسه ای از قطعات سفت شده که پشت سر هم میگذاریم درمی یابیم. به عبارت دیگر، رودخانه را تبدیل به حلقه های زنجیر میکنیم.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فرهنگ ایران، با زور و هیبت و وحشت انگیزی، نمیتوان جا معه را با مطیع ساختن، سامان داد …

در فرهنگ ایران، با زور و هیبت و وحشت انگیزی، نمیتوان جا معه را با مطیع ساختن، سامان داد
بلکه با جـذب دلها و خـردهاست که نظم و سامان، از خودِ جامعه، فـرا میجـوشـد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

با «خردهای آزاد» هست که میتوان، تاءسیس «عدالت اجتماعی و قانون و نظام = داد» کرد …

با «خردهای آزاد» هست که میتوان، تاءسیس «عدالت اجتماعی و قانون و نظام = داد» کرد
همه انقلاباتی که برای عدالت اجتماعی، بدون وجودِ خردهای آزاد شده است، دچارشکست گردیده اند
این خرد آزاد هست که نخست قدرتهای مذهبی و ایدئولوژیکی را خنثی میسازد و به حاشیه میراند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

انسانی که شـادیش را در خود، زندانی میکـنـد …

انسانی که شـادیش را در خود، زندانی میکـنـد
خـدا را در خـود میکُشـد
آنکه حق آشکار ساختن شادی را در اجتماع از انسان میگیرد
راستی را در اجتماع از بین میبرد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

من با خدایم که «گـُلچهـره» نام دارد …

من با خدایم که «گـُلچهـره» نام دارد
شرط می بندم که کدام میتوانیم بهتر و بیشتر بخندیم
امـروز گـرو بندم با آن بُت شکـّرخا
من خوشتر میخندم، یا آن لب چون حلوا
من، نیم دهان دارم، آخر چه قـدر خـنـدم
او همچو درختِ گل، خنده است زسرتاپا
او که «گل چهره = تخم گل» باشد، و «خوشه ِ تخم گلها» ست، همان «ارتا» هست که تخمش، آتش جان من و هر انسانی هست
در فرهنگ ایران، خدا و انسان، دو هستی ِخندان باهم هستند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

نسیم بهاری، در همه تخمهائی که در خاکِ تاریک، پنهان و پوشیده اند …

نسیم بهاری، در همه تخمهائی که در خاکِ تاریک، پنهان و پوشیده اند، انقلاب برپا میکند و سبز و رنگارنگ، پدیدار میشوند ولی تخم هائی که از اسلام سوخته شده اند، با وزش نسیم هیچ بهاری نخواهند شکفت. انقلاب بهاری نمیتواند هیچگاه، بذرهای سوخته از اسلام را روُ یا سازد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هر قدرتمندی، تنها خود را سزا و ارپرستش میداند و میکوشد که همه، منحصرا او را بپرستند …

هر قدرتمندی، تنها خود را سزا و ارپرستش میداند و میکوشد که همه، منحصرا او را بپرستند. از این رو هیچکس جزا و، حق، خود پرستی ندارد. بدینسان، خود پرستی را در همه جز خود، بشدت می نکوهد و زشت میسازد و بزرگترین جرم و گناه میداند. پس باید برای نابود ساختن قدرت و انحصار قدرت در اجتماع، هر کسی خود را بپرستد تا این انحصار را در هم شکند. ما باید خود پرستی را در جامعه، کار نیک و هنر و حق مسلم هر انسانی بشماریم، چون در هرکسی، خدا یا حقیقت یا اصل، نهفته هست که پرستیدنیست و با جستن آن هست که خود را می یابد. روزی که ملت ایران بخواهد ریشه استبداد را برای همیشه از بن بکند، باید از اینجا شروع کند که دست از پرستیدن الله بکشد، چون سرچشمه قدرت استبدادی، الله میباشد که بزرگترین خودپرست هست.

http://www.jamali.info/chashniha )