هیچ چیزی فانی نیست و نمیگذرد، بلکه همه چیزها، تحول می یابند. شعرای ما، برلب جوی می نشستند و گذر عمر و زندگی خود را می دیدند، ولی ایرانیان پیشین، برلب جوی می نشستند، تا از همبوسی آب با خاک (= تخم)، تحول عشق را به سبزی و درخت و گل ببینند، که برکنار جوی می روئید، و به این عشق میان آب و خاک، نام جـوی دادند که یوغ و جفت باشد
دستهها