دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

قانون ِاساسی، بدان جهت «اسـاسی» نامیده شد، چون «خواست آزادِ ملـت»، اساس میباشد …

قانون ِاساسی، بدان جهت «اسـاسی» نامیده شد، چون «خواست آزادِ ملـت»، اساس میباشد، و خواست الله، به کـنار نهاده میشود. از این رو، آنچه را «قانون اساسی جمهوری ایران» میخوانند، نفی همان «اسـاس» است، که «بنیاد حکومت برپایه خواست آزاد و متغییر ملت باشد. قانون اساسی، بنام ملت و خواستِ آزادِ ملت، شروع میشود، و برضد گذاردن «بسم الله الرحمن الرحیم» بر فراز آنست، که اساس را که همان «خواست آزاد ملت» است، نفی میکند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

ما نیاز به «اندیشیدن» داریم، و تنها با جمع کردن اندیشه ها از این و آن، و به حافظه سپردن …

ما نیاز به «اندیشیدن» داریم، و تنها با جمع کردن اندیشه ها از این و آن، و به حافظه سپردن، و ستودن و نکوهیدن آنها، اندیشنده نمیشویم. بسیاری، با عرضه مجموعه ای از اندیشه های این و آن، نقاب متفکریا روشنفکربه خود میزنند. اینها، همه دلیل بر ناتوانی اندیشیدنست. اندیشیدن، با کشف چشمه زا ینده در خود کار دارد، نه با چیدن آنچه در صندوق حافظه انباشته شده، در پنجره دکان خود. زایش یک اندیشه بسیار ساده و زنده از خود، بیش از یک تل از اندیشه های وام کرده، ارزش دارد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

بزرگترین صفتِ خدای ایران، ارتا (= سیمرغ)، سـرفـراز بوده است. این خدا، خوشه ایست …

بزرگترین صفتِ خدای ایران، ارتا (= سیمرغ)، سـرفـراز بوده است. این خدا، خوشه ایست که تخمهایش، «آتش جان» در انسانها هست. از این رو نخستین صفت گوهری هر انسانی، سرفرازیست تا در مقابل هیچ قدرتی و الهی، خود را خم نکند و خود را نشکند. کسیکه تعظیم و اطاعت و تابعیت از انسان در مقابل قدرت میخواهد، برضد خدای ایرانست که گوهر هر انسانی میباشد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فرهنگ ایران، دین، زنخدای زیبائی و عشق (اصل زیبائی = پری = بیدخت = زُهره) در ضمیر و جان هر انسانیست …

در فرهنگ ایران، دین، زنخدای زیبائی و عشق (اصل زیبائی = پری = بیدخت = زُهره) در ضمیر و جان هر انسانیست، و هیچکس دین خود را نمیشناسد، و باید محبوبه خود را که دینش هست، در ضمیرخودش کشف کند. ولی نگاه هر انسانی همین زُِهره یا بیدُخت (دختر سیمرغ = وی دُخت) هست که میتواند در تاریکی ببیند. از این رو، چشم انسان، هم نگاهست و هم آینه. زنخدای زیبائی در نگاهِ چشم ِ هر انسانی، میتواند زیبائیهای ِاصل زیبائی را که در ضمیرش هست، روزبروز بیشتر کشف کند و بدان مهر بورزد. این هنر کشف کردن زیبائیها در ضمیرخود هر انسانی، اخلاق و دین نامیده میشد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

خدای ایران، سیمرغ که همان ُققنس و همان عنقا باشد، خدا، یعنی اصل ِموسیقی بوده است …

خدای ایران، سیمرغ که همان ُققنس و همان عنقا باشد، خدا، یعنی اصل ِموسیقی بوده است، و واژه «موسیقی = موزیک»، نام ِخودِ این خداست. «موسه»، به معنای ِ«سه نای = سئنا = نای» هست، و سیمرغ در اصل «مرغ سئنا»، یعنی مرغ سه نای، یا «مرغ نای» خوانده میشود. از واژهِ «موسه» است که موسیقی برآمده. ُقـقـنس که «کوخ + نوس» باشد به معنای «با منقارنای» است کوخ = نای (نوس، همان نوز انگلیسیست)، و عنقا که در اصل، «انگ» باشد، نام نی (گلووحلق) است که در سغدی، «شاده» نامیده میشود، که اصل آواز و نام زنخدا «رام = خرّم = زِهره» است. این بزرگترین ننگ برای ملتی است، که مفهوم موسیقی را با خدایش درجهان، خلق کرده، ولی موسیقی را از دست داده، چون خدایش را گم کرده است

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

یکی از مهمترین علل نشناختن فرهنگ اصیل سیاسی ایران، آنست که تفاوت میان ِ «فرکیانی= فرجمشیدی»، را با «فرایزدی یا فریزدانی» نمی شناسند …

یکی از مهمترین علل نشناختن فرهنگ اصیل سیاسی ایران، آنست که تفاوت میان ِ «فرکیانی= فرجمشیدی»، را با «فرایزدی یا فریزدانی» نمی شناسند. فرکیانی، فرهنگِ اصیل ِایرانست، ولی فرایزدی، از اختراعات یز دانشناسی زرتشتی است. فرّکیانی یافرّ جمشیدی، بنیاد «آزادی سیاسی و نوآوری» است، چون این فـرّ، در اثر اعمال و افکار سودمندی که فردی برای اجتماع کرده و از اجتماع، شناخته شده، پیدایش می یابد، و قابل انتقال وارثی نیست. در حالیکه «فرایزدی یا فراهورامزدائی»، برپایه تاج بخشی ازموبدان و حق انحصاری ترویج دین زرتشت، پدید آمده، و در خانواده گشتاسپ، مروج دین زرتشت، ارثیست. این پیشینه فرّایزدی، سپس به تشیع در مفهوم «امامت» رسید، و با قطع شدن تبارآخرین امام، که عقیم بود، اندیشه غیبت پسرموهومش، خلق کرده شد تا جانشین او باشد، وارث امامت در اوپایدار بماند. اینست که باید اندیشه فرکیانی یا جمشیدی را که ریشه در فرهنگ اصیل ایران دارد، از نو بسیج ساخت، و فرّ انتقال پذیر در وراثت را که از الهیات زرتشتی برخاسته، نابود ساخت

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

دین اسلام، عاجز از گفتکو یا همپرسی (دیالوگ) است. بر کرسی نشاند یک فکر با سفسطه، دیالوگ نیست …

دین اسلام، عاجز از گفتکو یا همپرسی (دیالوگ) است. بر کرسی نشاند یک فکر با سفسطه، دیالوگ نیست. از این رو، اسلام، از تبلیغ افکار دیگر، که بنیاد مهر و آزادی و تنوع خواهی هستند، به دهشت میافتد، چون میداند که چنین افکاری برای انسان، جاذبه دارند، و همآهنگ با طبیعت انسانند. محمد، از همان آغاز کار (بر خیز و بترسان = قـُم فانـذر = نخستین امر الله به او)، شریعت اسلام را، برپایه ترساندن و ارهاب و غضب و تحمیلگری، و بزور، شهادت دادن به اسلام گذارد، که طبیعت انسان، از آن انزجار دارد. از این رو، از افکاری که برای انسان، جاذبه دارند، فوق العاده میترسد و نمیتواند وجود آنها را در اجتماع تاب بیاورد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

اهل فارس، بنابر ابوریحان بیرونی، به روز اول هرماهی، «خـرّم» میگفته اند. این گواه برآنست که مردم فارس که …

اهل فارس، بنابر ابوریحان بیرونی، به روز اول هرماهی، «خـرّم» میگفته اند. این گواه برآنست که مردم فارس که هخامنشیها نیز از آنجا برخاسته اند، نام خدای بزرگشان، «خرّم» بوده است. این زرتشتیهاهستند که اصرار میورزند، این روز را فقط، اهورامزدا بنامند. چون اهورامزدای زرتشت، به کلی، با اهورامزدای هخامنشیها که همان خرّم بوده است، دو تصویر کاملا گوناگون و متضادند. اهورامزدای ِهخامنشیها، «خرّم» است، و این خدا، همان خدای خرّمدینان و اشکانیها و مزدک (زن مزدک، خرّمه نامداشته است) و بهرام چوبینه بوده است. این خدا، پیامبر ندارد، و غایت زندگی درگیتی را، «شادی نقد» میداند، و جشن ندگی را مانند زرتشت به بهشت، حواله نمیدهد. درحالیکه اهورامزدای زرتشت، به هیچ روی، خود را با خرّم اینهمانی نمیدهد. اهورامزدای زرتشت، میخواهد بوسیله فرستاده اش زرتشت، فقط در دهای مردم و اجتماع را تسکین بدهد، و خرد انسان را ناتوان به آفریدن خرّمی میداند. از اینگذشته، «جشن خرّم»، در اول ماه دی (دسامبر)، در ایران، جشن دموکراسی بوده است، و زرتشتیها آنرا، «روز شهادت زرتشت» ساخته اند، تا این جشن را در تاریخ، از بین ببرند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

سنگ نبشته های هخامنشی، نخست بر این گواهی میدهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم میآفریند» …

سنگ نبشته های هخامنشی، نخست بر این گواهی میدهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم میآفریند». باهم آفریدن «زمین و شادی در آغار»، فقط و فقط ،این معنا را دارد که «زندگی در گیتی به غایت شادی، یعنی به غایت جش همیشگی بودن»، پیدایش یافته است. این اندیشه، نه در گاتای زرتشت هست، نه در قرآن، و نه در تورات، و نه در انجیل، و نه در فرهنگ یونان. چرا، همه روشنفکران ایران، این سراندیشه بزرگ را که اصل سکولایسم است، نادیده میگیرند؟ ولی به یقین، فلسفه نوین ایران، با گشودن و بسط دادن همین سراندیشه، در سراسر گستره های زندگی، آغاز خواهدشد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

روشنفکران ما، دم از خردگرائی میزنند، ولی هنوز در فکر معجزه اند. آنها میانگارند که با ترجمه لایحه حقوق بشر …

روشنفکران ما، دم از خردگرائی میزنند، ولی هنوز در فکر معجزه اند. آنها میانگارند که با ترجمه لایحه حقوق بشر و خواندن آن، یا با نوشتن «جدائی دین ازحکومت» در قانون اساسی، آخوندها دست از کار میکشند، و مسئله تماما حل میشود. اینها هنوز «معجزه اندیش» هستند. اندیشهِ اعجاز در آنها، مانده است، فقط معجزه گر، عوض شده است. ولی سکولاریسم، درست با تبعید اندیشه اعجازگری از مغز خود این روشنفکران آغاز خواهد شد. هیچ نیروئی جز خود انسان نو آور نیست که میتواند جامعه و ملت و سیاست را تحول بدهد. این انسان نواندیش و نوآفرین هست که اصل انقلاب حقیقیست. این تصویر انسان است که باید در ذهن مردمان تغییربکند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

گوهر اسلام، قدرتست. الله، علی کل شئی قدیر، الله برهمه چیزها قدرت دارد …

گوهر اسلام، قدرتست. الله، علی کل شئی قدیر، الله برهمه چیزها قدرت دارد. قدیر و تقدیر و مقدر و قادر و قدرت، از ریشه «قـدر» هستند، که «اندازه و معیار» باشد. الله قدیراست، یعنی «اندازه» همه چیزها را، با امر و نهی، وضع میکند، و آنرا، با عنف و جبر و اکراه و شکنجه، و تهدید در این جهان و یا از عذاب دوزخ، به همه، تحمیل میکند، و بدانها صورتی را که میخواهد، میدهد. بدینسان، اخلاق و دین، با اکراه و زور و عنف، به انسان، تحمیل میشود، که در او، «آتش جان = خدای مهر = ارتا = حارث = ابلیس»، طبیعت سرفرازندگی دارد. اخلاق تحمیلی الله، اخلاق مردمی که از خودِ انسان میجوشد، از بین میبرد. الله، قدرت دارد، یعنی به انسان، صورتی که میخواهد، میدهد و بدینسان، حق صورت دادن و اندازه دادن به خود را، که آزادی برای تعیین ارزشها و حقوق و نظام باشد، از انسان، میگیرد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

دین اسلام، چون گوهرش، قدرتخواهیست، فطرتا برضدِ ارزشهای اخلاقیست …

دین اسلام، چون گوهرش، قدرتخواهیست، فطرتا برضدِ ارزشهای اخلاقیست. زندگی در ایران، زندگی در کشوریست که دینش، برضد اخلاقست، و همه ارزشهای اخلاقی را بنام دین، نابود ساخته و نابود میسازد. دستگاه قدرت، چه دینی و چه سیاسی و چه اقتصادی و چه قضائی باشد، برای «بقای قدرت خود»، همه ارزشهای اخلاقی را نابود میسازد، ولو آنکه حقانیتش را از «سرچشمه اخلاق بودن» گرفته باشد. قدرت مطلقه، معدوم کننده اخلاقست. فرهنگ ایران، استوار، برتضاد آشتی ناپذیر قدرت با ارزشهای مردمیست. از این رو، سیاوش، که در زندگیش، استوار بر ارزشهای مردمی میماند، هم از پدرش و هم از افراسیاب، طرد میگردد، ولی او استوار ماندن بر ارزشهای مردمی را، ترجیح برمصالحه باقدرت دوست و دشمن میدهد. این اندیشه بزرگ فرهنگ ایران، سپس در اسطوره حسین که برای رسیدن به قدرت، خود را به خطر میاندازد، کاملا مسخ و تحریف کرده میشود. رستاخیز اندیشه سیاوش، و پشت کردن به اسطوره حسین،برای قیام برضدِ هر قدرتی، به عنوان خطر برای ارزشهای مردمی، ضروریست

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

دموکراسی، روش ِانباز شدن ِخردهای افراد انسانی باهم، برای آفریدن نوبه نو اجتماع و سیاست و اقتصاد وقانون است …

دموکراسی، روش ِانباز شدن ِخردهای افراد انسانی باهم، برای آفریدن نوبه نو اجتماع و سیاست و اقتصاد وقانون است. روش ِساماندهی یا آرایش اجتماع وسیاست و اقتصا دو حقوق مردمان، جزو ماشین آلات صنعتی نیست که ترکیبات عناصر بی اختیار باهم باشد و بتوان وارد ساخت. آرایش و سامان افراد، که نظام ِاجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حقوقی باشد، با خردِ آزاد انسانها کار دارد، که از جان ِ(زندگی) خودِ افرادِ اجتماع میجوشد. این خردِ جوشیده ِاز جانهاست که در همپرسی (دیالوگ)، باهمدیگر، خود را میآفرینند، و به خود، نظام میدهند. الله، دیگر، سیاست را خلق نمیکند، بلکه انسان، خودش، اجتماع خود را در سامان یابی، میآفریند. این ماشین آلات صنعتی، مانندِ هواپیما و کامپیوتر و چاپخانه و دوچرخه نیست که جزو صادرات واردات، از خارج به ایران، وارد ساخت. این خود آفرینی ِاجتماع، از نو است

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

خرد در فرهنگ ایران، گوهر «همپُرسی» دارد. همپرسی، که به معنای ِ«باهم پرسیدن = باهم جستجوکردن» است …

خرد در فرهنگ ایران، گوهر «همپُرسی» دارد. همپرسی، که به معنای ِ«باهم پرسیدن = باهم جستجوکردن» است، آنست که، انسانها در اجتماع با خردشان، باهم، شادیهای زندگی را که حقیقتست، بجویند، و باهم بیابند. همپرسی، باهم جستن حقیقتست. همه باهم، سیمرغ را که خدا و حکومت هست، میجویند، و باهم نیز، «خدا و حکومت میشوند». واژه «همه پرسی»، که از اختراعات تازه است، اصطلاحی کاملا غلط است. چون رفراندم، به معنای ِ«مراجعه کردن به ملت، به عنوان مرجعیت اصلی و نهائی» است، و تنها نهادن سئوالی خشک و خالی نیست. تا ملت، به عنوان مرجع نهائی ِقانون و قدرت، پذیرفته نشده، رفراندم، پوچ و فاقدِ هرگونه اعتباریست

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فرهنگ ایران، زیستن (زیوَستن) و زیبائی (زیوا) از یک ریشه، ساخته شده اند. زیبائی، اینهمانی با زندگی کردن دارد …

در فرهنگ ایران، زیستن (زیوَستن) و زیبائی (زیوا) از یک ریشه، ساخته شده اند. زیبائی، اینهمانی با زندگی کردن دارد. و زیبائی (= کـَش)، نیروئیست که میکشد، جذب میکند. از اینرو، اصطلاح «خوبی» در فارسی، اینهمانی نیکی با زیبائیست. کار و گفتار و اندیشه ای، نیکست که جذب بکند. از این رو نیزهست که اخلاق و دین در فرهنگ ایران، استوار بر اصل زیبائی هست، و برضد اخلاق و شریعتیست که، استوار بر امر و نهیست، تا با ترس از عذاب دوزخ و با امید به رسیدن به بهشت نسیه، مردم را در خوف ورجا، نگاه دارد. رجائی که معنایش خوفست. فرهنگ ایران، غیر از دین زرتشتیست، که مفهوم دوزخ و بهشت را اختراع کرد، و اسلام، آنرا به ارث بـُرد

http://www.jamali.info/chashniha )