بسیاری می پندارند که حقیقت، آن چیزیست که بدان ایمان دارند، ولی وارونه پنداشت آنها، حقیقت، چیزیست که آنها را از آن ایمان میگسلد. حقیقت هیچگاه دربند کسی و ایمانی نمی ماند. بستن خود به حقیقت در ایمان، حقیقت را دربند و ثابت و ساکن نمیکند. از این رو حقیقت همیشه ایمان را متزلزل میسازد. و برای گریز از این تزلزل، موءمنان رو به تعصب میآورند، و با تعصب، حقیقت را نابود میسازند.
ماه: دسامبر 2011
چه کسی چک سفید امضا به احمدینژاد داد و چرا؟
نامه بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار زندانی به نمایندگان مجلس: آقایان و خانمهای نماینده مجلس، من به عنوان روزنامهنگار به کمک همکارانم و همراهی کارشناسان میهن پرست و لایق کشور در تمام سالها و از لحظه به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد بارها و بارها تمام این مواردی را که در بالا آورده شد و بسیاری موارد دیگر را ذکر کرده و اطلاع دادیم و آینده قابل پیش بینی امروز را که اکنون در آن قرار داریم به تصویر کشیدیم. که البته نتیجه این اطلاع رسانی برای من دستگیری، زندان، شکنجه و تحمل بیش از ۹۰ روز حبس در سلول انفرادی و توهین و افترا و حکم غیر قانونی ۵ سال و چهار ماه زندان بود.
هر زبانی، آبستن به فلسفه زندگی هست و فقط نیاز به مامائی دارد که آنرا نوبه نو بزایاند، چون زبان همیشه زنده و زاینده هست. چیزی زنده هست که همیشه خود زا وخود افزاهست. اگر زبانی، بی فلسفه است، برای آنست که هنوز این مامایان خود را نیافته است. زبان، در زایـش نوبه نو فلسفه ها، به زندگی ِآزاد میرسد. قـرض کردن فلسفه، و ایمان آوردن به آموزه هائی که خود را حقیقت مطلق میدانند، زبان را نازا، و راه زایش فلسفه را از زبان می بندند. ناتوانی برای زایانیدن فلسفه از زبان خود، ناتوانی برای آزادزیستن است.
نظام دینی و مشکل مدرنیته در مصر
کمال غبریال – مترجم: حامد کنانی
بسیار ساده اندیشانه است اگر تصور کنیم که پیروزی جوانان در ۲۵ ژانویه که به سرعت و با راه انداختن یک انتخابات توده ایی بر باد رفت به آزادی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی منجر خواهد شد. آزادی در جامعه ایی که گفتمان دینی بر ذهنیت آن حاکم و بی رقیب باشد به چیزی جز تسلیم و اعتماد به سخنگویان و نمایندگان خدا بر روی زمین نخواهد انجامید و دقیقا این همان چیزی است که در مصر اتفاق افتاد …
این مهم نیست که خدائی وجود دارد یا ندارد، و آیا قابل اثبات کردن با عقل هست یا نیست، بلکه این مهمست که این خدایان را به چه میستایند. انسان صفاتی را در خدایان میستاید که خود دوست دارد و آرمان نهفته اوست و میخواهد بدان برسد یا آنرا بکند، ولی جسارت آنرا ندارد که آن صفات و آرمانها را آشکار کند و در عمل، بدان حقانیت بدهد. با مقدس ساختن این صفات و آرمانها در خدایش، راه را برای واقعیت دادن آن آرمانها و صفات از خودش میگشاید. ستودن قهرو انتقام و قدرت و خشم و خدعه و حق به کشتار، و وحشت انگیختن، و حکمت (= شرّ را وسیله رسیدن به خیر کردن) در «الله»، برای آنست که موءمن به اسلام، خودش این امکانات را در زندگی روزانه داشته باشد، و بکار بندد. درست همین تصویر الله را که قرآن و موءمنانش همیشه میستایند، راه را برای همه تباهکاریهای اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حقوقی در اجتماع میگشاید.
کامنت از بالاترین
در پاسخ به همه iraj 2531 های ایران
چرا اسلام نمی تواند جزو هویت ایرانیان باشد؟
استاد منوچهر جمالی : …
20A – سخنرانی منوچهرجمالی
+ 20B – سخنرانی منوچهرجمالی
از خون ِ جگر، تا حجرالاسود در کعبه
چگونه سرچشمه مهر و زندگی در فرهنگ ایران
سنگ سیاهی در اسلام شد که هنوز پرستیده میشود
جهت باد در جهان به سمت “چپ” تغییر کرده است
نویس دویچلاند – گزینش و ترجمه رضا نافعی
مسیر باد در حال تغییر است، چپ باید بادبان خود را به آنسو بگرداند. من در آروز ی چپی هستم که قادر است در نهایت آرامش بگوید: “ما امروز هنوز ناکافی هستیم، ولی نسل تازه ای در حال بالیدن است، با خواستهای تازه سیاسی و با زبانی نو. من در قرن بیستم آموزگار بودم، امروز می خواهم یاد بگیرم: از این زبا ن نو، از این پرسش ها و از این اشکال سازمانی بیاموزم.”
در اسلام وسایر ادیان نوری، «علم» به «معلومات = دانسته ها» گفته میشوند. الله ، عالم (همه دان) هست، چون همه چیزها، بدون جستجو و آزمایش، برایش روشن است. الله و اهورامزدای زرتشت و یهوه، جوینده نیستند. علمشان برپایه جستجو نیست. از این رو در ادیان، «حافظه» ارزش برتراز «تفکر» را دارد. وارونه این، خرّم، خدای ایران، اصل جستجو در هر انسانیست، نه همه دان. این معنای «علم» در این ادیان، به کلی با مفهوم علم (ساینس) فرق دارد. علم به مفهومی که مدرنیسم را در جهان آفرید، تنها معلومات نیست. این بخش، فقط «فن» و «وسیله» میشود. فقط بسته به اینست که این بخش علم (معلومات) وسیله دردست چه کسی و چه حزبی وگروهی بیفتد. ولی معلومات ، هنوز علم نیست. علم به معنای «روش جستجو و پژوهش» است که «استقلال جوینده و آزادی تفکر» را میطلبد. در این مفهوم علم، معلومات، «حدود علم» نیستند. بلکه معلومات، فقط محصول روش جستجو و آزمایش انسان، هستند، و طبعا دانستنی ها قابل گذرند و میتوان از آنها بآسانی، گسست. معلومات، هیچگاه، زندان تفکر و آزادی نمیشوند. مدرنیسم، پیایند گسترش دادن این روش جستجو و آزمایش (علم)، به سایرگستره های زندگی (اقتصاد، سیاست، حقوق، هنر، اخلاق) هستند. آموختن معلومات بنام علم در دانشگاهای غرب، بدون آن روش که استقلال و آزادی تفکر را میآفریند، بزرگترین خطر کشورهای اسلامیست. موءمنان به ادیان و ایدئولوژیها، فقط طالب بخش معلومات ِ علوم جدید هستند، نه بیشتر.
20A – سخنرانی منوچهر جمالی
از خون ِ جگر، تا حجرالاسود در کعبه
چگونه سرچشمه مهر و زندگی در فرهنگ ایران
سنگ سیاهی در اسلام شد که هنوز پرستیده میشود
بخش یکم
کامنت از بالاترین
+ – رأی ۰ bijankbr حدود ۳ سال قبل گفت:
در پاسخ به iraj2531
با درود
۱- استاد جمالی مقالات محتلفی در باره نظریه پردازان اسلام راستین( از مجاهدان خلق بگیر برو تا بازرگان و شریعتی و سروش و دیگر شیادان معاصر ) دارد که می توانید به آنها مراجعه نمایید. …
کامنت ها در بالاترین – شما تاچه میزان به دین اسلام معتقدید؟
در پاسخ به Iraj2531
اولا- ۲۸ سال است که دکانداران دین اسلام ولایت مطلقه فقیهی است که با شمشیر خونریز خود بر این مملکت حاکم اند و ابتدایی ترین حقوق طبیعی انسانها را تحت آموزه های اسلام زیر پا گذاشته اند و دگر اندیشان را یا کشته ، زندانی و در بدر و آواره کرده اند و پول حاصل از صادرات نفت را به جای سرمایه گذاری مولد و ایجاد اشتغال صرف باج دادن به کشور های روس و چین و توسعه اسلام ( کمک به حسن نصر الله و مقتدای صدر و … ) کرده و همزمان حرکت های اعتراضی دانشجویان ، کارگران ، معلمان و زنان را با شدید ترین وجه سرکوب کرده اند.ثانیا- کسی از ساسانیان و موبدان زرتشتی دفاع نکرده است . فرهنگ سیمرغی ایرانزمین و پرنسیپ های آن ( قداست جان ، خرد ، مهر و دادورزی ) هزاره هاست که توسط دکانداران دین ( زرتشتی ، میترایسم ، اسلام ) سرکوب شده است.
ثالثا- فرض می کنم که تا حالا در باره فرهنگ و هویت ایرانی چیزی نمی دانستی، ولی وقتی به تو و امثال تو می گویم اگر واقعا درد هویت ، ملیت و دین دارید بروید مقالات استاد منوچهر جمالی را بخوانید ، دیگر نمی توانی طفره برویو خود را به کوچه علی چپ بزنی. استاد منوچهر جمالی بیش از چهل سال از عمر خود را صرف کنکاش و فلسفیدن در فرهنگ اصیل و کهن ایرانزمین کرده است. فرهنگی گه رد پای آن در شاهنامه فردوسی کبیر و دیگر بزرگان فرهنگ و ادب این آب وخاک ( مولوی ، حافظ ، عطار و … ) به جای مانده است. دین در فرهنگ سیمرغی ایران در تضاد کامل با اموزه های ادیان نوری است که خدای آنها از بنده بریده است و بنده را فقط عبد و عبید خود می خواهد. دین یعنی وجدان خویش آفریده که همچون رستم باید وارد هفت خوان آزمایشها شد تا به چشم خورشید گونه رسید. یعنی چشمی که نورش از خودش باشد نه از ر…
فراز هايي از سخنان گهر بار ا مام خميني (ره)
(بمناسبت هتک حرمت به تصويرامام راحل)
تهيه شده بوسيلهء هيأت ديوانگان حضرت سکينه
امام راحل رهرو پيامبران در عرصه عرفان، ايمان، صداقت گفتار و کردار و استقرار حکومت الله نمونه و اسطوره اي بي نظير و کامل بود. با اشاره به برخي از سخنان گهربار ايشان عهد به تداوم راه ايشان مي نماييم. هيچ نوشتاري نمي تواند به عمق و لايه هاي دروني فکری و معرفتي ايشان راه ببرد.
مفهومِ «دین» در فرهنگ ایران، برضد مفهوم «دین» در آموزه زرتشت و شریعت اسلام و مسیحیت و یهودیت است. «دین» در فرهنگ ایران، «اصل زیبائی و خوبی و بزرگی و سرفرازی و مهرورادی» در درون خودِ هر انسانیست و از خودش میجوشد. از این رو، معنای دیگرِ دین، در فرهنگ ایران، «خود، یا خودی خود» هست. هر انسانی برای خوشزیستی، این اصل زیبائی و خوبی و مهر و بزرگی و سرفرازی و رادی را در خودش، جستجو میکند و در اندیشه و گفتار و کردار، و اقعیت میدهد. از این رو، «دین» در فرهنگ ایران، بیان آنست که هر انسانی، سرچشمه زیبائی و خوبی و مهروبزرگی و سرفرازیست و آموزه ای آموختنی نیست، بلکه جُستنی در خودش هست که سرچشمه و اصلست. دین، شریعتی و آموزه ای نیست که انسان از فرستادگان خدائی باید بیاموزد. بلکه انسان، دین را در خودش میجوید و می یابد، و امر و نهی یهوه و پدر آسمانی و الله و خلفا و امامها و آخوندها و موبدان و کشیش ها و هاخامهایش، ضد دین و نابود سازنده دین هستند. این «ادیان جعـلی»، از بین برنده اصالت و ارج انسان میباشـند.
