دسته‌ها
از پیدایش جهان دوستی

پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 8 – — هـم خـوان بودن — بنمایه ِدموکراسی وسوسیالیسم

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC – VIEW THIS ARTICLE AS PDF

منوچهر جمالی

پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 8

— هـم خـوان بودن —
بنمایه ِدموکراسی وسوسیالیسم

بنام عیش ، بـریدنـد ناف ِ هستی ما
به روز عید بزادیم ما ، ز « مادرعیش » – مولوی

از« خـوان اَرتـا = خوان سیمرغ »
تا
« خـوان عـیسی »

( گوشت عیسی ، نان ، وخونش، باده است )
خدا، اصلی هست که ماده وجسم وتن وگیتی« میشود»
****************************************

آرد = آرت = ارتا= سیمرغ

نام آرد،کام است وکام ،نام زنخدای عشق، خرّم (زُهره) است
نام دیگرنان، پَکَنداست. پگ+اند = تخم یا فرزند زنخدای عشق
—————————————

خـُدای مهـر ِ ایـران ،
تخم (خوشه) وشیرابه ایست که تحـوّل به
« نـان» و « بـاده » می یابد
تا همه انسانها، آنها را بخورند وبنوشـند
وبدینسان، خدا ، با انسان ، میآمیزد
****************************************

چراانسان، تنها با نان زندگی میکند؟

امروزه همه دم از« اقتصاد » وگرانیگاه آن درزندگی میزنند و این را کشفی نوین میانگارند . ولی درگذشته نیز هزاره ها ، گرانیگاه زندگی وشادی وحقیقت ، « نان = nagan = کاک = پکـنـد= لامان » بوده است . ولی نان ، مفهومی فراگیر، برای کل نیازهای زندگی دراین گیتی است . « معیشت ومعاش » درعربی نیزکه که « اسباب زندگانی وهرچه بدان زندگانی میکنند ومایه زندگانی ازخوردنی وآشامیدنی وپوشیدنی وجزآن » میباشد ، واژه ایست که از« عیش » ساخته شده است . وعیش ، تنها خوشی وخرّمی و شادمانی ونشاط به خودی خود نیست ، بلکه عیش ، به معنای خوردنی و آنچه بدان زیستن نمایند، هست . عیش ، با پدیده ِ « زیستن ازشیر» رابطه داشته است . عیش ، به معنای نان است . عیش ، به معنای کشت وزرع است . بنا براین عیش ، خوشی وخرّمی است که از کشت وزرع جووگندم وغله وخوردن نان آن بوده است . این اصطلاح دراصل ، به واژه « عیشه= ایشه» بازمیگردد که به معنای « نی » است و « عیشا = ایشا» که دربرهان قاطع ، به معنای زهدان ورحم است . ماه ، چنانکه دیده خواهد شد ، « نان » شمرده میشد. ازاین رو به هلال ماه ، آیشم و « ایش = ایشم = اوشم» یا « ایش پر= نای ماه » میگفته اند . نام دیگر ماه هم ، لوخن ( لوخ + نای ) نای بزرگ هم بوده است ، چون ماه ، زهدان کل هستی شمرده میشد . زهدان ، جائیست که کودک ، مستقیما از خون مادر، تغذیه وپروده میشود . اینست که همین واژه « عیش » عربی ، به واژه « آیش» یا « آیشم = ayshm» ایرانی بازمیگردد که دومعنای ( بنا بریوستی) 1- بام و2- ماهتاب ( روشنی ماه ) را دارد . بام ، همان « وام » ، یا « پستان + زنخدای عشق وزندگی » میباشد ، که اصل شیر( گـَد= جَد= ژد = غـذ-ا) است که هربامدادی ( بام + داته ) وهرپگاهی ( پگ+ گاه ) با شیرازپستان عشقش ، همه جهانیان را می پرورد . زنخدای شیروعشق و پستان ، « تابش وپرتو ماه » درپگاه است . به شیر، که « جیوام = جی+ وام = جیو+ وام = شیرازپستان زنخدای عشق » میگویند ،( درهزوارش) به معنای « روچ = روج = روز» هست ، و« روج و بهروج » نام زُهره یا زنخدا خرّم است ، که اصل پرورنده وابقاء جهانیانست . چون این خدا( روج = روز) ، روزی هرکسیست .

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

فرهنگ غرب، پیش شرطِ آزادی و آسایش و پیشرفت اجتماع را، توانائی تحمّلِ (تولرانس) عقاید دیگر میداند …

فرهنگ غرب، پیش شرطِ آزادی و آسایش و پیشرفت اجتماع را، توانائی تحمّلِ (تولرانس) عقاید دیگر میداند. ولی فرهنگ ایران، پیش شرط آزادی و آسایش وپیشرفت اجتماع را، «مهر» میداند. داستان در ازِ عشق زال با رودابه، بر این اصل بزرگ استواراست که «مهر، اولویت برایمان مذهبی» دارد. زال، پیرودین سیمرغی (ارتائی) است، و رودابه پیرودین ضحاکی (میترائیسم) است. همه قدرتهای سیاسی و دینی زمان، برضد این زناشوئی برمیخیزند. ولی زال، از سیمرغ آموخته است که «مهر، برتر از ایمان است» و باید آنرا بر ایمان خود، ترجیح داد. هیچگونه ایمانی نمیتواند و نباید انسان را از مهر ِبه انسان دیگر، باز دارد. این اصل، سپس در مفهوم «عشق» در عرفان ایران، باقی میماند. «عشق» در عرفان، فراسوی همه ایمانهاست. به عبارت دیگر، عشق چهار چوبه هر ایمانی را از هم میشکافد و از آن لبریز میشود. این «اصل اولوّیت مهر بر هر ایمان و عقیده ای» است که رابطه هر انسانی را با انسان دیگر و با ملت و جامعه و قوم و طبقه و جنس دیگر، مشخص میسازد، نه ایمان به مذهب و ایدئولوژی.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

عطار میگوید که «ایمان عادتی»، ابلیسی است. حقیقت با ایمان، متناقضند …

عطار میگوید که «ایمان عادتی»، ابلیسی است. حقیقت با ایمان، متناقضند. حقیقت، چون اصل زنده است، همیشه تازه میشود، و به محضی که کهنه شد، ازبین میرود. آنچه در یک آموزه یا بینش یا فلسفه، تازه میشود، حقیقتست. «تازه»، که از ریشه «تاختن و تاچیتن» میآید، به معنای «روان بودن و موّاج بودنست». آنچه را روان و موّاجست، نمیتوان گرفت و ضبط و ثبت و سفت کرد. «اثبات کردن» هر بینشی، همیشه سفت کردن و صورت کردن و عادی کردن آنست. بنابراین، هر ایمانی، باید آنچه در بینش، روان و موّاج است، ثابت و ساکن کند، و به صورت خالص، بکاهد. درست ایمان به بینش هر حقیقتی، برای عادی شدن، آن بینش را تقلیل به صورت ثابت میدهد. بدینسان میتوان دریافت که موءمنان به اسلام یا به هر مذهب و ایدئولوژی و یابه هر تئوری علمی ای، همه پیروان ابلیس هستند. و بالاتر از آن ، خدائی نیز که از مردم ،ایمان به «وجود » خود و رسول خود و حکمت خود را، شرط وجود داشتن در گیتی میکند، خودش و حکمتش، ابلیس مطلق هست. ایمان به چنین خدائی و ثابت کردن او، ایمان به ابلیس میباشد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

نخستین چیزی که الله، خلق میکند، عقل است، تا برترین وسیله و عبد حلقه بگوشش باشد …

نخستین چیزی که الله، خلق میکند، عقل است، تا برترین وسیله و عبد حلقه بگوشش باشد. بدینسان، الله، «عقل آزاد» را که عبد و وسیله هیچ قدرتی نمی باشد، نه تنها خلق نمیکند و نمیتواند خلق بکند و برضد پیدایش آنهم هست، چون چنین عقلی، اساسًا برضد مخلوق بودن و عبد بودنست. برای آنکه کسی ارزش عقل را در اسلام بشناسد، باید با تجربه عبید زاکان از عقل آزاد، آشنا شود. او میداند که در جهان اسلامی، «فکر، آنچیزیست که مردم را بیمارکند». با عقل آزاد اندیشیدن، نه تنها بیفایده است، بلکه انسان را بیمار میکند، چون باید اندیشه های چنین عقلی را در جان و روان خود همیشه زندان کند و فروکوبید، تا مبادا به خارج درزکنند، وگرنه با بزرگترین عذابهای «عقل آلتی وخدمتکار ِالله» در موءمنانش روبرو میشود.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

جائی دموکراسی هست که «جمهور مردم»، سرچشمه حاکمیت و اصل حکومت …

جائی دموکراسی هست که «جمهور مردم»، سرچشمه حاکمیت و اصل حکومت و مرجع ِنهائی هستند.
حکومت، آنگاه، ایرانی میشود که جمهور مردم، که در جستجو، باهم، در هم اندیشی باهم، سیمرغ میشوند، یعنی باهم، هم شاه و هم خدا میشوند.
سی مرغ (= کثرت مردمان)، در هماندیشی، باهم، «هم شاه وهم خدا» میشوند.
به عبارت دیگر، جمهور مردم، مرجعیت نهائی قانونگذاری و ساماندهی (نظام) و عدالت میشوند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

سِـنِکا، فیلسوف رومی میگوید که «خدایان، لخت هستند». چون هرچه زیباست، لخت است …

سِـنِکا، فیلسوف رومی میگوید که «خدایان، لخت هستند». چون هرچه زیباست، لخت است. حقیقتی نیز که زیباست، لخت است. خدای ایران نیز ارتا (سیمرغ)، چون «هوچهره= زیبا» هست؛ برترین صفتش «اشـه» است. «اشه»، یعنی آنچه در درون تخم یا گوهر چیزی هست، همان پدیدار میشود، این را برهنه شدن = برهنیتن میگفتند. آفریدن، برهنه شدن = برهنیتن است. برهنه شدن، معنای آفریدن داشت. هر کسی خود را در برهنه شدن، میآفریند و در پوشاندن، نابود میسازد. همان واژه «بـر ِه» که سرشت باشد، معنای، شکل و لباس و پیرهن را نیز دارد. در واقع سرشت او، صورت و لباس اومیشد. در لباسش و صورتش، مانند آتش در شعله اش میافروزد. شکل و لباس او، لختی و برهنگیست. او خود را در لباس و در صورتش، لخت وبرهنه میکند. این درون نمائی، یا درون-پیدائی، اینهمانی درون بابیرون را در فرهنگ ایران، «راستی» میگویند، که معنای «حقیقت دارد». حقیقت، آنچیزیست که به خود، صورت میدهد. از آنجائی که ارتا، اصل زیبائی در هر انسانیست، و حقیقت زیبا هست، نیاز به حجاب ندارد و با لخت شدنست که به اوج جذابیت خود میرسد. ولی وقتی، «خدایان بی صورت» آمدند، حقایق نیز، شفافیت خود را از دست دادند، و همه با حجاب شدند. از آن پس، حقایق از آشکار شدن ولخت شدن میترسند. با حجاب زن و پوشیدن زیبائی، حقیقت نیز، بی صورت شد و شفافیت خود را گم کرد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
از پیدایش جهان دوستی

پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 7 – درفرهنگ ایران، خدا،نان و باده (آب وشیروروغن) است آرد = آرت = ارتا = سیمرغ

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC – VIEW THIS ARTICLE AS PDF

منوچهر جمالی

پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 7

درفرهنگ ایران،
خدا،نان وباده(آب وشیروروغن)است
آرد = آرت = ارتا= سیمرغ

********************************
نام آرد،کام است وکام ،نام زنخدای عشق، خرّم (زُهره) است
نام دیگرنان، پَکَنداست. پگ+اند = تخم یا فرزند زنخدای عشق
—————————————
خـُدای مهـر ِ ایـران ،
تخم (خوشه) وشیرابه ایست که
تحـوّل به « نـان» و « بـاده » می یابد
تا انسان، آنها را بخورد وبنوشـد
و با انسان ، بیامیزد . مهر، آمیختنست .
********************************
چرا، خدای ایران
جو و گندم وآردو خمیرو نان
وآب ِجو(= فقاع) وبـادهِ انسانها میشود ؟
********************************
خدا، اصلی هست که ماده وجسم وتن وگیتی« میشود »

هرجا سخن ازشادی میرود ، سخن درباره شادی ِخود هست واگرنیزمردمی بیندیشند ، درباره شادی انسان بطورکلی میاندیشند ، ولی فراتر ازاین دامنه ، پدیده شادی را طرح نمیکنند . گویا شادی ، فقط امتیاز انسانهاست . ولی درفرهنگ ایران ، « شاد کردن زمین » نیز ، مسئله بنیادیست . برای خوشزیستی ودیرزیستی ، شاد بودن وشادکردن « زمین » ، مسئله بنیادیست . اساسا ، واژه « شاد کردن وشاد شدن» که « شادونیتن » میباشد ، به معنای « پرستیدن = پرستاری کردن » است . پرستیدن ، درفرهنگ ایران ، تجلیل وتعظیم کردن نیست . پرستیدن ، پرستاری کردن ازچیزی برای شاد کردنست . خدا یان ، درفرهنگ ایران نیز ، تعظیم کردنی نیستند ، بلکه شاد کردنی هستند. درهرتعظیم واحترامی، ترس ازقدرت نهفته است . چرا انسان باید درفرهنگ ایران ، خدایان را شادسازد ؟ چون خدایان ، جفت انسان هستند، و شادی ، فقط درباهم شادشدن خدایان وانسان ، ممکنست . شادی ، فقط باهم شاد شدن طبیعت وگیتی وجامعه و انسان ، باهم امکان پذیراست . این اصلست که گرانیگاه « فلسفه اجتماعی وسیاسی واخلاقی» درفرهنگ ایرانست .

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

یک کامنت درباره مقاله دکتر ملکی …

یک کامنت درباره مقاله دکترملکی

از : علی کبیری
عنوان : وجدانی که ۳۳ سال به خواب رفته بود!
پروین خانم گرامی وآقا مرتضای عزیز،

این وجدان دکتر ملکی که از آن یاد کرده اید، …

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

تصویر «امام زمان» در تشیع، و ذکر آن در قانون اساسی، بنیاد مفهوم خاصی از «عدالت و قانون و نظام» را میگذارد …

تصویر «امام زمان» در تشیع، و ذکر آن در قانون اساسی، بنیاد مفهوم خاصی از «عدالت و قانون و نظام» را میگذارد. این عدالت، برپایه انتقام گیری و کینه توزی و کشتار «ظالمان» در سراسر جهان گذارده میشود. در قرآن، هر کسیکه به اسلام ایمان نمیآورد، ظالم (تاریک سازنده حقیقت = ظلم) است. این درست همان چیزیست که در داستان طوفان نوح روی میدهد، و چیزی جز حق از بین بردن همه کفار (دیگر اندیشان) نیست. در «تورات» هم، در داستان نوح، عدالت به همین معنا بکاربرده شده است. ولی در فرهنگ ایران، «داد» که قانون و عدالت و نظام باشد، در داستان فریدون، که بنیاد گذارداد است، گرانیگاهی کاملا متضاد با مفهوم عدالت در تشیع دارد. برای تاءسیس داد، سروش که نگهبان همه جانها از آزار برپایه خردهست، کلید شناخت خوب وبد را به فریدون میدهد. و سروش، آورنده اندیشه از «خرد بهمنی در گوهر هر انسانیست»، که اصل ضد خشم (ضد تجاوز و قهر و تهدید) است. از این رو فریدون درنخستین عدلش، برادرانش را که توطئه قتل اورا چیده بودند میبخشد. و سپس با چیره شدن بر ضحاک، که نماد جهانی آزار جانها و خردها است، او را به فرمان همان سروش، نمیکشد. در ایجاد عدالت نیز، قداست جان حتا در مورد ظالم هم باید حفظ شود.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

مهدی مظفری : نقش ویرانگر ملی – مذهبی ها در گذشته و نقش سازنده آنان در آینده ایران

نقش ویرانگر ملی – مذهبی ها در گذشته و نقش سازنده آنان در آینده ایران

مهدی مظفری

هفتاد سال از تاسیس حزب توده می گذرد. یکی از تبعات بسیار مهم تاسیس این حزب که کمتر مورد بررسی قرار گرفته، به وجود آمدن جریانی است که امروز به نام ملی – مذهبی معروف است. پیدایش جریان ملی – مذهبی واکنش مستقیم گروهی از اسلامگرایان شهرنشین بود در برابر نفوذ چشمگیر حزب توده در بین جوانان و به ویژه دانشجویان. این اسلامگرایان هم از روحانیون سنتی متمایز بودند و هم از اسلامگرایان افراطی.

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هـنـر، نـزدایـرانیانـست وبـس ندارنـد «شـیرژیان» رابکـس – این شعرار جمند فردوسی، غالبا در اثر نشناختن فرهنگ ایران …

هـنـر، نـزدایـرانیانـست وبـس
ندارنـد «شـیرژیان» رابکـس
این شعرار جمند فردوسی، غالبا در اثر نشناختن فرهنگ ایران، مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرد. ایرانیان، شیر درنده را که نماد درّندگی و جان آزاریست، کسی نمیشما رند. ایرانیان، شیر را، آفریده اهریمن و همکار اهریمن میدانستند که «اصل زدارکامگی و ترساندن و شکنجه گری» است. اهریمن، که گوهرش، زدارکامگیست از کشتن و ترساندن و عذاب دادن، کام می برد و جشن قربانی برپا میکند. شیردرنده و جان آزار که همگوهر اهریمنست، نزد ایرانیان، بکسی شمرده نمیشود، چون نفی قداست جان انسان رامیکند، و قداست جان انسان، برترین ارزش در فرهنگ ایرانست، و قداست یا گزندناپذیری جان انسا ن، برتر از ایمان به هر خدائی و هر مذهبی و ایدئولوژیست. از این رو ایرانیان، بداشتن چنین فضیلت بی نظیری، درهمه جهان افتخارمیکنند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

نامه ای از عباس افندی عبدالبهاء

نامه ای ازعباس افندی عبدالبهاء

ای بنده حق، جمهور ناس منتظر موعودی خونخوارند و ولي ظالمی غدار، مهديی خواهند که با سهم و سنان و شمشيری بران سيلی از خون بيچارگان جاری و ساری نمايد و شب و روز مشغول بضرب اعناق گردد و قطع رقاب فرمايد و بروجی از سرها بيارايد، ملک الموت باشد و آفت جانها گردد، خونريز شود، فتنه‌انگيز گردد، بنيان انسان براندازد و مدن و قری بر باد دهد، اطفال يتيم کند و زنان بيوه نمايد؛ …

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

مهم

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

اندیشیدن در فرهنگ ایران، بیرون آوردن شیرابه و مان ِتجربیات از پدیده ها و معلومات و گفتارهاست …

اندیشیدن در فرهنگ ایران، بیرون آوردن شیرابه و مان ِتجربیات از پدیده ها و معلومات و گفتارهاست. حقیقت (= راستی) در فرهنگ ایران، در درون و شیرابه و مان (مانا = معنا) چیزها، یا «تخمه های هستی» میباشد. شیرابه یا مان ِچیزهارا، دو گونه میتوان یافت. یا باید آن دانه ها و تخم ها را فشرد، و یا باید آنهارا پُخت. از این روهست که فردوسی میگوید که «خرد، خام گفتاهاراپـزد». خدای راستی یا زایاننده حقیقت از چیزها و انسانها، «رشن» است، که خدای چرخُشت بود. او شیره انگور و نیشکر و کنجید و بزرک و پنبه دانه … را در چرخشت میزایانید، و حقیقت را از گوهر چیزها بیرون میآورد. راه دیگر رسیدن به حقیقت و راستی، پُختن است. در پختن، شیرابه (اشه = آش) چیزها از درون چیزها، «آش-کار» میشوند. این بود که گرمائیل (سیمرغ) و ارمائیل (آرمئتی)، آشپز یا خوالیگر ضحاک میشوند، بلکه بتوانند کام خونخوارگی و قسا و تمندی او را بکاهند یا تغییر بدهند. خوالیگر، از واژه «خوال = خوا آل» ساخته شده است و «خوا = اخو» به معنای تخم است، و خوال به معنای «تخم های ارتای خوشه یا سیمرغست». خرد، درست این خوالیگریا آشپزهست، چون آتش جان هر انسانی، گرمائیل است که از روزنه های تن هر انسانی که آرمتئی است، تبدیل به حواس یا اندام شناخت میشوندکه خرداست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

دکتر محمد ملکی : اخلاق، سیاست و انتخابات (۳)

اخلاق، سیاست و انتخابات (۳)

نظری به انتخاب های انجام شده در نظام ولایی
قسمت سوم: نتیجه ی کارکرد مجلس «خبرگان»

دکتر محمد ملکی

امروز پس از ۳۳ سال، حاکمان باز میخواهند خیمه شب بازی های انتخاباتی را تکرار کنند و مردم را به پای صندوق های انتخابات بکشانند. شرکت در اینچنین انتخابات فرمایشی، تائید همه ی نابسامانی هاست. بیاییم این بار با تجربه گیری از گذشته، انتخابات را به یک تحریم فعال و هدفمند تبدیل کنیم …