ماه: آوریل 2011
قرآن، ریشه مردمی و مِهر و خـرد را در موءمنانش سوزانده، و حریق سهمناک جهانسوزی در تاریخ بپا کرده است، و سوزاندن یک قرآن، نه تنها از این حریق جهانسوز نمیکاهد بلکه بر آن نیز میافزاید. اکنون هنگام آنست که با مردمی و مهر و خردِ جوشیده از جان ِانسانی، این حریق جهانسوز را بنشانیم.
زرتشت، آتش را از اصالت انداخت، و بزرگترین گزند را به فرهنگ ایران زد. چون در فرهنگ ایران، تخم و تخمدان، که سرچشمه زندگی میباشند، آتشـند. این آتش، سرچشمه روشنی و گرمی (مهر) و راستی است. برای زرتشت، آتش، یعنی انسان و هر جانی، از خودش، روشن و گرم نمیشود، بلکه این اهورامزداست، که به تخم = آتش (جان انسان)، روشنی، وام میدهد. این یعنی، انسان و گیتی، اصالت ندارند. و روشنی و راستی را که حقیقت باشد، اهورامزدا، خلق میکند، و از انسانها، پیدایش نمی یابد.
«ترکيه، بزرگترين زندان روزنامه نگاران»
بر اساس گزارش تازه ای که « سازمان امنيت و همکاری اروپا» تهيه کرده است در حال حاضر ۵۷ روزنامه نگار در ترکيه در زندان به سر می برند و به نظر می رسد که اين کشور بالاترين رقم روزنامه نگاران زندانی را در جهان دارد.
در فرهنگِ ایران، جان، هم تخم و هم اخگر شمرده میشود، و «تخم آتش = آتش جان» نامیده میشود، و جان هر انسانی، تخم آتش ِ «ارتای خوشه» یعنی سیمرغ شمرده میشود. آتش جان، خود را در خرد و حواس ِهر انسانی بر میافروزد. از این رو، جان بر هر ایمانی، اولویت دارد، و انسان، پیوندِ مستقیم با خدا دارد، و نیاز به هیچ پیامبری ندارد
ولایت فقیه، هیچگاه از ملت نمیدزدد
بلکه ملت را غارت میکند تا غنیمت بحساب آید
نه با درّندگی که تعصبات دینی میآورد، میتوان مردمان را از «کراهت ونفرت، ازسنـّتِ قساوتمندانه قرآن» باز داشت، نه کراهت ونفرت ازسنـّتِ قساوتمند قرآن، میتواند با آتش زدن هزاران قرآن، ازتعصب موءمنان و سبعیتشان بکاهد. فرهنگ ایران، بنیاد مدنیت را، «مهر» میداند، نه جهاد. این مهراست که حقیقت را درد لهامیگسترد، نه جهاد
اوپوزیسیون یک دولت (government)، میکوشند که آلترناتیوهای گوناگون، برای استقرار ودوام همان یک حکومت (state = رژیم) موجود بسازند. ولی اوپوزیسون یک حکومت موجود، میکـوشند که حکومتهای گوناگون ومتضاد (رژیمهای متضاد) به عنوان آلترناتیوآن حکومت بسازند، وتنها خودشان، جانشین آن حکومت شوند، اینست که همبستگی میان آنها ازمحالاتست.
ملتی که عقب افتاده است، اینگونه پیشرفت نمیکند که پیروی از جامعه پیشرفته بکند، بلکه بدینگونه پیشرفت میکند که پیشرو بشود، تبدیل به جامعه مبتکربشود، که فقط در آزادی تفکر ممکنست. ایده آل ابتکار در علم و فلسفه و تحقیقات و تفکر و هنر، به جای ایده آل پیشرفت دروام گیری فن و معلومات از جامعه غرب، باید بسیج ساخته شود
خرد در فرهنگ ایران، «نمیگیرد، اصل گیرنده و گرفتن، یعنی اصل قدرت» نیست. اگر فرهنگ ِغرب را «وام بگیرد»، نیست و نابود میشود، و اگر فرهنگ غرب را تسخیر کند، اصل قدرت میشود و هویت فرهنگیش را ازدست میدهد. خرد در فرهنگِ ایران، اصل جفت شونده (انبازی یا مهر) است. با فرهنگ غرب میتواند جفت شود، تا هم از او آبستن گردد و هم او را آبستن کند. اگر نتواند آبستن شود، عقیم است و اگر نتواند آبستن کند، عنین است
