بسیار بسیار سپاسگزارم که لطف می کنی و برخی از نظریات آقای جمالی را برای من ارسال می داری. حتماّ از من توقع داری نظرم را درباره آقای جمالی بگویم. بسیار عالی. من هم نظرم را می گویم بی آنکه تعصبی داشته باشم و بی آنکه چپ بودن خود را انکار کنم. کاش این آقای جمالی تئوریسین چپ ایران بود …
چپ منظورم حزب توده و اکثریت نیست بلکه جنبشی را می گویم که هدف انسانگرایی را در جامعه دنبال می کند. کاش جمالی شما ؛ جمالی چپ بود چون ما در چپ ایران تئورسین جدی نداریم ولی جمالی جدی ترین تئوریسین ایرانی است که وجود دارد. جمالی فیلسوف تنها و اندیشمند تنها و نویسنده تنها نیست. جمالی یک معمار است. منظورم از معمار چیست؟ معمار سیاسی – اجتماعی ، کسی است که آینده سیاسی و اجتماعی ایران را برای ایرانیان ترسیم کرده است. اصلا قابل تصور نیست که یک نفر در گوشه ای از دنیا بنشیند و یک نقشه ی بزرگ معماری برای ایران را طراحی و تهیه و تنظیم کند و آن را روی ایران بیاندازد. جمالی همین کار را انجام داده است. فرض بگیریم که چند سالی طول بکشد که ابعاد کارهای جمالی معلوم شود ولی نقشه کشیده شده است و از کسی هم کاری بر نمی آید که آن را خراب کند. اما جمالی مردی باهوش است. غیر مستقیم حرفهایش را می زند مثلا نگاه کن به این جمله که خود برای من فرستادی
زندگی، مـُقـدس است
خدا هم حق ندارد حکم قتل واعدام بدهد
ایرانیان، بنیادگزار« دین ِمردمی » هستند
این جمله نشان می دهد که جمالی بسیار زیرک و هشیار است. دوست ندارد بگوید که اسلام دین قتل و غارت است ولی غیر مستقیم همان را می گوید و تازه خدا را هم تعریف می کند و فرهنگ ایرانی را هم نشان می دهد و فرق آن را با اسلام بیان می کند بی آنکه سخنی از اسلام گفته شود . و یا نگاه کن به این جمله که از جمالی برایم فرستادی
اهل سیسیل میگویند که «کـُود» بیش از همهِ مقدسین، معجزه میکند. در ایران، واژه «وَرز» که از کشت و وَرز میآید، معنای معجزه داشته. این کار مردمست که معجزه میکند، و نیازی به امامان و پیامبران و الاهان، برای معجزه کردن نیست
باز در این جمله جمالی به جای فحش دادن و فحاشی به اسلام چیزی می گوید که از صد تا فحش هم بدتر است. البته بلافاصله نقطه نظر فرهنگ ایران را هم می گوید. این مرد هشیار و نبوغ دارد که کمتر در ایرانیان دیده می شود که اکثرا سطحی هستند. و باز نگاه کن به یکی از مقاله هایش که خودت برای من فرستادی
همه چیزهارا به یک علت ( مانند ارسطو) یا به یک زیربنا ، یا به یک اراده ( مانند اسلام وادیان نوری) کاستن ، برضد فرهنگ ایرانست . با معلول ومخلوق شدن ، همه چیزها ، « وسیله واسباب» و« بی ارج = بی اصالت » ساخته میشوند، واین ازدید فرهنگ ایران ، اندیشیدن درگیتی را سست وناقص میکند
دقت کن که جمالی با یک تیر سه نشان می زند. از طرفی اسلام را انتقاد می کند که همه چیز را به اراده کاسته است. از طرف دیگر یونان را انتقاد می کند که ارسطو همه چیز را به یک علت می کاهد. و از سویی دیگر فرهنگ ایران را نشان می دهد که همه این سخنان ارسطو و اسلام ضد فرهنگ ایران است. این کار را جمالی در همه نوشته هایش انجام می دهد .. یعنی با دو جبهه در حال جنگ است. کاری که برای هر اندیشمندی سخت است چون نیرو و توان می خواهد .
اری عزیز من! جمالی تنها مقایسه و سنجش نمی کند بلکه یک طرح بزرگ هم برای فرهنگ ایران در سر دارد و آن را پیاده می کند. این معماری زیربنای آینده ابران را مشخص کرده است. تنها این سربازان کی این کار را انجام می دهند قابل تامل است. ولی این کار انجام خواهد شد. البته بعید نمی دانم که این افکار سر از کشورهای دیگر هم دربیاورد و تلاش این مرد را به هم بریزد. ولی آنچه مسلم است هر جریانی ابتدا از ایران شروع شده است.
باز هم نظرم را خواهم نوشت
مراقب خودت باش
به جمالی هم سلام من را برسان
Categories