آنکه عقب افتاده است ، نه تنها درعقب، مـیآید، بلکه آنچه را نیزبه پیش میرود ، به عقب میکشد
برچسب: چاشنی ها
وقتی انسان، هیچ چیزی رادرگیتی( دنیا) نمیتواند داشته باشد، درست حریصتربر « ربودن وغارت کردن کام» ازآنچه گذراست میشود، تا ازآنچه متعلق به اونیست، کام برُباید، و به هوای ِکام بردن دربهشت، درانتظارنمی نشیند
هرایده آلی باید گسترهِ انتزاعی ِفلسفه راترک کند و « نقش زیبا» شود، تاهمه جامعه رابه خود جذب کند، ولی معنا درتفکرفلسفی، نهفته است وباید بسیارژرف شدتا بادقت آنرادریافت، وعموم مردم ازعهده آن برنمیآیند، وایده آل،درنقش شدن، سطحی میشود وانبوهی ازرنگهای آشفته میگردد که انسان درآن گم میشودوآن ایده آل، درعمل، ورشکسته میشود
آنکه با فلسفهِ تاریخ وتفکردرگذشته، میخواهد آینده رابسازد، کسیست که به عقب مینگرد، ولی کورکورانه به جلومیرود، وآنکه با ایده آل، میخواهد آینده رابسازد، آنقدربه آینده دورنگاه می اندازدکه پیش پایش رانمی بیند
هنگامی حکومت ازعهده اجراءوظائفش برنمیآید، دین راوسیله خود میسازد تاجامعه راصغیرسازدو خودش قیم آنهابشود.
هنگامی دین، حقیقتی نداردکه جذب دل وروان مردم را بکند، حکومت راوسیله خودمیسازد تا باعنف، خودراتحمیل کند.
اسـلام ، مـعـنـوی است . چــرا ؟
چون با خوف ازالله، شادی راکه معنای زندگیست، ازوجودانسان میزداید
بزرگترین دشمن ایران، و دشمن آزادی درایران، آخوندهست، نه آمریکا
هیچکسی نیست که مارانجات بدهد. این مائیم که میتوانیم خودرانجات بدهیم. ماهنگامی نجات خواهیم یافت که خودرا نخست از «نجات دهندگان»، نجات بدهیم. ولی «ما» هنوز، «ما» نشده ایم ونیازبه کسی داریم که مارا ما بکند وازبی مائی نجات بدهد
دموکراسی ولیبرالیسم وسوسیالیسم وحقوق بشروسکولاریسم، پیایند تفکرانی زنده وتکاندهنده درجامعه هستند که در«محدوده عقل وآگاهی» مردم نمانده اند، بلکه ریشه در «روان» وبالاخره در «ضمیر» مردم کرده اند. باخواندن دوسه تا کتاب خارجی درباره دموکراسی ولیبرالیسم وسوسیالیسم وحقوق بشر، چنین «اعجازی» درایران روی نمیدهد
انقلاب آنست که خردِانسان، برترین مرجع حکومت واقتصادوقانون درگیتی گردد. کی به فکرچنین انقلابی خواهیم افتاد
ملت ایران، هنگامی«ملت سیاسی» میشودکه باخردکاربندخودش، دوست ودشمنش رامعین کند
دوست ملت، کسیست که زندگی ملت رادرگیتی، تازه (سبز) وروشن میکند. دشمن ملت، کسیست که زندگی مردمان رادرگیتی، میخشکاندودوزخ میسازد
دوست ملت، کسیست که زندگی ملت رادرگیتی، تازه (سبز) وروشن میکند. دشمن ملت، کسیست که زندگی مردمان رادرگیتی، میخشکاندودوزخ میسازد
دوران ِایجادحکومت،برپایه « وحدت مذهبی یا وحدت دینی یا وحدت ایدئولوژیکی یا وحدت قومی یا وحدت طبقاتی ِجامعه » سپری شده است. با پیدایش آزادی، حکومت رامیتوان فقط برپایه « وحدت سیاسی » آفرید. دروحدت سیاسی،حکومت نسبت به مذاهب وادیان وایدئولوژیها واحزاب و طبقات،بیطرفست
دموکراسی، روش ِهمآهنگشوی مذاهب وادیان و احزاب واقوام وزبانها گوناگون باهم، دریک جامعه است. دموکراسی، پیدایش همآهنگی باروش تفاهم، میان کثرت مختلفست،نه ایجاد وحدتهای مجزا ازهم. دموکراسی، وحدت جامعه رافقط درهمآهنگی گوناگونی ها باهم، ازراه تفاهم، میخواهد
خدای زمان، که « رام » باشد « اصل زندگی وشادی درنهادِهرانسانی » هست، ونیازبه امام زمان نداردکه همیشه غایب میماند، تاحقانیت حکومت رابرای ابد، به « آخوند » بدهد
( http://www.jamali.info/chashniha )