دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

سیامک مهر : در محکمه اسلا

” درمحاکمه اسلامی “

سیامک مهر (محمدرضا پورشجری)

هم میهمنانم لابد اطلاع دارند که سال گذشته شعبه 2دادگاه انقلاب کرج مرا به عنوان یک متهم در پی حقوقی مطلق به اتهام توهین به چیزی بنام ” مقام معظم رهبری” به دو سال حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام و ارتباط با ایرانیان تبعیدی به یک سال و جمعا سه سال حبس محکوم کرد.

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هر چشمی، بسیار چیزها را می بیند و بسیاری چیزها را نمی بیند …

هر چشمی، بسیار چیزها را می بیند و بسیاری چیزها را نمی بیند. علت آنکه چیزهائی را نمی بیند، بیصداقتی اوست، و علت آنکه چیزهائی را می بیند، صداقت اوست. از دروغهای هر کسی، میتوان مقدار کوری چشم او را شناخت و از راستیهای هر کسی، میتوان قوّه بینائی چشم او را شناخت. هر دروغگوئی، میانگارد که از دیگران، حقیقت را میپوشاند، ولی نمیداند که در دروغگوئیش، به ناتوانی خود در دیدن حقیقت، اعتراف میکند.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

مجید محمدی : گلشیفته و کشتی تایتانیک نظام

گلشیفته و کشتی تایتانیک نظام

مجید محمدی

اقدام گلشیفته فراهانی در انتشار عکس و فیلمی نیمه عریان به گونه‌های متفاوتی تعبیر شده است: جلب توجه، خودنمایی و ترویج خود برای گرفتن نقش در فیلم‌های هالیوودی، خلاف عفت، سوء استفاده از بدن خود برای جهانی شدن، مقابله با تابوهای رایج، خط شکنی یکی از زنجیر شدگان در مقابله با سرکوب زنان، عکس العملی در برابر جور و جفایی که بر وی و همنسلانش در جمهوری اسلامی رفته، عدم مسئولیت در برابر همکاران سابق در سینمای ایران و… بسیاری اقدام او را ستوده و بسیاری نیز مذمت کرده‌اند. اما پرسش اصلی همان است که پدرش، بهزاد فراهانی، می پرسد: “چرا دختر من باید دست به چنین کاری بزند؟”

دسته‌ها
کتاب های الکترونیک

همگامِ هنگام

همگامِ هنگام ، نوشته ی استاد منوچهر جمالی

VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOC — VIEW AS PDF

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

آنکه جامه اندیشه های کهنه و عاریتی برتن دارد و از برهنه شدن میترسد …

آنکه جامه اندیشه های کهنه و عاریتی برتن دارد و از برهنه شدن میترسد، آنچه هم از نومیاندیشد، کهنه پوش و واپسمانده است، چون روشنی تجربیات تازه وزنده، به تن و جان او نمیرسند. از اندیشیدن، تا «اندیشیدن آزاد»، فاصله بسیارهست. برای «اندیشیدن آزاد»، باید جامه اندیشه های کهنه و عاریتی را از تن و جان و خرد کند و دورانداخت و برهنه شد، تا روشنی تجربیات تازه و زنده، مستقیما و بیواسطه به حواس و خرد و جان برسد.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

منصور فرهنگ : نقدی بر مناقشه ایرانیان درباره خطر حمله نظامی به ایران

نقدی بر مناقشه ایرانیان درباره خطر حمله نظامی به ایران

منصور فرهنگ

بحث و مناقشه برخی ایرانیان مقیم خارج کشور در باره روابط ایران و آمریکا و بخصوص امکان حمله نظامی به ایران، از آن نوع گفتگوهایی است که تأثیری بر تصمیم گیری در تهران و واشنگتن ندارد ولی محتوای آن گویای این درد مشترک فرهنگ سیاسی ایران است که در مناظره اصول مدنی را مراعات نمی‌کنیم و اختلاف نظر را امری طبیعی نمی بینیم.

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

شهباز نخعی : جدایی ج. ا. از سوریه!

جدایی ج. ا. از سوریه!

شهباز نخعی

یکشنبه گذشته، 15 ژانویه، دهمین ماه قیام جانانه مردم دلاور و مقاوم سوریه پشت سرنهاده شد. در این 300 روز، رژیم جنایتکار بشار اسد و حامی جنایتکارترش، سید علی خامنه ای، که بدون حمایت همه جانبهء او بشار اسد نمی توانست بیش از زین العابدین بن علی در تونس، 29 روز، حسنی مبارک در مصر، 18 روز یا دست بالا معمر قذافی در لیبی، حدود 7 ماه، دوام بیاورد، بیش از 6000 نفر از مردم شریف سوریه را کشته اند که میانگین روزانه کشتار بالغ بر 20 نفر می شود.

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

مزدک بامدادان : از سر راه خود کنار برویم

از سر راه خود کنار برویم

مزدک بامدادان

برخورد ایدئولوژیک با چهره‌های تاریخی و کنشگران سیاسی سی سال است که ما را از ساختن یک جایگزین کارآمد برای جمهوری اسلامی ناتوان نگاه داشته است. این برخوردها از آنجا که بجای سود و زیان ایران و مردمان آن، همخوانی یا ناهمخوانی با آماجهای ایدئولوژیک را در نگر دارند، در گوهر خود نمی‌توانند راهگشای رهائی سرزمینمان باشند. از همین رو است که خُرده گیری بر این چهره‌ها گاه رویه بازجویی به خود می‌گیرد. در اینجا و با نگاهی به تاریخ، می‌خواهم سخنم را بازتر کنم و فاشتر بگویم:

دسته‌ها
از پیدایش جهان دوستی

پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 4 – انسـان خـُجـستـه – خُجَسته = نیکخـواه …

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF

منوچهرجمالی

پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 4

انسـان خـُجـستـه
خُجَسته = نیکخـواه

آنکه شیره جانش که مهرو دوستیست ،
تحول به اندیشه وگفتاروکردار می یابد

درفرهنگ ایران ، گوهرانسان ( فطرت انسان) « خُجستگی» است . به عبارت دیگر، درگوهر انسان ، خواست ِ آفریدن مهرو دوستی وپیوند ویاری ، درگیتی هست . انسان ، فطرتا ، مهرورزی و دوستی با جانها وبا گیتی را میخواهد ، واین « نیکی » هست . نیکی را نباید به او آموخت ،تا آن را بخواهد ، بلکه او به طبع ، نیکخواه هست . فقط مسئله ، آشکارساختن ورویانیدن وشکوفا کردن ، این طبیعت نیکخواهیست ، نه نهان ساختن و سرکوبی آن ، با « خوب وبدهای ساختگی » وتحمیل کردن آن بر« خجستگی گوهری او » . این واژه ِ« خجسته » را سپس به « نیکخواه » برگردانیده اند . ولی اصطلاح « خجسته » ، معانی ژرف وگسترده ای را فاش میسازد، که درواژه « نیکخواهی » نمیتوان یافت . خجسته(hu-jasta ) دراصل مرکب از« هو+ جد یا هو+ گد یا هو+ ژد » بوده است. ازاین اصل « جد=ژد= گد » ، درپهلوی فعل ژشتن= zhastan + zhahidan= ژهیدن پیدایش یافته است که به معنای آرزوکردن بکار برده میشود . درست همین « جد= گد= ژد= شد » ، اصلاحات کلیدی درفرهنگ ایران هستند . درفارس ، بنا بر ابوریحان بیرونی ، نخستین روزهرماهی « خرم ژدا » نامیده میشد ( نه اهورامزدا ) . اقتران ماه با خوشه پروین ، که نخستین عشق واصل پیدایش گیتی بوده است ، « جد+ وار» خوانده میشود، و میخگاه آسمان ( ستاره قطبی) ، جُدی درعربی ( گـَدی ) و بـُرج دهم هرسال ( ماه دی = ماه خرّم ) نیز، جدی ( گدی) خوانده میشوند که همین واژه « گد = جد = ژد » باشد. جـُدی ، معرب واژه « گـَدی » هست که به معنای بزغاله ومیش ( گوسفند شیرده ) هست . البته خود واژه « گد= جد= ژد = شد » ، همان « شیرابه وشیروافشره » است . و ازاینهمانی جُدی با میخگاه یا قطب ، که « بهی وبه » نیزنامیده میشود ، و ازاینهمانی جدی با ماه دی که ماه خرّم است ، میتوان به خوبی شناخت که خرّم، زنخدای مهروزندگی ورامشگری وباده ، همان ژد = گد = جد = شد هست ( = شد داد = شد+ داته ) و همان « به = وهو » و« بهی » هست . به عبارت دیگر، خرّم ، « ژد » است ، خدای ایران ، صمغ یا شیرابه چسبنده یا شیر ِپستان ِبه هم پیوند دهنده جهان هستی میباشد . درتصویر خدای آب ( درکتاب Edith Porada، ALT-IRANصفحه 56 ) میتوان دید که اززیرپای این خدا ، رشته ها فراونی برون میآیند و همه فضارا به هم می بندند . آب ، رشته یا اصل پیوند ومهر میشود . ومفهوم « آب » ، همه مایعات مانند شیر و افشره گیاهان وباده و…. را دربرمیگرفت ، و برابر با « مادر= آبه = مایه = مای » نهاده میشد . این بود که « شیر ازپستان » و « جام باده » وجام که ازسه شیرابه با هم آمیخته شده ، اصل مهرشمرده میشد، و اینها همه همان « جـَد =ژ َد= گـَد » شمرده میشدند . شیرابه وجوهر ومغزجهان هستی ، خرّم یا بیدخت یا گـَدی ( پستان شیرده بزغاله ، ویا میش سه شاخه = گروشه ) هست . این اندیشه که آب ( همه شیرابه ها ی جهان هستی ، hastih درپهلوی ، به معنای هستی + حقیقت+ دوام میباشد ) یا جَد= ژد= شـَد ، رشته پیوند همه چیزها و اصل « هستی همه چیزها » میگردد ، تصویر« دریای محیط » را پدید آورد . جهان ، یک دریا هست ، یا به عبارت دیگر، همه جهان با جد=ژد=شد، به هم پیوسته است وآبستن به حقیقت میباشد . جهان ، یک دریای مهرودوستی وعشق است . البته این دریا نمیتوانست ساحل یا کرانه داشته باشد ، چون جائی فرای این دریا نیست که عشق ودوستی ومهردرآنجا نباشد. کسی هم دراین دریا ، غرق ونابود نمیشد . این دریا درهمه چیزهای جهان ، روانست وموج میزند ولوآنکه کسی نیز آنرا نمی بیند . مفهوم « دریا » درفرهنگ ایران ، اینهمانی با اصل مهر و حقیقت داشت ، که اصل هستی و زندگیست ، و به کلی با تصویر« دریائی که خطرغرق شدن درآن هست » فرق دارد . ازاین رو داستانی مانند « طوفان نوح و اینکه یهوه یا الله همه غیرموءمنان را درآن غرق ونابود کند » نمیتوانست دراین فرهنگ بوجود آید . جهان هستی ، دریای شیرمهر= جد = ژد = گد ، دریای باده عشق هست . این تصویر دریا ، درعرفان ایران ازنو زنده شـد ، هرچند که پیشینه فرهنگی آن ، فراموش شده بود .

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هر کشاورزی میداند که حقیقت هرتخمی، در درون آن تخم (= هاگ = حق) پوشیده و نهفته است …

هر کشاورزی میداند که حقیقت هرتخمی، در درون آن تخم (= هاگ = حق) پوشیده و نهفته است، و باید آن را در خاک تیره نهفت، تا درروئیدن، «حقیقت» نهفته در تخم (= هاگ = حق) پدیدارشود. از این رو در عربی به کشاورز، «کافـر» میگفتند. حقیقت هر چیزی و حقیقت انسان نیز، درون خود آنها نهفته است و فقط باید آنرا رویانید و زایانید. درست این «کافر» هست که به حقیقت چیزها پی میبرد. ولی محمد فقط از کار کشاورز (= کافر)، فقط بخش پوشاندن و نهفت تخم را میدید، و غایت آن پوشاندن را که پیدایش حقیقتست نمیدید. از این رو پوشاننده حقیقت خودش را، کافرخواند. چون او حق و حقیقت را فراسوی گیتی وانسانها میدانست. ولی ما همه کافریم، چون حقیقت را درون انسان و درون گیتی میدانیم و آنرا چون کشاورز (کافر)، از تاریکی بیرون میآوریم.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
نظرات خوانندگان ارجمند

کامنت از ایران گلوبال – مزدک – غير اسلامي کردن يعني نافرماني مدني …

کامنت از ایران گلوبال

مزدک

غير اسلامي کردن يعني نافرماني مدني

با درود.اسلام بعنوان یک ایدیولوژی دارای چهار چوبی است که خوشبختانه به آسانی میتواند ضربه پذیرباشد. مشکل اسلام و سایر ایدیولوژیهای الهی نهادینه شدن در روان افراد جامعه با ایجاد کردن ترس و وحشت از عواقب پشت کردن و یا به لجن کشیدن اراجیفی که در طول قرنها…

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

این گفته که هر درختی را از میوه اش میتوان شناخت و درباره آن داوری کرد …

این گفته که هر درختی را از میوه اش میتوان شناخت و درباره آن داوری کرد، در مورد مکاتب فلسفی و ایدئولوژیها و مذاهب و عقاید، نمیتوان بکاربست. چون هر درختی، فقط یک گونه میوه دارد، ولی هر اندیشه و آموزه و عقیده ای در زمان، میوه های گوناگون و متضاد میآورند. آنانکه درختان ایدئولوژیها و مذاهب و مکاتب فلسفی را میکارند، تنها به امید محصول و میوهِ نیکش هستند و پیش بینی پیدایش محصولات دیگر در موقعیت های دیگر، بر ایشان غیر مقدوراست.

http://www.jamali.info/chashniha )

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

شاهین فاطمی : جغد جنگ؛ فرایند و پیامد های آن

جغد جنگ؛ فرایند و پیامد های آن

شاهین فاطمی

فرایند را لغتنامه دهخدا چنین تعریف می کند:” روش انجام کار، رشته ای از کارها که پشت سر هم و با چیدمانی ویژه برای رسیدن به هدفی مشخص انجام می شود”. اقدامات تحریک آمیز رژیم، بیش از همیشه، با چیدمانی ویژه برای رسیدن به هدف آغاز جنگی دیگر درشرف تکوین است.

دسته‌ها
مهمانان سخن میگویند

مهدی مظفری : چهار عامل عقب ماندگی خاورمیانه و جهان اسلام

چهار عامل عقب ماندگی خاورمیانه و جهان اسلام

مهدی مظفری

mehdi@ps.au.dk

تمام گزارش های رسمی سازمان ملل ملل متحد در مورد جهان عرب نشان می دهد که بیست و دو کشور عرب از جمله ثروتمندترین و در عین حال عقب افتاده ترین جوامع جهان هستند. این گزارش ها توسط صهیونیست ها تهیه نشده، بیشتر پژوهندگان و نویسندگان این گزارش ها عرب تبارند.

دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم …

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم. چه با آموزاندن حقیقت به مردم و تحمیل آن به مردم، مردمان، سترون ساخته میشوند. فلسفه نباید خود را جانشین دین و شریعت و ایدئولوژی سازد، که گوهرشان سترون سازیست. فلسفه باید گوهر زاینده انسانها را، برغم سترون سازان، از سر برانگیزد.

http://www.jamali.info/chashniha )