انقلاب آنست که خردِانسان، برترین مرجع حکومت واقتصادوقانون درگیتی گردد. کی به فکرچنین انقلابی خواهیم افتاد
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهرجمالی
حـقـیـقـت ، آبـیـسـت که درسراسر ِاشیاءگـیتی
روان ومَوّاج است
……………………………
حقیقت (راستی) درفرهنگ ایران:
1- روانست ( اصل روان وجاری درهمه چیزهاست )
2- رنگ است:شیره وافشره وخونابه همه گیاهان وجاندارانست
3- دهش است:گوهرخودرامیپراکند تاهمه ، خودشان، بیافرینند
………………………….
درفرهنگ ایران، خدا ،« اصل» بوده است، نه « شخص» ، و پس ازسپری شدن زمانها ، چهرهِ « شخص» بدان داده شده است . مثلا ، خدا، سیمرغ بوده است . ما امروزه به تمسخر می اندیشیم که مگرمیشود که خدا، مرغ باشد ؟ واژه « وای » ، هم به معنای باد ( وای ) ، وهم به معنای پرنده « = باز= واز= وای » ، و هم به معنای خدا هست . چرا این واژه ، این سه معنای گوناگون باهم را دارد ؟ چون ، هوا=hva اصلیست که «ازخود»، می جنبد ، وباد ، این هوای جنبان وروانست ، و پروازمرغ، با دوبالست ، و« حرکت » درفرهنگ ایران ، با دوبال یا دوپای به هم پیوسته ، بیان کرده میشد ، ومرغ وباد ( ابری که گوهرش باد است ) پیکریابی تصویر خدا بودند ، که « اصل حرکت ازخود » باشد. به عبارت دیگر، خدا، « اصل ازخود،جنبنده » هست . گوهر نهفته و نادیدنی وناگرفتنی ِجهان ، همین « جنبش ازخود» هست . گوهرجهان، رَوَنده ومواج است . به عبارت دیگر، خدا یا حقیقت ، اصل ازخود روان بود ومواج بودن درچیزهاست که بهترین نمادهایش درفرهنگ ایران ، وای ( ابربا گوهر باد ) ، یا « رود » یا « دریا » میباشد . سیمرغ نیز درشاهنامه، همیشه درابرتیره (باران زا) میآید ومیبارد( با آب ، سبزوتازه میکند) ، ودربرق ، میدرخشد( روشن وخندان میکند .آذرخش درفرهنگ ایران، نماد خنده است ) . وما امروزه که با تصاویر« خدایان شخصی » درادیان خوگرفته ایم وبرایمان اندیشه ای بدیهی شده است ، به چنین تصویری ازخدا ، میخندیم ، و آنرا خرافه وبدوی وکودکانه وجاهلانه میدانیم ، چون معنای دقیق ِاصطلاح « مرغ » و یا « رود » ویا « دریا » را نمیدانیم چیست . این رود واین دریا کجاست که برویم وآن را ببینیم ؟ این رود و دریا درجغرافیای زمین نیست . ما ازدو واژه « رود » و « دریا » ، مطلبی را نمی فهمیم که منظوراین فرهنگ بوده است . « رود » ، به معنای « آب روان یا آب رونده » است، و «دریا= درای آپ » ، به معنای « آب با آهنگ، یعنی آب مواج» است ، یا به عبارت دیگر، آبی که ببالا وبپائین ، کشیده میشود، آنچه پائین است ، ببالا کشیده میشود و آنچه بالاست، بپائین کشیده میشود وپائین هیچگاه ازبالا، بریده نمیشود . یکی ازنامهای خود این خدا ، « خیزاب = موج » است .
دهسال پیش منوچهرجمالی کتاب « چگونه ملت سیمرغ میشود» رامنتشرساخت که درآن ایده جمهوری درفرهنگ ایران نشان داده شده بود و درایران نیزاین کتاب چاپ وپخش شد. چهل ودوسخنرانی منوچهرجمالی وکتاب اورا درباره « جمهوری ایرانی » بخوانید تا حداقل ازخبر بیدارشوید
شبح جمهوری ایرانی بر فراز میهن!
اقبال اقبالی
سخن اسفندیار مشائی در باره مکتب ایرانی ولوله ای در راس حکومت ایجاد کرده است که بسیاری از آیت الله موضعگیری کرده اند و اخیرا آیت الله مرتضي مقدايي، مدير حوزههاي علميه سراسر كشور در باره مشائی گفته است که:
«متأسفانه عدم برخورد لازم با این شخص، موجب شده است، تا وی به خود جرأت داده و پس از طرح «مکتب ایرانی»، که نام دیگر «جمهوری ایرانی» است، نظریه انحرافی «انسان ظرفیت خداشدن را دارد» را مطرح کند و با نهایت جسارت بر این مسأله و گفته خویش، پافشاری می کند.
فلسفه ، اندیشیدن نیست ، بلکه از سر اندیشیدن است
ما آغاز دیگر می نهیم تا از این آغاز همه چیزرا
از نو بیندیشیم
کورمالی
منوچهر جمالی
VIEW E-BOOK AS A PDF 6.4 MB
کتابهای الکترونیکی دیگر متوچهرجمالی را درسایت www.jamali.online.com می یابید
جمشید و سیمرغ …
جمشید و سیمرغ
جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹
گفتگو با شاهین فاطمی پیرامون جنبش سبز ایران و بحران های سیاسی و اقتصادی پیش رو
۱۳۸۹.۰۵.۲۲
قسمت نخست-برگرفته از فصلنامۀ ره آورد تابستان، شمارۀ 91
ماندانا زندیان
1- خیزش جامعۀ شهروندی مردم ایران در عمر چهارده ماهۀ خود با چالش های سنگینی رو به رو شده که طبیعتاً بر شیوۀ ارائۀ ساختار بیرونی آن اثرگذاشته است.
چه زمانی شما و دیگر روشنفکران ایرانی به این نتیجه میرسید؟
آقای مشایخی گرامی:
سالهاست که شما و دوستانتان سرگرم چنین بحثهای واکنشی در روند اوضاع ایران هستید! و یا رونوشتبرداری از بحثهای “جامعه شناسی” امریکا، بویژه باصطلاح “پراگماتیسم” امریکایی!
بزرگترین اشتباه روشنفکران ایران، آنست که «رنسانس فرهنگ ایران» را «ارتجاع» میدانندوبنام «ارتجاع» باآن میجنگند
سنگسار یا« جنایت مُقدّس»
م.سحر
امروز وقت آن رسیده است که باب این توحش مسدود شود و بر همهء اهل دین و جامعهء دینی جهان فرض است که در برابر این عمل دهشتناک و جنایتبار قد برافرازند و بیش ازین و پس ازین انسانیت را با اتکاء و به بهانهء یک کُد بدوی فسیل شده و بر مبنای یک رسم پوسیدهء عهد دقیانوسی به قربانگاه جهالت نبرند .
«با تو هستم ای هموطن»
فرزان فرامرزی
در هیاهوی روز خبرنگار و خبرها و و مقالاتی که دوستان روزنامهنگار و خبرنگار برای همکاران در بندشان مینویسند، این خبر گم شده است:«مجموع ۱۴۰ سال حبس برای برای هفت مدیر جامعهی بهایی[۱] حتا این خبر هم ناپیداست: «هفت مدیر پیشین جامعهی بهایی به زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) منتقل شدند»[۲]. این خبرها گم شد یا خواستند که گم بشود نمیدانم.
Family Picture
لغو مجازات اعدام در جمهوری اسلامی ایران؟
یک شوخی سیاسی، یا توهم؟
پرویز دستمالچی
انحصار اعمال قهر در دست حکومت یکی از دست آوردهای انسان برای ساختن جامعه ای مدرن است.
فرد يا نظام؟ مسئله اين است!
بابک داد
ما سالهاست گرفتار بند نقش ايوانيم، در حالی که اين خانه از پای بست ويران است. يکبار برای هميشه بايد بنشينيم و خانهای از نو و استوار بنا کنيم. اين کار هم بسيار سخت است، هم کلی هزينه و عوارض دارد. اما برای باقی عمر، ما و نسلهای بعدیمان را از کابوس استبدادزدگی رهايی میبخشد و از اين دايره فروبستهای که مدام دور باطلاش را از سر میگيريم، رهايی خواهد داد
ما ایرونیهــا
ما ایرونیهــا
ما ايرونيها
مهمونی می دیم اونهایی که دوست داریم و نداریم رو دعوت می کنیم. یواشکی به لباسای اونهایی که دوست نداریم می خندیم. بعد که رفتند با دوستهای خودمونیمون می شینیم به حرفهاشون می خندیم!
فرهنگ ایران، نه ناسیونالیستی ونه قومی ونه امّتی ونه نژادیست، بلکه فرهنگِ مردمی وجهانیست
بیا تا جهان را به بد نسپریم

