سوسیالیست ما، شِبهِ سوسیالیست هست. کمونیست ما، شبه کمونیست هست. لیبرال ما، شبهِ لیبرال هست. مشروطه ما، شبهِ مشروطه هست. دموکرات ما، شبهِ دموکراتست. سکولاریسم ما، شبهِ سکولاریسم هست. جامعه مدنی ما، شبهِ جامعه مدنیست. حقوق بشر ما، شبهِ حقوق بشراست. اسلام ما، شبه اسلامست. مسئله بنیادی ما، نجات یافتن از این «شبه بودن» است. و هیچ شبیهی، هیچگاه، اصل نمیشود، با آنکه کاسه داغ تر از آش است
ماه: آوریل 2011
کامنت دراخبارروزبه مقاله جمالی دربارهِ شعله چهره یا صورت گل خشکیده
از : مزدک مادرباوران
عنوان : بالاخره “اندیشیدن” چیست؟
سرکار آقای جمالی ِ محترم
دام مجاهدین خلق برای احساسات ایرانیان
اشکان رضوی
اما اگر بخواهیم زیبایی های این تاریخ و مبارزان میهن پرست و آزادیخواهان را در اینجا واکاوی نکرده و صرفا به زشتی تاریخ سیاسی این دوران بپردازیم بی درنگ آنچه که ذهن هر ایرانی آزادیخواه و دموکرات را به خود مشغول می کند تولد پدیده ی زشتی است به نام سازمان مجاهدین خلق که شوربختانه این سازمان علارغم آزادیخواه بودن بنیان گذاران آن ،راه خشونت را برای پیشبرد اهداف خود در پیش گرفت که با کمال افسوس باید اذعان داشت سرمایه انسانی نسلی از بهترین های این مرز و بوم را به دره نیستی و فنا کشاند.
اگر میخواهید مالک حقیقت باشید، یکراست به سراغ دین و ایدئولوژِی بروید، چون نخستین گام در اندیشیدن فلسفی آنست که انسان، نمیتواند مالک حقیقت باشد، و حقیقت را همیشه در روند تجربه در می یابد
فراخوان مشترک
به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کار و کارگر
ده ها تشکل ایرانی در خارج از کشور در بیانیه ی مشترکی به مناسبت اول ماه مه، خواهان تحقق خواست های طبقه ی کارگر ایران شدند …
غارت 10 کامیون اموال زرتشتیان توسط حفاظت اطلاعات / با عکس
منطقه تهرانپارس و حوالی تقاطع خ شهید میرزا زاده و کوچه بهارک که دردوران رضا شاه توسط زرتشتیان تهران (تجدید بنا) شده است ؛مملو از آثار باستانی و اشیائ عتیقه و نماد های باستانی زرتشتیان بود . وزارت اطلاعات با بستن منطقه و با کمک دو دستگاه بیل میکانیکی سقف تونل ها را تخریب کرده و حدود 10 کامیون اجناس,مجسمه و سایر وسایل را از ان منطقه بردند و در ادامه زرتشتیان حاضر در محل را تهدید کرده اند که حق انتشار این خبر را ندارند.
وادار کردن شهروندان بهائی به خروج از ایران
فرشته قاضی
فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه جهانی بهایی میگوید که فشارها بر شهروندان بهائی در ایران افزایش یافته و حکومت درصدد است با افزایش این فشارها، شهروندان بهائی ایرانی را وادار به خروج از کشور کند.
هر آموزه ای آنگاه حقیقتست که مهر به زندگی در گیتی را بیافزاید،
و هر آموزه ای برضد حقیقتست، که زندگی در گیتی را قربانی آخرت کند
گلهای تازه تازه تقدیم میکند
ویولن استاد حبیب الله بدیعی در مایه اصفهان
لطفا اینجا را کلیک کنید
http://www.youtube.com/watch?v=aVckHrHywKc&feature=related
گامی
در جهت زنده کردن موسیقی اصیل ایرانی
ادامه این مرکز نیازمند حمایت شما میباشد
بحران در لیبی؛ چالش بزرگ برای اوباما
شهلا صمصامی
۴۰ سال سرخوردگی، ۴۰ سال فشار و بیعدالتی، ۴۰ سال از دنیای خارج ایزوله بودن، ۴۰ سال بردگی، مردم لیبی را به قیام مجبور کرده است.
لیبی تحت حکومت قذافی یک حکومت نظامی دیکتاتوری، یک حکومت سرکوبگر بوده است. آنطور که تصور عمومی است قذافی دیوانه نبوده است. وی در مواقعی که به نفع او بوده با همه از جمله آمریکا و اروپا معامله کرده است. استخراج یک بیلیون بشکه نفت مردم لیبی را فقیرتر، قذافی، خانوادهاش و وفادارانش را ثروتمندتر کرده است.
کامنت دراخبار روز
از : تهمتن – ش
عنوان : آزادی درخشش خورشید از ابر سیاه هزاران ساله را چگونه باید رهایی نمود ؟؟
با خواندن چند باره این مقاله و گستردگی دانش و پژوهش نویسنده آن از فرهنگ ناشناخته ای ; اینچنین جهانشمول که حقانیت حق انسانها را از حقوق خود انسانها دانسته; و چه بصورتی زیبا ; از فرهنگی همراه با واژه های همان فرهنگ برای اثبات و درستی آن; به خواننده ارائه کرده است. اما این ناشناختگی هم; رشته درهمان گل خشک و سفت دارد که ادیان ابراهیمی+ زرتشت در موم کردن سرشت انسانها بدست قدرت”اهورامزدا” و “روح القدوس”و “الله +موسی” مانع این درخشش آتش خورشید گونه شده که حتا در قرن ۲۱ودرعصر شکوفایی دانش بشری از پدیده های نا شناخته ی جهان; همچنان ادامه دارد!!؟؟ شگفتا که درسرزمینی که این فرهنگ غنی انسان خردگرا را در عمق تاریخ هزاران ساله ی خود در نهفت دارد و هیچگونه اثری از خدایان دروغین آسمانها و بت های سنگی و چوبی جهل انسانهای اولیه(که هزاران سال بعدازاین فرهنگ خردگرا به وجودآمده اند) در این فرهنگ کهن دیده نمیشود. شگفت تر اینکه ; درهمین سرزمین است که زرتشت پا به عرضه می نهد و بقول و نوشته های “ویل دورانت” در کتابهای یازده جلدی “تاریخ و تمدن” خود; زرتشت را پدر ادیان ابراهیمی (جلد اول صفحه ۳۵۸ – تاریخ اجداد آسیایی ما) خوانده ومی نویسید که “این زرتشت است که برای اولین بار از جهنم و بهشت و ملائکه و دیگر واژه های اینگونه سخن گفته; و این سخنان اوست که به ادیان کلیمی و مسیحی و اسلام به ارث رسیده است”.. پس نتیجه این میشود که حقه باز نخستین; زرتشت است که سایه سنگین این ابر سیاه را بر درخشش خورشید; همان فرهنگی که قطعا او هم از آن آگاه بوده است; ظلمت را بر آزادی(خرد) باعث گشته که باز هم اوست که ازاین سرزمین برخاسته است.. بهروی; برگردان و بازگشت به تاریخ و فرهنگی که هزاران سال مورد تاخت و تاز فرهنگ و ادیان دورغگو مورد هجوم بوده هم ساده نخواهد بود. اما خوشبختانه سلطه ۳۲ ساله یکی ازاین ادیان بر مردم ایران و واقعیت آن; راه گشایی برای این درخشش را هم شاید کمی آسان کند و روزی رسد که مردم ایران “قدر” و اندازه و”تساوی” از معلمان خالص فرهنگ خودرا بیاموزند و آنرا پیشه و خرد را جانشین آیئن خونریزان کنند.. درودی فراوان وعمری طولانی برای جناب جمالی آرزومندم
امام زمان، روزی خواهدآمد که همه مُلاها مرده باشند. یعنی روزیکه هیچکس در جامعـه سـراغ مُلارا نگیرد
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهرجمالی
از« چهـره ِشـعـله »
تا « صـورت گِل خشکـیـده »
چگونه مـلـت میانـدیـشـد،
آنگونه که او نیـست ؟
قدرت،برضد«تحول یابی ازخـود=خودآفرینی»هست
آیا انسان،«صورت ِگل خشک» است
یا « شعلهِ یازنده ِآتش » است ؟
دکارت میگوید که « من میاندیشم ، پس من هستم » . نه تنها یک انسان هست ، هنگامیکه آغاز به اندیشیدن ازخود میکند ، بلکه یک ملت نیز به همان اندازه ، هستی می یابد که ازخودش بیندیشد . اندیشیدن چیست ؟ اندیشیدن ، زبانه کشیدن آتش جان درحواس ، و تحول یافتن آن درگذار از روزنه ها ی تـور ِحواس ، به « تابش = روشنی وگرمی » است . بنابر این ، اندیشه ای نیرومند است که انسان با « واژه ای » بیندیشد که ازجان خودش ، میافروزد ، و هستی اورا به اجتماع به هم میتابد و میبافـد . « ham-vaachik یا هم واژگی ، همصحبتی » است .« واژه » ، اندیشه ها وانسانها را درگفتگوبه هم می پیوندد ، چون « وای » ، اصل پیوند هستی است.
اسلام یا دمکراسی؟
شاهین فاطمی
پیرو حوادث اخیر درکشورهای خاورمیانه و شمال افریقا یکبار دیگر مبحث ناسازگاری اسلام سنتی با دمکراسی مطرح شده است.
شیر و خورشید و شمشیر، که اینهمانی با «اتش سوزان، یعنی خشم و غضب و قهر و خشونت» داشت و نمادِ میتراس، خدای قربانی خونی و قرارداد « = میثاق و عهد» هست، و مردم ایران، او را ضحاک نامیده اند، در تضاد با درفش کاویانست که نماد قداست جانست. درست حکومت اسلامی، نام خود «الله»را به شکل «یک دسته تیغهای برنده» درآورد که نماد همان خشم و غضب و قهر و خشونتست، و جانشین شیر و خورشید و شمشیر ضحاک ساخت. الله فرزند ضحاک، جانشین ضحاک شد
