کشتار و آوارگی ارمنيان به روايت محمد علی جمال زاده
محمد علی جمال زاده
همان روز وقتی به نزديکی آبادی مختصری رسيديم همانجا پياده شديم. آذوقه ما تقريبا تمام شده بود و هر کجا ممکن بود باز هر چه به دست می آورديم می خريديم. آن شب جايی منزل کرده بوديم که باز گروهی از ارامنه را مثل گوسفند در صحرا ول کرده بودند. ما نيز توانستيم از عرب های ساکن آبادی گوسفندی بخريم. همانجا سر بريدند و آتش روشن کرديم که کباب حاضر کنيم….همينکه شکمبه گوسفند را خالی کردند مايعی نيم سفت و سبز رنگ که بخاری از آن بلند می شد، بر زمين ريخت. بلافاصله جمعی از ارمنی ها از زن و مرد خود را به روی آن انداخته با ولع عجيبی به خوردن آن مشغول شدند.
