دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در هر زبانی، معنای اصلی «واژه»، جهان بینی و فلسفه آن زبان را در آینده، معین میسازد …

در هر زبانی، معنای اصلی «واژه»، جهان بینی و فلسفه آن زبان را در آینده، معین میسازد. هر چند نیزمعنای اصلی«واژه » فراموش گردد، ولی منش ِ جدا ناپذیر معانی تازه ای نیز که می یاید همیشه میماند. مثلا، دو واژه «عـقـل» در عربی و «خــرد» در فارسی، شناسنده دو فرهنگ کاملا جداگانه هستند، و نباید «خرد» را ترجمه «عقل» دانست. «عـقل» در عربی، اساسا دو معنی بنیادی داشته است. ازیکسو به معنای «بند آمد اسهال وشکمروش» بوده است و از سوی دیگر، به معنای «بستن زانوی شتر» بوده است. به عبارت دیگر، «تعـقل»، مانع حرکت آزاد حیوان (خود) شدن، و راه «خودروی بیمارانه درون» که اختیاررا از انسان، سلب میکند، بستن است. در حالیکه «خرد» که «خـره + راتو» باشد، به معنای «ماه پـُر» است که «رد» وسالاردرمغزاست. وماه پـُر، اصل آفرینندگی جهان و اصل تحول و تغییر و اصل روشنی و بینش در تاریکی، و زهدان پرازشیرابه و مایه است که اصل تخمیروشکل دهی در جان هر انسانی میباشد. ازاین رو، «خرد» و «عقل»، ایجاد دو فرهنگ و جهان بینی و دو شیوه تفکر فلسفی متضاد باهم میکنند. نادیده گرفتن این اختلاف بنیادی، مغشوش ساختن تفکر فلسفی در ایرانست. آیا ما باعقل، فکر میکنیم یا با خرد میاندیشیم.

http://www.jamali.info/chashniha )

دیدگاهتان را بنویسید