سرنوشت آزاداندیشی در جامعهء توحیدی
سیامک مهر
توحید که “یک چیز پرستی” و ” یک چیز دوستی” و ” تسلیم محض به یک چیز بودن” است، یک نوع ” تحوش و بربریت و بدویت احساسی و عاطفی” با خود می آورد.
قدرت عاطفی با فقر عواطف و زندگانی درونی و اجتماعی همراه است. توحید از لحاظ عاطفی، یک فقر و در ضمن توحش است…
درفرهنگ ایران، مهرورزیدن انسانهای گوناگون به همدیگر ایجاد وحدت میکند نه « ایمان به یک خدای خالق ».
فرهنگ ایران، توحید را نمی پذیرد بلکه استوار بر« سه اصل متمم هم » هست:
1- کثرت ( گوناگونی) 2- ابتکار ِهمآهنگسازی خود 3- وحـدت
منوچهر جمالی
در جامعهء و فرهنگ اسلامزدهء ایران، بعض مفاهیم هست که بدون آنکه هرگز حلاجی شود، گواریده و درک و فهم شود، آنچنان در لایه های اذهان مردم رسوب یافته و ته نشین و سنگ شده که بسیار سخت و دشوار است بتوان جهت ارائه فهمی متفاوت و دگرگونه به آن نزدیک شد. یکی از این مفاهیم توحید و یکتاپرستی است.