شریعت اسلام، متضاد با فرهنگ ایرانست. شناخت فرهنگ ایران، ازدیدگاه اسلامی، نفی فرهنگ ایرانست
برچسب: جمالی
حقیقت، درهیچ راهی نمیگنجد. وقتی بخواهیدحقیقت رادر « راهی » بیابید، گمراه شده اید
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهرجمالی
گفتگوبا « عـروس زمان »
وتفاوت آن با « سکولاریسم وارداتی »
گفتم به « عروس ِدهر» ، کابین توچیست ؟
گفتا : دل خـرّم تو ، کابین منست – عمرخیام
روشنگری وسلب مرجعیت ازگذشته
چه هنگامی درتاریخ ، جامعه ، نیازمند روشنگری میشود ؟ و چه کسانی شیفته روشنگری وروشنگر میشوند ؟ هنگامیکه جامعه درمی یابد که «جوانی وشادبودن درزندگی خود» را گم کرده است. انسان ، هنگامی روشن میشود، که ازنو ، جوان میشود، که لبریزاززندگی میشود . چیزی روشن میشود که ازنو، سبزمیشود ، ازنو، بهار میشود . همه چیزهائی که ازگذشته ، یا درتاریخ مانده اند، میدان حرکت را براوتنگ میسازند، و بارسنگین بردوش اومیشوند، واورا خم میکنند،ونیروهای اورا ، بیهوده زیراین بار، تلف وخرج میکنند وهرزمیدهند. اودرهمه آنچه، ازگذشته،مانده است، نیروهای تاریکی درمی یابد که اورا میافسرند وملول میسازند ، و ازجنبش وشادی باز میدارند، و راه لبریزشدن زندگی را ازگوهرخودش می بندند . اینجاست که ناگهان ، زیر« ِکل مرجعیت گذشته وگذشتگان» میزند . درواقع خیام دراین رباعی، همین پرچم طغیان برضد همه « مراجع درگذشته» را میافرازد:
چوزین بگذری، مردم آمد پدید
شد این بندها را سراسرکلید
……………………………..
انسان ( مردم) کلیدگشودن همه مسائلست
درغرب،بااولوّیت یافتن ارزشهای اقتصادی دراجتماع، که درراستای تضمین زندگی مردم درگیتی است، ارزشهای دینی ( رستگاری درآخرت) ازاولویت افتاد. جدائی حکومت ازدین،پیایند این تحول درروان وضمیرمردمست
درقرآن، الله، قدرتمنداست، چون اندازه ( قدر ) برای انسان میگذارد ( درامرونهی )، ودردموکراسی، انسان، اندازهِ حکومتست
یکی از « سـبز »، بازگشتِ حسین رادرانتقام گیری ابدی ازیـزیدیان ( دشمنان سیاسی ) میخواهد، ودیگری از « سـبز » ، افشاندن تخم سیمرغ رادرهرانسانی میخواهد، تا « درختِ همیشه سبز ِمهر ِبه زندگی » بشود
این مهم نیست که حرفهای خوب بزنند، این مهمست که آیا میتوان به آنهائی که حرف خوب میزنند، اعتمادکرد یانه. واعتماد، نیازبه آزمودن درزمان دارد
حقیقتی که باقهروخدعه ودروغ، غالب ساخته میشود،دیگر، حقیقت نیست، بلکه قهروخدعه ودروغ شده است، باآنکه خودرا هنوزحقیقت میخواند
آنکه میخواهد بت نپرستد، نباید بت ها را بشکند، بلکه نباید بپـرسـتد
(عنوان کتاب« نعش ها سنگین هستند» ازمنوچهرجمالی که سی سال پیش درپاریس چاپ ومنتشرشد )
بازسازی تخت جمشید به عنوان مرکـزهمه جشنهای بزرگ ایران
جـشـنگاه = نـیایـشگاه
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهرجمالی
آسایش ازجنگ میان عقاید
چرا سکولاریسم ، دین است ؟
می خوردن وشادبودن ، آئین منست
فارغ بودن زکفرودین ، « دین من»است
گفتم به « عروس دهر» : کابین تو چیست ؟
گفتا : « دل خرّم » تو ، کابین منست
عمرخیّام
چرا دین خیام ، آسایش از کفرودین است ؟
این چه دینی است که میخواهد ، فارغ از دین بشود ؟
اندکی دراین رباعی خیام باهم بیاندیشیم . خیام میگوید ، دین من ، بیدینی است . « آزاد وفارغ وآسوده بودن ازکفرودین » ، نه تنها دست کشیدن از اسلامست که درآن روزگار، دین بشمار میرفت، بلکه دست برداشتن از مسیحیت ویهودیت و… نیزهست که کفر شمرده میشدند . ویژگی ایمان به هریک از این ادیان ( یابینش وآموزه ای که میآموزند) آنست که باید پذیرفت که کار آن آموزه ، روشن کردن حقیقت است، و طبعا ایمان به ادیان دیگر، کفرند، چون حقیقت را میپوشانند وتاریک میسازند،وخواه ناخواه ضد حقیقت هستند .
آزادیخواهی همیشه دورویه به هم پیوسته دارد. ملت خود را 1- ازچیزی آزادمیکند که امکان آن را بسته است 2- تا گوهرخودش رابگسترد.
ملت ایران بایدخودراازتنگنای شریعت تجاوزگروبدوی وخونخواراسلام رهاسازد، تا فرهنگ مردمی وراستی خودش، بازازاو بجوشد
درفرهنگ ایران، مردم،خودشان به حقیقت آبستن هستند،وگنج حقیقت درضمیرآنها،نهاده شده است،وفقط نیازبه دایه یا ماما دارند،نه به پیامبر،ونه به روشنگر
کرامت انسانی ، اصطلاحی برضد اصطلاح dignity درانگلیسی و Würde درآلمانی است . این الله است که به انسان کرامت میدهد . انسان، تابع ومخلوق الله میماند. درحالیکه بحث از اصالت ( ازخو دبودن ، یاخویشتن ، حق تعیین خود را داشتن » است که با کرامتی که الله میدهد، سازگارنیست . درفرهنگ ایران ، به اصالت انسان ، « ارج » میگویند . انسان ارجمند است ، یعنی اصالت دارد . خودش ، خداهست . خودش ، به خودش، صورت میدهد . خودش ، معیارو اندازه حکومت هست . چون « ارج » نام خود سیمرغ یا « ارتای خوشه » است و تخم ِ خود خوشه خداهست که گوهرهرانسانی است . درهرانسانی ، تخم خود خدا هست و انسان همانقدر اصالت دارد که بُن جهان هستی دارد . مجموعه انسانها ، باهم خدایند و قانونگذار وحکومت هستند . خدائی فراسوی آن نیست .این فرهنگ ایرانست که هرانسانی را همسرشت با خدا با خود ِ خدا میداند و نیاز به هیج واسطه و پیامبر و رسولی را نمی پذیرد . خواستن « ارج انسانی » با خواستن « کرامت ازالله » فرق کلی دارد .