نظر دیگران در پیوند با این مطلب:
[تاریخ ارسال: 30 May 2007] [ارسالکننده: علی یحی پور (سل تی تی )] [ salltiti@freenet.de ] …
“زندگی موسیقی است؛ زندگی نوائیست که از یوغ وجفت شدن تن وروان؛ خدا وانسان ؛انسان وگیتی ؛…پیدایش می یابد “پروفسور جمالی استادیست که در شن زار ادبیات ایران مقوله ها ئی که به صورت شن وسنگ ریزه در گوشه وکنار ادبیات ایران افتاده اند با استادی خاص خودش چنان ماهرانه آنها را جلوی چشمان بیننده می گذارد وانسان را از خواب هزار ساله بیدار می کند وادبیات ایران را از لای انبوهی از خاشاک که بر روی آن ریخته است بیرون می آورد وزنده می کند فرهنگ سیمرغی فرهنگ مادر تباری هزاره هاست که از این طریق زنده وجاوید می شوند خیلی ها برای استاد ایراد می گیرند که برای ادعایش سند نمی آورد ولی اگر مقالات استاد به دقت وصبورانه مطالعه شود تمام مقاله خود گواه وسند است با این کاری که استاد می کند فرهنگ عرفان سیمرغی فرهنگ بابک خرم دین از لابلای این شنزار ادبیات ایران بیرون آورده میشود فرهنگی که ایرانیان از مادر تباری اولیه تاکنون با آن باارتجاع اسلامی وزرتشتی جنگیده اند ارتجاع اسلامی طبق آیات قرآن به سیمرغ می گوید شیطان وتمام عارفان ایرانی وخرم دینی را قتل عام کرده است وبه آنها زندیق می گفته است عرفان سیمرغی فرهنگ مبارزاتی مردم ایران در مقابل ارتجاع اسلامی وادیان ابراهیمی ودین زرتشت است که استاد آنرا ماهرانه در برابر دید خوانند ه قرار می دهد در واقع علت شکست ساسانیان سر کوب این فرهنگ توسط ارتجاع زرتشتی بود که مردم علیه ساسانیان شورش کردند ودر واقع جنگ اعراب بهانه ای برای مردم بیش نبود چرا که سوءال اینجاست چگونه اعراب از دجله وفرات گذشتند وبا ساسانیان جنگیدند پلهائی که روی دجله وفرات بود با طناب بسته شده بودند که می توانستند به آسانی بریده شوند (سخنرانی استاد تاریخ علی حصوری در پالتاک ) سر کوب همین فرهنگ رستم شاهنامه است که موجب شده است ؛ ایرانیان قرنها توسط بیگانگان سر کوب شوند فرهنگ مبارزاتی مردم توسط دین زرتشتی تحریف شد بعد ها که اسلام آمد این فرهنگ توسط ارتجاع اسلامی قتل عام شد تمام جنبش های ایران متاءثر از فرهنگ مبارزاتی سیمرغی است عین القضات همدانی ؛ سهروردی حلاج از این دسته اند مولوی وحافظ وعطار را نمی توان بدون تسلط به عرفان سیمرغی فهمید چون ادبیات آنها که در زیر تسلط ومهمیز ارتجاع اسلامی بود برای اینکه فرهنگ سیمرغی را اشاعه دهند با آیات قرآن که دشمن سر سخت عرفان سیمرغی است ؛ آمیخته اند که استاد در مقالات متعددش آنرا روشن می کند بکوشیم تا فرهنگ مبارزاتی مردم ایران را که شاه وشیخ خروارها خاک رویش ریخته اند نجات دهیم خدای ایرانی خوشه ء همه ء انسانهاست خودش زایش می کند وتخم افشانی وزایش دارد واین خدا انسان است خرد او خرد انسان است که موسیقی زندگی اورا می سازد فرهنگی که موسیقی را منع می کند با خدای ایرانی وسیمرغی در جنگ است فرهنگی که عشق را گناه می داند دشمن آنست تمام ادیان الهی علیه عارفان ایرانی هستند وعلیه عرفان سیمرغی وفلسفهء عشق آنند که ترس را بنیادی می کنند وعبودیت وبردگی را بنیادی می کنند رابطه خدای ایرانی با انسان عشق است که در انسان تجلی می کند وانسان خوشه ء این عشق است خدای ایرانی دانائی را بین خود وانسان تقسیم می کند آما الله محمد دانائی را فقط از آن خود می داند او دستور می دهد که احکام اورا از طریق رسولش اطاعت کنند خدای ایرانی اطاعت نمی پذیرد برده نمی پذیرد .با خواندن مقالات استاد دنیائی از دانش عرفان ایرانی به روح ما نفوذ می کند