قانون ِاساسی، بدان جهت «اسـاسی» نامیده شد، چون «خواست آزادِ ملـت»، اساس میباشد، و خواست الله، به کـنار نهاده میشود. از این رو، آنچه را «قانون اساسی جمهوری ایران» میخوانند، نفی همان «اسـاس» است، که «بنیاد حکومت برپایه خواست آزاد و متغییر ملت باشد. قانون اساسی، بنام ملت و خواستِ آزادِ ملت، شروع میشود، و برضد گذاردن «بسم الله الرحمن الرحیم» بر فراز آنست، که اساس را که همان «خواست آزاد ملت» است، نفی میکند
ماه: جولای 2011
روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و از متهمان اصلی پرونده 18 تیر
حسن زارع زاده اردشیر
امروز جنبش دانشجویی ایران نقش اساسی در افزایش آگاهی و به تبع آن نورافکنی بر تاریک خانه های تحجر و عقب ماندگی نظام جمهوری اسلامی دارد. دانشجویان به دلیل حضور در مراکز علمی و ارتباط نزدیک با دانش روز و آگاهی از تغییرات در جهان، نقش مهمی در آینده کشور برعهده دارند و علی رغم همه محدودیت ها و کنترل های حکومتی، با اتکا به بار علمی و قدرت جوانی و میل به حق و عدالت جویی، درب جدیدی به روی خود گشوده که حاصل آن تحول و دگرگونی طلبی به نفع جامعه و آینده ای بهتر برای کشورشان است. اگرچه کنترل و سرکوب حرف اول را میزند اما دانشجو راه خود را باز میابد.
ما نیاز به «اندیشیدن» داریم، و تنها با جمع کردن اندیشه ها از این و آن، و به حافظه سپردن، و ستودن و نکوهیدن آنها، اندیشنده نمیشویم. بسیاری، با عرضه مجموعه ای از اندیشه های این و آن، نقاب متفکریا روشنفکربه خود میزنند. اینها، همه دلیل بر ناتوانی اندیشیدنست. اندیشیدن، با کشف چشمه زا ینده در خود کار دارد، نه با چیدن آنچه در صندوق حافظه انباشته شده، در پنجره دکان خود. زایش یک اندیشه بسیار ساده و زنده از خود، بیش از یک تل از اندیشه های وام کرده، ارزش دارد
۸۰ اسکله غیرمجاز زیر نظر «برادران قاچاقچی»
حسین کرمانی
اسامی ۸۰ اسکله غیرمجاز منتشر شده است. استان هرمزگان با داشتن ۴۰ اسکله غیرمجاز بیشترین سهم را در این میان دارد. علی آلفونه پژوهشگر مسائل سپاه پاسداران این اسکلهها را مکانی برای صادرات و واردات غیر مجاز سپاه میخواند.
بزرگترین صفتِ خدای ایران، ارتا (= سیمرغ)، سـرفـراز بوده است. این خدا، خوشه ایست که تخمهایش، «آتش جان» در انسانها هست. از این رو نخستین صفت گوهری هر انسانی، سرفرازیست تا در مقابل هیچ قدرتی و الهی، خود را خم نکند و خود را نشکند. کسیکه تعظیم و اطاعت و تابعیت از انسان در مقابل قدرت میخواهد، برضد خدای ایرانست که گوهر هر انسانی میباشد
بحران فراگیر اقتصادی و پرتگاه پیش رو
دکتر محمدحسین یحیایی
بحران در اقتصاد ایران ساختاری و دیرینه است زیرا شالوده آن سست و رشد آن به درآمدهای نفتی بستگی دارد. تغییر در درآمدهای نفتی و بازار جهانی می تواند دگرگونی های ژرفی در اقتصاد و جامعه پدید آورد. استبداد حاکم بر جامعه از نفت بعنوان ابزار سیاسی استفاده کرده است …
در میان 177 کشور ایران رتبه 167 اقتصاد را کسب کرد/ فساد بالا و سوء مدیریت دلایل این افتضاح
16 تیر 1390
آفتاب: نشریه اقتصادی فوربس طی گزارشی به بررسی عملکرد اقتصادی 177 کشور جهان طی سه سال گذشته پرداخت و بر این اساس 10 کشور را به عنوان بدترین اقتصادهای جهان معرفی کرد.
در فرهنگ ایران، دین، زنخدای زیبائی و عشق (اصل زیبائی = پری = بیدخت = زُهره) در ضمیر و جان هر انسانیست، و هیچکس دین خود را نمیشناسد، و باید محبوبه خود را که دینش هست، در ضمیرخودش کشف کند. ولی نگاه هر انسانی همین زُِهره یا بیدُخت (دختر سیمرغ = وی دُخت) هست که میتواند در تاریکی ببیند. از این رو، چشم انسان، هم نگاهست و هم آینه. زنخدای زیبائی در نگاهِ چشم ِ هر انسانی، میتواند زیبائیهای ِاصل زیبائی را که در ضمیرش هست، روزبروز بیشتر کشف کند و بدان مهر بورزد. این هنر کشف کردن زیبائیها در ضمیرخود هر انسانی، اخلاق و دین نامیده میشد
خدای ایران، سیمرغ که همان ُققنس و همان عنقا باشد، خدا، یعنی اصل ِموسیقی بوده است، و واژه «موسیقی = موزیک»، نام ِخودِ این خداست. «موسه»، به معنای ِ«سه نای = سئنا = نای» هست، و سیمرغ در اصل «مرغ سئنا»، یعنی مرغ سه نای، یا «مرغ نای» خوانده میشود. از واژهِ «موسه» است که موسیقی برآمده. ُقـقـنس که «کوخ + نوس» باشد به معنای «با منقارنای» است کوخ = نای (نوس، همان نوز انگلیسیست)، و عنقا که در اصل، «انگ» باشد، نام نی (گلووحلق) است که در سغدی، «شاده» نامیده میشود، که اصل آواز و نام زنخدا «رام = خرّم = زِهره» است. این بزرگترین ننگ برای ملتی است، که مفهوم موسیقی را با خدایش درجهان، خلق کرده، ولی موسیقی را از دست داده، چون خدایش را گم کرده است
مردمآزاری… بهاییآزاری… دیگریآزاری
نیک آهنگ کوثر
هفتهء پيش، کنفرانسی در دانشگاه تورنتو تحت عنوان «دگراندیشی ستیزی و بهایی آزاری در ایران» برگزار شد. انتظار میرفت تعدادی از خبرنگاران رسانههای منتقد حاکمیت و حتی «سبز» را در این همایش میدیدیم، که البته گویا انتظاری بیهوده بود. حضور در این همایش حداقل فایدهای که میتوانست داشته باشد، نگاهی انتقادی به برخورد اکثریت مردم ایران در دورههای مختلف با اقلیتها بود. از برخورد تحت تاثیر علما، تا سکوت در برابر حذف و به حاشیه راندن اقلیت. گویی اکثریت به جای مدارا با اقلیت، تنها با حاکم جابر مدارا کردهاند.
جمهوری اسلامی زاینده رود و تالاب گاوخونی را نابود کرد
جلال ایجادی
زاینده رود اصفهان میمیرد ودیگر اصفهان نصف جهان نیست. مهمترین رودی که در مرکز فلات ایران جاری است، زاینده رود اصفهان میباشد که از بلندای زردکوه بختیاری و از قله ای دوازده هزار وپانصد پایی کوهرنگ سرچشمه می گیرد و از غرب به شرق تا ورزنه وبالاخره تالاب گاوخونی جریان دارد. پل های زیبا و تاریخی در بستر زاینده رود، بویژه سی و سه پل، پل خواجو و پل شهرستان پابرجا ست. آیا این پل ها دوباره آب زاینده رود را درزیرپای خود جاری خواهند دید؟








