دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم …

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم. چه با آموزاندن حقیقت به مردم و تحمیل آن به مردم، مردمان، سترون ساخته میشوند. فلسفه نباید خود را جانشین دین و شریعت و ایدئولوژی سازد، که گوهرشان سترون سازیست. فلسفه باید گوهر زاینده انسانها را، برغم سترون سازان، از سر برانگیزد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

سوسیالیسم ولیبرالیسم و سکولاریسم و مدرنیسم و پُست مدرنیسم و دموکراسی …

سوسیالیسم ولیبرالیسم و سکولاریسم و مدرنیسم و پُست مدرنیسم و دموکراسی و حقوق بشر و قانون … ، همه تا موقعی ارزش دارند که برآیندهای «منش مردمی» و «جوشان از منش مردمی» باشند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

بنیاد روشنفکری اینست که انسان آگاه باشد که همیشه دچار اشتباه میشود …

بنیاد روشنفکری اینست که انسان آگاه باشد که همیشه دچار اشتباه میشود. اشتباه کردن ، پیایندآنست که دو چیز در زندگی، شبیه همند. حقیقت و باطل، راست و دروغ، خوب وبد، شبیه هم میشوند. هیچ دروغی نیست که خودش را بلافاصله شبیه راست نسازد. هیچ حقیقتی نیست که بلافاصله در کنارش «شبه حقیقت» سبز نشود. هیچ آزادی نیست که شبه آزادی، با آن سبزنشود. شبه حقیقت و شبه آزادی و شبه راستی را هیچگاه نمیشود از پیدایش حقیقت و آزادی و راستی، جدا ساخت. پیدایش حقیقت و آزادی و راستی، برای انسان، آذرخشی و ناگهانی و آنیست، ولی حقیقت و آزادی و راستی، همیشه، «وسیله اغراض قدرتخواهان و منفعت جویان» میگردد، و مارا گرفتار اشتباه میکند. اینست که انسان، فقط ناگهانی و بیگاه، آذر خشگونه میتواند بیدار شود، و خود را از این «مشابه ها» نجات بدهد. ما همیشه در اجتماع، در دام شبه حقیقتی زندگی میکنیم که بوسیله قدرتخواهان و منفعت جویان ساخته شده اند. آزادی، پیایند بینشها و روشنیهای آذرخشگونه در اجتماعست که هنوز ندرخشیده، از قدرتخواهان و منفعت جویان، تاریک ساخته میشوند. و أخوند و کشیش و هاخام و موبد، خطر ناکترین قدرتخواهان هستند که خودرا برضد قدرت مینمایند. روشنفکری، بیداربودن انسان در برابر این شباهتهاست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

روزگاری که خدا، خوشه ای بود و تخمهایش، جان انسانها بودند …

روزگاری که خدا، خوشه ای بود و تخمهایش، جان انسانها بودند، انسان می بایست خدا بشود، تاخود بشود، و تا خدا نمیشد، دوست خود نمیشد. سپس الاهان قدرت آمدند و خواستند انسان راعبد خود سازند، و از آن روز هست که تنهاراه خودشدن و انسان شدن و آزادشدن و دوست شدن ،غلبه کردن برالاهان قدرت، در خود و در اجتماع و در سیاست و در قانون و در سراسر گستره های زندگیست، ولی غالب شدن برالاهان قدرت، انسان را تبدیل به اژدها میکند، چون کسی اژدها را میکشد که بزرگتر از اژدها یا الاه قدرت شده باشد. و این مسئله بنیادی غرب هست که نمیتواند از آن رهائی یابد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

فرهنگ چیست؟ واژه فرهنگ، در اصل فرا+سنگ = fra-thang میباشد. پسوند آن «سنگ» است …

فرهنگ چیست؟ واژه فرهنگ، در اصل فرا+سنگ = fra-thang میباشد. پسوند آن «سنگ» است. حرف th انگلیسی یا تتای یونانی که در اوستا نیز همانندش هست، سپس به شکلهای «س» یا «ز» یا «ت» یا «ه» در آمده است. هم سنگ و سنج و هم زنگ و زنج و هم تنگ و هم «هنج» و هم «هنگ» و هم«سه» و هم «سی» …. همه تلفظ های گوناگون یک مفهوم هستند. این واژه، بیان اصل پیوند نرینه با مادینه در یک چیز، یا بطور کلی اصل مهر و عشق و دوستی و پیوند بوده است که سرچشمه آفرینندگیست. هم «اصل پیوند» و هم «اصل آفرینندگی» دو رویه یک پدیده اند. از این رو «فرسنگ» به معنای «فاصله» نبوده است، بلکه به معنای «نقطه پیوند دو راه باهم» بوده است. از این رو نیز «فرهنگ» به «کاریز یا سرچشمه زاینده آب» میگفتند. زنگ، مرکب از دو بخش به هم چسبیده است. از این رو به روشنی ماه نیز، زنگ میگفتند، چون روشنی ماه، بیان عشق است. از این رو به رنگ سبز، که رنگ عشق و نو آفرینیست، زنگار میگفتند. مثلا سیمرغ (سی+ مرغ)، به معنای مرغ سنگ = مرغ مهر و اصل از نو آفرینیست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فحاشی، برای تحقیر و زشت و نجس ساختن کسی، به او، پدر سگ یا مادر سگ میگویند …

در فحاشی، برای تحقیر و زشت و نجس ساختن کسی، به او، پدر سگ یا مادر سگ میگویند. و با این فحش، ناآگانه، عشق و مهر و دوستی و وفا را در اجتماع، خواروبی ارزش و ضد ارزش میسازند. ایرانیان، بدین علت نام این جاندار را، «سگ» گذاشته اند، چون سگ، مخفف واژهِ «سنگ» است که به معنای عشق و مهر و دوستی و وفابوده است. سَگ و سَک و سَخ، مخفف واژه «سنگ» میباشند. پیشوند واژهِ سخن (سَخ+وَن)، و پیشوند واژه سگالیدن که به معنای اندیشیدنست، همین واژه است. چون سخن، انسانها را بهم می پیوند، و در سکالیدن، تجربیات باهم ترکیب میگردند. در پهلوی به آسمان، سگ = سک یا آس میگویند که به معنای سنگست. چون آسمان، جایگاه عشق و مهرشمرده میشد. ما با نجس شمردن و تحقیر و آزردن سگ، نا آگاهانه، اصل عشق و دوستی و وفا را در اجتماع، پایمال میکنیم.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

کمال، تکامل ندارد. الله و معلوماتش، تکامل نمی یابد. الله و اهورامزدای زرتشت و الاهان نوری، همه کاملند …

کمال، تکامل ندارد. الله و معلوماتش، تکامل نمی یابد. الله و اهورامزدای زرتشت و الاهان نوری، همه کاملند. روشنیشان و علمشان در کمال هست، یعنی تغییر و تحول ندارند. روشنی بیکران و علم جامع و همه دانی ،با حقیقت ساکن و بیحرکت کار دارد. از اینرو ، برای آنها، آنچه حرکت نمیکند، حقیقت و سعادت شمرده میشود. طبعا خورشدی که همیشه یکسان روشن و همیشه در میان آسمان میایستد، نماد آنهاست. در فرهنگ ایران، حقیقت، همیشه در تحولست. از اینرو، شیرابه روان یا دریای مواجست، و همیشه تازه (از تاختن = روان و مواج بودن) است. حقیقت در فرهنگ ایران، شیرابه روان در هر پدیده ایست، نه جوهر و ذاتِ ساکن و لایتغیر. طبعا «جستجو کردن مداوم»، متناظر با تحول یابی این شیرابه روانست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

تفکر فلسفی، روند همیشگی گسستن از عقیده و ایمان، برای یافتن آزادی در نوآوری اندیشه ایست که …

تفکر فلسفی، روند همیشگی گسستن از عقیده و ایمان، برای یافتن آزادی در نوآوری اندیشه ایست که زندگی را در گیتی بهتر میکند. تفکر فلسفی، نه تنها از ایمان به دین و ایدئولوژی میگسلد، بلکه از ایمان به هر فلسفه و علمی نیز میگسلد. در گسستن، که نیاز به جسارت و گستاخی دارد، نیروی آفریننده، برای اندیشیدن زندگی نوین میجوشد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

تفکر فلسفی، آنست که دیدن، خواندن، اندیشیدن، شنیدن، چشیدن، بسودن و حس کردن را تحول به هنر دیدن …

تفکر فلسفی، آنست که دیدن، خواندن، اندیشیدن، شنیدن، چشیدن، بسودن و حس کردن را تحول به هنر دیدن، هنر خواندن، هنر اندیشدیدن، هنر چشیدن … میدهد، انسانی که از دیدن، هنر ِدیدن ساخته، از خواندن، هنر خواندن ساخته، از اندیشیدن، هنر اندیشیدن ساخته، از حس کردن، هنر حس کردن ساخته، در می یابد، که بی هنر دیدن، دیدن، ندیدنست، بی هنر اندیشیدن، اندیشیدن، نیندیشیدنست، بی هنر خواندن، خواندن، نخواندنست، بی هنر شنیدن، شنیدن، نشنیدنست، بی هنر حس کردن، حس کردن، حس نکردنست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در هر قاضی ئی جلّادی نهفته است. بسیاری در انتقاد، قاضی افکار دیگر و طبعا جلاد افکار دیگر میشوند …

در هر قاضی ئی جلّادی نهفته است. بسیاری در انتقاد، قاضی افکار دیگر و طبعا جلاد افکار دیگر میشوند. جلادِ نهفته در قاضی، با قضاوت از افکار دیگر، لذت نهانی از عذاب دادن دیگران میبرد. همیشه باید در آغاز، فکر دیگری را از آن خود ساخت، تا در قضاوت آن فکر، مزه ِتلخ ِجلّادی خود را چشـید.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

در فرهنگ ایران، اندیشیدن بدینسان آغاز میشد که انسان در سپیده دم …

در فرهنگ ایران، اندیشیدن بدینسان آغاز میشد که انسان در سپیده دم، شیر از پستان ِزنخدای ِمهر، خرّم میمکید، و باده از جام خدای چرخشت، رشنواد (خدای راستی و داوری و ترازو) مینوشید، و این شیر سپید و آن باده سرخ، در دهان و معده، از خدایان خرداد و امر داد، چشیده و گواریده شده و، به جگر، که خانه بهمن، سرچشمه خرد و بزم است، روانه، و تبدیل به خون، یعنی آتش میشد، و ازآنجا به دل که آشیانه سیمرغ (ارد) است رفته، و از دل به مغز که خانه ماه پـُر است روانه میگردید، و در مغز، به همه حواس روانه و تبدیل به روشنی خرد میگردید. روشنی اندیشه، آمیزش دو رنگ سپیدی شیر مهر، و سرخی باده ای بود که سرچشمه پیدایش راستی و شادی و جوانمردیست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

همیشه جنایاتی را که رهبران اسلامی میکنند به خود آن رهبران نسبت میدهند …

همیشه جنایاتی را که رهبران اسلامی میکنند به خود آن رهبران نسبت میدهند و آنان را مجرم اصلی میدانند، و بدین شیوه اسلام را که سرچشمه این جنایاتست، پاک و مقدّس میسازند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

پهلوانان، کارهائی کرده اند و میکنند که تخم پیدایش اندیشه های نوین شده اند و میشوند …

پهلوانان، کارهائی کرده اند و میکنند که تخم پیدایش اندیشه های نوین شده اند و میشوند. فلاسفه، اندیشه هائی کرده اند و میکنند که تخم پیدایش اعمال و اقدامات نوین شده اند و میشوند. آزادی، از چنین تخمهائی روئیده اند و خواهند روئید.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

دوستی، دوسیدن است که باهم آمیختن باشد. در فرهنگ ایران، خدا، شیرابه یا اِسانس گیتیست که با خاک …

دوستی، دوسیدن است که باهم آمیختن باشد. در فرهنگ ایران، خدا، شیرابه یا اِسانس گیتیست که با خاک میآمیزد، و با خاک باهم دوست میشود، تا باهم بیافرینند. خاک، چیست؟ خاک (خاکینه)، هاگ یا آگ، یعنی تخم است، و انسان نیز تخمیست (مردم = مر + تخم) که خدا که همان حقیقت یا شیرابه هستیست با او میآمیزد، و معرفت و روشنی و شادی و خوبی و زیبائی از آن میبالد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

چرا در فرهنگ ایران، خدا، دوست انسانست، نه حاکم بر انسان …

چرا در فرهنگ ایران، خدا، دوست انسانست، نه حاکم بر انسان. چون آنکه حاکم بر انسانست، انسان، وسیله اوست. او وسیله را قربانی میکند تا از قدرتش کام ببرد. خدا در فرهنگ ایران، دوست انسانست تا با انسان باهم بیافرینند و باهم شادی کنند.

http://www.jamali.info/chashniha )