در فرهنگ ایران، خدا، «آتشدان یاکانون» شمرده میشود که حبه های آتش او، جان ِهر انسانیست. این حبه های ِآتش که در تن ِهرانسانی به فراز می یازد، سرچشمه روشنی (بینش) و تابش = گرمی = مهر، میشود. انسان، همگوهر خداست و از این رو آزاد و مستقلست و پیش ِهیچ قدرتی (الله) سجده نمیکند، چون برضد گوهر خدائیش هست
برچسب: چاشنی ها
قرآن میگوید که انسان از خاکست و ابلیس، ازآتش. ولی فرهنگ ایران میگوید که: انسان، خاکی (تخمی یا اصلی، خاک به معنای ِتخمست، خاکینه) است که در آن، آتش (اصل تابندگی) است، یعنی، سرچشمهِ روشنی و بینش خوب و بد، و سرچشمهِ مهر و اجتماعسازیست
نخستین پدیده هائی که روان ایرانی راشیفته و جذب کرده اند، نوای ِموسیقی و زیبائی نقش و رنگ بوده اند، که از یکسو باهم، پیکریابی خدای او شده اند، و از سوی دیگر، پیکریابی اصل اندازه در گوهر انسان شده اند
سکولاریسم در گسترهِ حقوق و سیاست، میوهِ بذر ِافکار زنده ایست که زندگی در گیتی و زمان را برترین ارزش میشمارد و در ضمیر مردم، کاشته میشود
درفرهنگ ایران، خدا و جودی نیست که در ازل بوده است و جهان را خلق کرده است تابر آن حکومت کند، بلکه به ( xva-taay) معنای « چیزیست که از خودش، خودش را همیشه از نو پدیدار میکند و به آن تحول می یابد، خودش را همیشه از نو میزاید، و خدا، بغ است، یعنی « وجود پخش شده در گیتی هست»، یعنی، اصل ِهمیشه از خود آفریدن در سراسر گیتی هست
ملتی که آفریننده است، از آزمایشها و اشتباه اندیشی های خود، به بینش میرسد. برای ملتی که با خرد خودش میاندیشد، اشتباهات در بینشهایش پُـر ارزشند، چون اورا به آفرینندگی میانگیزند. و تاریخ هر ملتی، تاریخ اشتباهاتِ گرانبهایش هست
اهل فارس، ارتا (سیمرغ = ایرج) را، ارتاخوشت مینامیدند (ابوریحان) که بیان خوشه بودن خداهست. زرتشت، اورا « ارتاواهیشت» نامید، تا خوشه بودن خدارا انکار کند. واژهِ واهیشت (بهشت) به بهترین، ترجمه میشود. ولی، «وا + هِشتن»، به معنای آنست که تخمهای ِارتا، با زمین، هشته (جفت) میشود. نطفه خدا در زهدان ِتنِ انسان، هشته میشود. گوهر خدا، ارتا، که جان باشد، با تن انسان، انباز میشود. خدا و انسان، باهم، انباز و یارند
در فرهنگ ایران، انسان، عبدِ الله نیست. خدای ِایران، عبد، خلق نمیکند و از انسان، عبودیت نمیخواهد. انسان، مردم (مر + تخم) است، یعنی تخم ِ سیمرغ (مَر = اَمَر = ارتا) هست. اردیبهشت، ارتاخوشت = ارتای خوشه است. هر انسانی، دانه ای از خوشه سیمرغست. از اینرو، همگوهر خداست، آزاد و مستقل هست
در حفاریات، منشور کورش را یافتند که خطاب به « مردوک = مردوخ = امرئوتی» پیامی از حقوق انسان (مردم) دارد. ولی حفاریات در زبان، کشف مهمتری کرده است. موبدان زرتشتی دو هزاره است که معنای واژه مردم را مسخ ساخته اند و آنرا به « تخم ِمُردنی» ترجمه کرده اند. ولی معنای اصلی ِآن، تخم یا فرزند « مَر = اَمَر = اَمرُو» هست (مر + تخم)، که پیشوند واژه « مر-دوک = امر-ئوئی» است که نام دیگر سیمرغ میباشد. انسان یا مردم، فرزند خداست، و هیچ قدرتی حق ندارد بر او حکومت کند و به او امرونهی کند. ولی کوروش، معنای کل این اندیشه را نگفت
فرهنگِ ایران میگوید: مردم را میازارید
مردم، کیست؟ مردم، هم موءمن، هم کافر، هم مشرک، هم ملحد، هم بُت پرست، هم بیدین هم بودائی و زرتشتی و یهودی و مسیحی و بهائی، و هم کمونیست و هم لیبرال و … هست. مردم که « مر + تخم» باشد، به معنایِ «اصل دوستی و فرزندِ سیمرغ» هست. و نام دیگر سیمرغ، جانان، مجموعه همه جانها، بدون هیچ تبعیضی هست
ما آنگاه آزادیم که حق داریم ازقرآن، انتقاد کنیم
ما آنگاه آزادیم که حق داریم ازمحمد، انتقادکنیم
ما آنگاه آزادیم که حق داریم از هر علمی و ایدئولوژئی انتقاد کنیم. خرد انسان، مرجع نهائیست
اخراج بیصدای افغانها از ایران
در حالی که شمارش معکوس برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها از مدتها پیش آغاز شده و هر آن احتمال قطع یارانههای سوختی و دیگر یارانههای کالاهای مصرفی وجود دارد، نگرانی قریب به ۲ میلیون نفر از شهروندان افغانی ساکن ایران که در خط مقدم تاثیر پذیری از قطع یارانههای دولتی هستند، روز افزون شده است.
در عربی، « عـبـد »، به معنای بنده و غلام و خلاف انسان آزاد است. اسارت انسان در اسلام، با عبد الله بودن، بنیاد گذارده میشود. ما عبادِ الله نیستیم. ما فرزندان خدای ایران، سیمرغیم. ما باهم، سیمرغیم، خدائیم، شاهیم
الله در قرآن کلیدِ همه چیزاست، چون حاکم بر هر چه هست میباشد. ولی انسان، کلید همه بندهاست، درفرهنگ ایران، بدین معناست که انسان میخواهد با همه صمیمی و انباز و یار و «هم-مغز» بشود. انسان، کلید گیتیست، تا با طبیعت و اجتماع و خدا، همزیستی کند
اگر موءمنان به هر دینی، هر روز بجای خواندن دعاو کردن نماز، فقط یک کاربرای شاد کردن انسانی دیگر بکنند، گامی بزرگ برای آباد کردن گیتی برداشته اند، چون خدا نیازی به دعا و نماز ندارد ولی انسانها، نیازبه شادی دارند و شاد کردن (شادونیتن) درفرهنگ ایران، به معنای پرستیدن است