شادمانی، در فرهنگ ایران، مایه ایست که سراسر زندگی و خـرد را تخمیرمیکند و میافزاید و شکل میدهد. «خـرّم » که زنخدای زندگی و عشق و موسیقی و زمان ایران هست، و «روان» هر انسانی نیز میباشد، نام دیگرش، « شاده»، یعنی «مایهِ تخمیرکننده شادی» است. هر انسانی باید روان خود را که خدای شادی و موسیقی و زندگی و زمانست، بگذارد وجود اورا تخمیرکند و شادی را آشکار و روشن سازد، تا زندگی درگذشتن بیفزاید. زندگی انسان آنگونه میگذرد که انسان آنرا در شادی میگذراند. این مائیم که آنچه گذراهست درگذراندن، میافزائیم. این حق گوهری انسانست که زندگی را به شادی بگذراند و نگذارد که قدرتی این حق را ازاوسلب کند. خیام میگوید
گر یک نفسـت ز زندگانی گذرد — «مگذار» که جز به شادمانی گذرد
هشدار، که سرمایه سودای جهان — عمریست ،.. چنان کش گذرانی، گذرد
دستهها