کامنت از آزادگی
سیمرغ عزیز، با سلام .. منظورتون از فرهنگ زن خدایی چیه ؟ تا حالا نشنیده بودم !!
Hypatia عزیز، پرسشِ بسیار درخورِ تأملی را مطرح کردید که من نه سوادِ کافی برای پاسخ دارم و نه در این مجالِ اندک میگنجد،
سالیانیست که بصورتِ غیر حرفهای و در اوقاتِ فراغتم از زمانِ دانشجویی در حالِ خواندن هستم ، سعی کردم بفهمم ، خودم، که چرا غرب اینجوری شد و ما نشدیم؟ ریشه را درست تشخیص داده بودم ، مشکل فلسفی و فکری بود، از اینرو بصورتِ تفننی ابتدا با شریعتی، بعد سروش، بعد پوپر، … فلسفه غرب را به صورتِ پراکنده خواندم، و هرچه بیشتر خواندم، بیشتر احساس گمگشتگی و دوری کردم. تا اینکه با افکار منوچهرِ جمالی آشنا شدم، از xxxx تا کنون در حالِ خواندنِ آثار او در خصوصِ فرهنگِ اصیلِ ایران، و یا آنچه او فرهنگِ زنخدایی و سیمرغیِ ایران مینامد هستم، البته نه بصورتِ حرفهای ، چون …. است.
با این مقدمه میخواهم بگویم بهترین روش برایِ شناختِ فرهنگِ زنخداییِ ایران همان آثارِ جمالی است که تماماً در وبسایت او قابلِ دسترسی است.
اگر لینکهایِ فرهنگ و هنرِ من در این سایت را دنبال کرده باشید، سعی کردهام تا بر اساسِ دریافتِ خود از فرهنگِ زنخداییِ ایران ، بگونهای ریشههایِ این فرهنگ را که هنوز هم در هر ایرانی زنده است و فقط به اعماقِ تاریکِ وجود او رفته ، معرفی کنم،
خود را آدمِ با سوادی نمیدانم، ولی جست و جوگر هستم، و باید بگویم هیچ چیز به اندازه افکارِ جمالی مرا جذب ن