در قرآن، الله، قدرتمنداست، چون در امرونهی، اندازه = قدر – برای انسان میگذارد، ولی در دموکراسی، این انسانست که اندازه میگذارد و بدینسان، سرچشمه قدرت میگردد
برچسب: چاشنی ها
بزرگترین دشمنان نوین تفکر فلسفی در ایران، روشنفکران هستند، چون آنها نمیتوانند از بُن جان خود درباره مسائل بنیادی جامعه اشان بیندیشند. فلسفهِ زنده، ازجان خودِ انسان، میجوشد
انسان، درفرهنگ ایران، کلید همه بندهاست – شاهنامه -، چون ازجان او، خرد در سراسر تن اواز حواسش میجوشد و با این خرد، که بیانگر همه نیازهای تن اوست، نگهبان زندگی در گیتی میشود، و بدینسان، بنیاد سکولاریسم گذاشته میشود
در فرهنگ غرب، اندیشهِ پیتاگوراس که «انسان، اندازه همه چیزهاست» و بنیاد حقوق بشرشد، متجاوزاست، چون میخواهد، اندازهِ خودرا به همه چیزها تحمیل کند، ولی فرهنگ ایران، که انسان را کلید همه چیزها میداند، انسان میخواهد یار و انباز گیتی و اجتماع گردد
فرهنگ ایران نمیگویدکه انسان، کلیدحل همه مسائل رادارد، بلکه میگوید که وجود انسان در تمامیتش، کلید حل همه مسائل هست. انسان، آنگاه زندگی میکندکه با کلید وجود خود ( تن و جان ِخود) مسائل زندگیش را حل کند
درفرهنگ ایران، انسان، کلید سراسر مسائلست، و نیاز به الله ندارد که خود را دارنده کلیدهای آسمان و زمین میداند. «خرد» در فرهنگ ایران، در سراسر تن انسانست، نه در سر و کله. چنین خردی که تنها نگهبان زندگی اوست، خودش کلید گشودن درب بینش به نیک و بداست، و قانون را تاءسیس میکند
پیتاگوراس یونانی، بااین اندیشه که « انسان، اندازهِ همه چیزهاست، بنیاد « حقوق بشر» را گذاشت، وفرهنگِ ایران، با این اندیشه که « انسان، کلیدِ سراسر بندهاست»، هم بنیاد حقوق بشر و هم بنیادِنفی ِحکومتِ دینی و ایدئولوژکی را گذاشته است
انسان، کلید سراسر بندهاست (شاهنامه). ما باید این گوهر کلیدی را در خودمان بازیابیم. مسئله اینست که گوهر کلیدی ما را ادیان، لگدمال کرده اند و پوشانیده اند. برآوردن این گوهر کلیدی در ماست که مدرنیته را میافریند، نه در یوزگی از عرب و از غرب
فرهنگ ایران، برضدِروشنگراست چون باروشنیش میخواهدمردم راروشن سازد. فرهنگ ایران، براین استواراست که هرانسانی، میتواندخودش سرچشمه روشنی وحقیقت بشود. هرروشنگری، چشمهِ روشنی را درانسانها، میخشکاند
درشاهنامه، این اندیشه بزرگ میآید که برترین آموزگارانسان، گردش روزگاراست. به عبارت دیگر، معرفتی راکه هرانسانی خودش، درآزمایش مستقیم با دگرگونیهای گیتی می یابد، برترین ارزش رادارد واوراازهمه مراجع دانش ودین، بی نیازمیسازد
فرهنگ ایران، نیروئی را درتاریخ وگذشته، ارج می نهدکه آینده آفرینست، نه امتداددهنده گذشته. فرهنگ، آبیست زنده سازنده وآبادکننده که ازقناتِ تاریک ِتاریخ وگذشته، روانست
فلسفه، خانه ایست که انسان، خودش میسازد تا در آن زندگی کند. فیلسوف، هیچگاه درخانهِ اجاره ای زندگی نمیکند. ملتی که فلسفهِ خودش را نیافریده است، یا بی خانه وآواره است، یا همیشه اجاره نشین است
درجامعه ای که فقط با دروغ میتوان زیست، بایدپیروالله شد، چون الله، ازدروغ میزیدواین حق رابه همه موءمنانش می بخشد
الله، خودش گیتی نمیشودو بنیادِدروغ میشود. باهرخدائی که خودش، گیتی نمیشود، دروغ پیدایش مییابد
اخلاق، برپایه امرونهی، دام پروریست، تا انسان به حکم الله، دام ساخته شود