Categories
مهمانان سخن میگویند

شاهین فاطمی : تحریم: علیه ملت یا دولت؟

تحریم: علیه ملت یا دولت؟

شاهین فاطمی

در تاریخ معاصر جهان هیچ کشوری، به احتمالِ استثنائی جمهوری آفریقای جنوبی، به اندازه جمهوری اسلامی ایران در معرض انواع و اقسام تقبیح و تحریم سازمانهای بین المللی وکشورهای گوناگون قرار نگرفته است. شورای امنیت سازمان ملل متحد به تنهائی از دسامبر سال دو هزار و شش تا ژوئن دوهزار و ده چهار بار به انحاء گوناگون رژیم ایران را سرزنش وتحریم کرده است.

دامنه این تحریم ها طی این مدت به تدریج گسترش یافته است. قطعنامه 1737 تنها به تحریم و فروش مواد اولیه و فن آوری علوم هسته ای محدود می شد. در قطعنامه 1747 فروش تسلیحات منع شد و همچنین پاره ای از حساب های بانکی و دارایی های رژیم مسدود شد. قطعنامه 1803 وارد مباحث تازه ای شد و سوای تشدید محدودیت های پیشین از دولت های عضو خواست تا فعالیت های افراد مرتبط با برنامه هسته ای ایران را تحت نظر قرار دهند. تعدادی از بانک های ایران را مشمول تحریم کردند و از همه مهمتر به کشورهای عضو اجازه بازرسی کشتی ها و هواپیما های ایرانی داده شد. قطعنامه 1929 که در نهم ژوئن دوهزاروده صادر شد از دیگر قطعنامه ها جامعتر بود و برنامه موشکی ایران را نیز به لیست تحریم ها افزود. این قطعنامه همچنین پاره ای از اموال سپاه پاسداران و شرکت کشتیرانی ایران را مسدود کرد. باز هم از کشورهای عضو خواست تا محموله کشتیهای ایرانی را بازرسی کنندو از عرضه خدمات به کشتی ها و هواپیما های ایرانی خودداری نمایند. قطعنامه بر فشارهای مالی و تحت نظر قرار دادن افراد مرتبط با برنامه های تسلیحاتی ایران تأکید دارد.

سوای این قطعنامه های بین المللی پاره ای کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کره جنوبی، فرانسه، انگلستان، ژاپن، سوئیس و حتی هندوستان هرکدام جداگانه بخشی ازاقتصاد و نیز سازمان های نظامی ایران را مورد تحریم قرار دادند. اینگونه تحریم ها از درجات گوناگون اهمیت برخوردار هستند. دولت آمریکا بیش از دیگر دولت ها در این زمینه اصرار ورزیده است. این کشور از ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران و گروگان گیر ی دیپلمات های آمریکائی تا امروز هر چند گاه بر فشار سیاسی و اقتصادی خود علیه نظام تهران افزوده است.

این روزها فعالیت های تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران شدت و گسترش بی سابقه ای به خود گرفته است. در پی سه قطعنامه متوالی ارگانهای سازمان ملل متحدد علیه جمهوری اسلامی، در عرض یک هفته، جو سیاسی بین المللی در مورد رژیم تهران دستخوش تحولات بی سابقه ای شده است. سه قطعنامه شدید اللحن درباره فعالیت های اتمی، فعالیت های تروریستی و نقض گسترده حقوق بشردر ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی، با تعداد آراء بی سابقه به تصویب رسیده است. در مورد نقض حقوق بشر برای بیست و چهارمین بار رژیم تهران از سوی هشتادوشش کشور عضو سازمان ملل متحد مورد انتقاد قرار گرفت. تصویب این قطعنامه ها و همچنین گزارش سازمان بین المللی انرژی هسته ای برای نخستین بار و بیش از همیشه جمهوری اسلامی را در مورد تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای مورد انتقاد قرار داده اند.

در پی انتشار این گزارش و تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در تقبیح توطئه علیه جان سفیر عربستان در واشنگتن، موج نوینی از اعلام تحریم های تازه از سوی کشورهای غربی آغاز شد. انگلستان بانک مرکزی و تمام بانک های ایران را تحریم کرد، کانادا، استرالیا و دیگر کشورهای غربی هریک به طور جداگانه برنامه تحریم های خود را اعلام کردند. اتحادیه اروپا قرار است روز اول دسامبراطلاعیه خود را در مورد تحریم بانک مرکزی اعلام کند.

اما در این میان کشور فرانسه یک قدم فراتر رفته و از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، دولت های ژاپن، کانادا و دیگر کشورهای هم فکر خواسته است که متفقاً داریی های بانک مرکزی و سایر بانک های ایران را مسدود کنند و از هرگونه دادوستد با آن ها امتناع ورزند. همزمان با این اعلامیه دولت آمریکا نیز کشور ایران را به عنوان بزرگترین مکان ” پولشویی” در جهان معرفی کرده است واین مقدمه ایست برای اعمال فشارها و محدودیتهای تازه علیه بانک مرکزی ایران.

عواقب و آثار تحریم

اکثر آن هایی که به درستی با جنگ و حمله نظامی مخالفند، تحریم های اقتصادی و سیاسی را به عنوان جایگزین اعمال خشونت تأییدمی کنند. اما در مورد فواید اعمال تحریم برای اعمال کنندگان و هواداران آن چندین سوء تفاهم ایجاد شده است. در مرحله اول غربی ها گمان می برند که با اعمال تحریم های اقتصادی و افزودن فشار بر زندگی روزمره شهروندان، مردم ایران خواهند توانست دولت خود را زیر فشار قرار دهند و سرانجام این فشارها باعث تغییر روش حکومت ایران می شود. آن ها با قیاس به نفس گمان می برند که حکومت ایران خود را در برابر ملت مسئوول می داند، غافل از ان که برای این حکومت همانگونه که جنگ خانمانسوز هشت ساله ” برکت و موهبت الهی ” خوانده شد، این بار هم با سوء استفاده از تحریم ها سعی خواهند کرد اکثر کمبودها و نارسایی های حکومت را به حساب تحریم های خارجی واریز کنند. مسأله دیگری که کمتر به آن توجه می شود هزینه درازمدت و تدریجی تحریم برای ایران است.

تحریم نیزنوعی جنگ است زیرا با ایجاد نارسائی های بنیادی ومداوم در اقتصاد کشور، مضار تحریم مشابه خرابی های جنگ است. مثلا یکی از عواقب تحریم کمبود مواد غذائی و دارو است. تاثیرمنفی این کمبود درطول عمر افراد و تغذیه نوزادان غیرقابل جبران است. همانگونه که در مورد اروپای غربی پس ازجنگ جهانی دوم مشاهده کردیم بازسازی خرابی های جنگ امکان پذیرشد زیرا اکثر افراد متخصص و کاردان، مهندسان و مدیران در کشورهای خود باقی مانده بودند و بعد از ترمیم خرابی های جنگ دیدیم با چه سرعتی اروپا توانست مجدداً توان اقتصادی خود را بازیابد. در حالی که تحریم مدوام یک کشور موجب می شود که نه تنها تمام زیربنای اقتصادی و صنعتی نابود شود بلکه نیروی انسانی و متخصص نیز از کشور رخت برخواهد بست. یا مهاجرت خواهند کرد و یا آنقدر از علوم و فنون معاصر عقب خواهند افتاد که دیگر نخواهند توانست در بازسازی کشور نقش ثمر بخشی ایفا کنند.

به احتمال زیاد جمهوری اسلامی نه تنها نگران تحریم های معمولی یعنی آن هایی که زندگانی را بر مردم دشوار می کند نیست بلکه از آن استقبال می کند. برنده اصلی تحریم های جاری حکومت و اعوان و انصار آن ها هستند چون این نوع تحریم ها موجب رونق بازار قاچاق شده است و انحصار قاچاق در دست عوامل حکومت است. از سوی دیگر تحریم های اقتصادی موجب تضعیف تجارت آزاد وعدم توسعه بازار داد و ستد شده است.زمانی که کالاهای بازار تنها از راه قاچاق تأمین شود و کنترل آن هم در دست حکومت و عوامل آن باشد، تحریم ها به سود حکومت و عوامل آن تمام می شود. از سوی دیگر تضعیف واردات و کاهش نقش بازار و بخش خصوصی ضربه مهلکی خواهد بود برای توسعه جامعه مدنی در کشورواین منتهای آرزوی رژیم است.

احمدی نژاد می گوید ما از تحریم ها استقبال می کنیم و این ادعا بی سبب نیست. زمانی جمهوری اسلامی در رفتارش تجدید نظر خواهدکردکه مستقیما مجبور به پرداخت هزینه کمرشکن این تحریم هاشود.

پاریس 2011/11/23

پاسخ دهید