دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

دموکراسی، بر اصل «حق و توانائی افراد ملت به اندیشیدن آزاد» قرار دارد، که برضد هر گونه حکومت دینی یا ایدئولوژیکی است …

دموکراسی، بر اصل «حق و توانائی افراد ملت به اندیشیدن آزاد» قرار دارد، که برضد هر گونه حکومت دینی یا ایدئولوژیکی است. در آزادیست که افراد، در اندیشیدن، متنوع و گوناگون و رنگارنگ میشوند. «حقیقت» که در فرهنگ ایران، «راستی» است، بیان پیدایش آزادانه گوهر خود فرد انسانست. ولی «ارشاد» اسلامی، برضد آزادی اندیشیدن افراد، و توانا شدن آنان در حاکمیتست. واژه اسلامی «ارشاد»، به معنای «تحمیل کردن راه رستگاری که شریعت اسلامست» به انسان. ایرانیان به «رُشد»، معنای «نشو و نماداده اند که در اصل ندارد». فرهنگ در ایران، به معنای جوشیدن آب از کاریز گوهر خود انسانست، و با این آبست که جهان را میتوان آباد کرد و آزادی را آفرید

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

قدرت در گذشته، حق انحصاری خود میدانست که بیندیشد، و دیگران، فقط وظیفه اجراءکردن آنرا دارند …

قدرت در گذشته، حق انحصاری خود میدانست که بیندیشد، و دیگران، فقط وظیفه اجراءکردن آنرا دارند. دیگران، فقط عبد و بَرده و بنده و صغیر و جاهل مقلد هستند، و با چنین حقی، نیروی اندیشیدن ِهمه مردم را با ارشاد، نابود میسازند. ولی دموکراسی، این حق انحصاری را از آن خودِ ملت ساخت، و از همه قدرتمندان پیشین، سلب کرد. بدینسان، همه قدرتمندان دینی و سیاسی و اقتصادی و قضائی و اجرائی، تابع و مجری ِاندیشهِ ملت میشوند. با تجاوز از این وظیفه، آنها غاصب حق ملت میشوند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

آنهائی که دست به ساختن اسلامهای ِراستین زدند، نخست صورت واقعییش را که از گوهر اسلام …

آنهائی که دست به ساختن اسلامهای ِراستین زدند، نخست صورت واقعییش را که از گوهر اسلام، پیدایش یافته بود، از او زدودند، و سپس صورتهای تازه به آن وام دادند که با گوهر اسلام، در تضاد بود. بدینسان، اسلام، صورتهای تازه را از خود، دور انداخت، ولی از آن پس، « ماده بی صورتی» شد که خوی ِتجاوزگری جهادیش را در گوهرش داشت. بدینسان، اسلام، همان «بوقلمون شیخ عطار» شد. این بوقلمون، که هیچ صورتی ندارد، به هر صورتی در میآید، تا دیگران را فرو بلعد، و همه را مانند خود، ماده بی صورت سازد. این بوقلمون، همان هیولای ِارسطوست که در اسلام به معنای «ماده بی صورتی کاسته شد که هر صورتی میتوان به آن داد»، و ملت ایران برغم فلاسفه اش، دریافت که این ماده بیصورت، همان بوقلمون ِخطرناک، یا هـیـولاست

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فرهنگ ایران، خدا، اصل زیبائی در هر چیزیست و در هر چیزی، میتوان او را کشف کرد، ودید، و از شادی، به رقص آمد. بر عکس، الله را هر انسانی ببیند، از ترس …

در فرهنگ ایران، خدا، اصل زیبائی در هر چیزیست و در هر چیزی، میتوان او را کشف کرد، ودید، و از شادی، به رقص آمد. بر عکس، الله را هر انسانی ببیند، از ترس، جادرجا میمیرد، چون برضد زندگی اوست. از این رو محمد، واسطه اوست، و جبرئیل نیز، واسطه میان الله و محمد است، وخودِ جبرئیل نیز در اثر وحشت از دیدار الله، پیکر یابی «هیبت» است، و هر گاه او بدیدار محمد میآید، محمدازهیبتش، به لرزه میافتد و غش میکند. تازه این پیکریابی وحشت و هیبت الله، نمادِ «جمال و زیبائی» در اسلامست

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هر اندیشه زنده ای، جاذبه دارد، و روان را به سوئی میکشد. اندیشیدن زنده …

هر اندیشه زنده ای، جاذبه دارد، و روان را به سوئی میکشد. اندیشیدن زنده، آنست که انسان از اندیشه های گوناگون، به راستاهای گوناگون کشیده شود، و از این کشاکشها، روان، به موج آید، و دریائی توفانی شود، و در این کشاکشهاست که خرد، بیدار میشود و میکوشد تا این کششها را باهم همآهنگ سازد، و از همآهنگشوی این کششهاست که روشنی و خواست از گوهر او زائیده میشود

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

یکی از اندیشه های گرانقدر کهن، «پیدایش و زایش خدا» هست، که ادیان ابراهیمی و نوری، بر آن خط بطلان کشیده اند …

یکی از اندیشه های گرانقدر کهن، «پیدایش و زایش خدا» هست، که ادیان ابراهیمی و نوری، بر آن خط بطلان کشیده اند. خدا، گوهری فراسوی زائیدن شد و بدینسان، خدا از انسان، بریده شد. «فرهنگ»، اساسا به معنای جهان بینی زایشی و پیدایشیست. چیزی هست که پیدایش بیابد. این اصل پیدایش را عرفان، به «جامه گردانی» تعبیر کرد. حقیقت و خدا، در هر جائی در جهان، و در هر زمانی در تاریخ، تحول می یابد. مسئله، تنها پوشیدن جامه دیگر نیست، بلکه مسئله گردیدن یا تحول یافتن خداست. الاهان نوری، خود را فراسوی زایش، و فراسوی تغییر و تحول قرار دادند، و بدینسان بزرگترین گزند را به تحول جامعه و انسان وارد آوردند. انسان، تازمانی با خدایش هست که با خدایش تحول می یابد، ولی هنگامی خدایش را انکار میکند که خدایش منجمد میشود، ولی او، تحول می یابد

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فرهنگ ایران، خرد، اصل جفتی و انبازیست. اندیشیدن، اصل مهرورزی با همه پدیده ها و آفریدن با همدیگراست …

در فرهنگ ایران، خرد، اصل جفتی و انبازیست. اندیشیدن، اصل مهرورزی با همه پدیده ها و آفریدن با همدیگراست. در آموزه زرتشت، گرانیگاه خرد، به کلی عوض شد. خرد، اصل شناختِ دوست (راستی = حقیقت) ، ازدشمن (دروغ = باطل)، و جنگیدن و جهاد، برضدِد شمنان گردید. بدینسان، خرد، نخست در خود، و سپس در اجتماع خود، و سپس در همه اجتماعات، کارش، دشمنیابی میگردد، تا با آنها به جهاد بپر دازد. چنین خردی، که همگوهر عقل اسلامیست، جهان و اجتماع و تاریخ را، میدان جهاد میکند. مسئله ما، دور انداختن چنین خرد و چنین عقلیست

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

اسلام، وقتی میخواهد به قدرت برسد، راستین میشود، ولی وقتی به قدرت رسید …

اسلام، وقتی میخواهد به قدرت برسد، راستین میشود، ولی وقتی به قدرت رسید، دروغین میگردد و راه را برای حکومت اسلام راستین دیگر، باز میکند. این گوهر واژگونه شوی را ، حکمت مینامند که همیشه میتواند مردم را بفریبد و همیشه از نو، حکومت کند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

این اندیشه که هرچه گذشته است، کاملا مُرده است و در مطالعات تاریخی، ما فقط با مردگان همیشگی کار داریم …

این اندیشه که هرچه گذشته است، کاملا مُرده است و در مطالعات تاریخی، ما فقط با مردگان همیشگی کار داریم، بسیاری را میفریبد و غافل میسازد. چون در آنچه گذشته است، تخم هائی نیرومند، از انساندوستی و مهر و دادخواهی و شادی و جوانمردی و جهان آرائی هست که روزی بازکاشته میشوند و باز سر از خاک بر میآورند. فرهنگ ایران، چنین تخمهائی هستند که هیچگاه در تاریخ گذشته نمی میرند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

گـُمان، که امروزه معانی ظن و شک و دودلی و تردید و عدم اطمینان را یافته، به واژه «گومه» در پهلوی باز میگردد …

گـُمان، که امروزه معانی ظن و شک و دودلی و تردید و عدم اطمینان را یافته، به واژه «گومه» در پهلوی باز میگردد، که به معنای «باهم و تواءمان» است، که در واقع همان «ویمان» باشد، و این، به معنای «ترکیب و سنتز دو چیز در یک لحظه شتاب آمیز» بوده است. از این رو گمان در فرهنگ ایران «پیک تیزبال» است و در سانسکریت همین واژه به معنای «تخت روان و گردونه تیزپرواز» میباشد. اندیشیدن آفریننده، گمان تیزپریست که میتواند ادراکات مختلف را در آنی باهم سنتز کند. با تحریف مفهوم «گمان»، یکی از آفریننده ترین تجربیات و اصطلاحات خود را از دست داده ایم. گمان، اندیشیدن سنتزی بوده است

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

سائقه پیشرفتِ همیشگی بسوی کمال و آزادی و سائقه بازگشت همیشگی به عقب و تکرار گذشته، همیشه باهم گلاویزند …

سائقه پیشرفتِ همیشگی بسوی کمال و آزادی و سائقه بازگشت همیشگی به عقب و تکرار گذشته، همیشه باهم گلاویزند. هر پیشرفتی در کمال و آزادی، ناچار دچار بازگشت قهقرائی میشود. از اینکه همیشه میتوان بسوی کمال و آزادی پیشرفت کرد، یک خیال خام هست. این دیالکتیک پیشرفت بسوی آزادی و، بازگشت به قهقرا هست که سیر تاریخ را معین میسازد. هر جنبش پیشرونده ای در مدنیت، سائقه بازگشت توحش را برمیانگیزد. توحش همیشه در انسان، آتش زیر خاکستراست

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

ایرانیان « اندیشیدن باخـرد» را «غربال کردن» میدانستند. درمتون عرفانی، غربال کردن …

ایرانیان « اندیشیدن باخـرد» را «غربال کردن» میدانستند. درمتون عرفانی، غربال کردن، فقط به مفهوم « جستجوکردن» کاسته شده ، و درآئین زرتشتی ، ازخرد ، فقط برگزیدن میان دوبدیل روشن ازهم میخواهند. درحالیکه این اندیشه بیان میکند که این خرد است که فقط درجستجوکردن وآزمودن ، برمیگزیند. خرد انسان، نیک وبد رادرجستجوو تجربه برمیگزند. برگزیدن درست همان واژه « پـر+ ویـزن » است که نام الک هم هست. «wizen » همان واژه « ُگزیدن » است. wizindan به معنای برگزیدن وترجیح دادن وتشخیص دادن درجداکردن ازهمست .واژه « وزیر= wizir»که عربی شده است،به معنای قضاوت وتصمیمست.خرد،الک وغربالیست که درجستجوکردن برمیگزیند .

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

تاریخ، انباریست از تجربه ها و بینشها و آئین ها و شیوه های تفکر و ادیان و مذاهب و مکاتب فلسفی گوناگون که …

تاریخ، انباریست از تجربه ها و بینشها و آئین ها و شیوه های تفکر و ادیان و مذاهب و مکاتب فلسفی گوناگون که انسانها در هزاره ها اندوخته اند. خرد هر انسانی در هر دوره ای، غربالیست برای الک کردن ِ نو به نو ِ این توده روی همریخته هزاره ها، تا مایه های آفریننده را برای زندگی خود بیرون آورد. تاریخ، آشغالدان نیست (چنین سخنی، تحقیر انسانیت است) و با دور ریختن تاریخ به عنوان آشغال، فراموش میکنند که گنج نهفته خود را که در میان آن آشغال، پخش است، نیز دور میریزند. اینان در خرد خود، هنوز غربال را کشف نکرده اند

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

حقیقت را میتوان در پاساژهای پرپیچ و خم و بی سروته و رنگارنگ زندگی جست، نه در تنهاراه مستقیم …

حقیقت را میتوان در پاساژهای پرپیچ و خم و بی سروته و رنگارنگ زندگی جست، نه در تنهاراه مستقیم بیایانی که سرانجام به «کاخ حقیقت» خواهد رسید. این پاساژهای پرپیچ و خم زندگی پر از دیدنیهای شگفت انگیزهستند که باید در آن ولگردی کرد، نه در راههای مستقیم ملال آور و تهی، با شتاب دوید، تا روزی به پایانش رسید که کاخ حقیقت است، ولی درش به روی همه بسته است

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

معمولا بزرگترین اشتباهات، همان حقیقتی هست که مردم بدان ایمان و اعتقاد دارند، و با آن اشتباه …

معمولا بزرگترین اشتباهات، همان حقیقتی هست که مردم بدان ایمان و اعتقاد دارند، و با آن اشتباه، همه حقایق واقعی را پایمال کرده و بدان افتخار میکنند که در جهاد و پیکار برای غلبه حقیقت بر باطل، جانفشانی کرده اند. چرا حقیقتشان بزرگترین اشتباهست، چون می پندارند که در حقیقتشان، اشتباهی نیست و با حقیقتشان، هیچ اشتباهی نمیکنند

http://www.jamali.info/chashniha )