ستار لقایی هم به ترک دوستان خویش گفت
با نهایت دریغ ، جامعه فرهنگیان ایران در تبعید ، یکی از انسان های پرکار پویا و خوش قلب و جوانمرد و مبارز خود را از دست داد.ـ
با نهایت دریغ ، جامعه فرهنگیان ایران در تبعید ، یکی از انسان های پرکار پویا و خوش قلب و جوانمرد و مبارز خود را از دست داد.ـ
پیتاگوراس یونانی، بااین اندیشه که « انسان، اندازهِ همه چیزهاست، بنیاد « حقوق بشر» را گذاشت، وفرهنگِ ایران، با این اندیشه که « انسان، کلیدِ سراسر بندهاست»، هم بنیاد حقوق بشر و هم بنیادِنفی ِحکومتِ دینی و ایدئولوژکی را گذاشته است
با اينكه خطر بيابانى شدن در دنيا سومين بحران جهانى اعلام شده اما به دليل اينكه ۹۰ درصد مساحت سرزمين ايران به لحاظ جغرافيايى جزو سرزمينهاى خشك محسوب مى شود اين بحران در ايران اولين خطر محسوب مى شود. اين در حالى است كه در كل جهان تنها ۴۰ درصد سرزمين خشك داريم و به طور تحقيقى خطر بيابانى شدن در جهان خطر سوم ولى در ايران خطر اول محسوب مىشود.
جمهوری اسلامی به تازگی دست به سانسور گسترده ای در کتاب های تاریخی زده است، برای نمونه نام پادشاهان را از تمامی کتاب های درسی حذف کرده است. آن چه در پایین می آید قسمتی از کتاب تاریخ مقطع (دوم) راهنمایی می باشد که هم اکنون در مدارس ایران تدریس می شود. تا قبل از ظهور اسلام، ایرانیان مردمانی بدوی، بت پرست و با تمدن کاملا بیگانه بودند. در این دوره برخی از قبایل ایرانی، دختران خود را زنده به گور می کردند.
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
پیدایش فطرت زیبای انسان دربُت پرستی
……………………………………………
در« بُت پرستی » ، نخستین وبرترین ویژگی گوهری انسان، به خود شکل گرفت ، وآن ،« عشق ورزی به زیبائی درنقش کردن » است . « پرستیدن » ، درفرهنگ ایران ، به معنای « تعظیم » کردن نیست ، بلکه به معنای شاد وخوش وسعادتمندشدنست . انسان دربُت پرستی ، درجستجوی اصل زیبائی درنقش ها ، به اوج شادی وسعادت میرسد . هیچ بت پرستی ، تنها یک بت را نمی پرستد ، بلکه در بتکده یا « نگارستان » ، بت ها را می پرستند . بت ها یا نقشها ، تنوع یابی یک اصل هستند . نگارستان یا پانتئون یا ئوز دس چار( uzdeschaar) ، انجمن خدایان ، است . اصل زیبائی ، درنقشها ، تنوع وغنای خود را دررنگها جلوه میدهد . درتنوع ِنقشهاست که میتوان اصل زیبائی را جست . انسان ، اصل زیبائی را درنقشهای گوناگون خدایان می بیند .
جمشید اسدی، مجید محقق، مهران مصطفوی، کورش زعیم چندی پیش، نامه ای سرگشاده به امضای شش نفر خطاب به ملت ایران منتشر شد به نام سرنوشت اتمی ایران را از دست حاکمان مستبد جمهوری اسلامی رها کنید! (۲۱ ژوئن ۲۰۱۰).
انسان، کلید سراسر بندهاست (شاهنامه). ما باید این گوهر کلیدی را در خودمان بازیابیم. مسئله اینست که گوهر کلیدی ما را ادیان، لگدمال کرده اند و پوشانیده اند. برآوردن این گوهر کلیدی در ماست که مدرنیته را میافریند، نه در یوزگی از عرب و از غرب
ازاسلام ناب محمدی تا اسلام ایرانی ؟!
هلال شیعه در خاورمیانه به زیاده خواهی های نوع ایرانی مانند آغاز سلسله صفویه روی آورده است! که در نهایت منجر به جنگهای بیشماری در منطقه خواهد گردید.البته محمود احمدی نژاد با اظهارات اخیر خود در رابطه با تاکید بر اسلام ایرانی ،بسیاری از متحدان کوتاه مدت خود را مانند ترکیه و فلسطین و کشورهای سنی مذهب را از دست خواهد داد.
فرهنگ ایران، برضدِروشنگراست چون باروشنیش میخواهدمردم راروشن سازد. فرهنگ ایران، براین استواراست که هرانسانی، میتواندخودش سرچشمه روشنی وحقیقت بشود. هرروشنگری، چشمهِ روشنی را درانسانها، میخشکاند
جبهه ی ملی ایران با انتشار بیانیه ای تسخیر سفارت آمریکا و گروگان گیری در سال ۱۳۵۸ را اقدامی خلاف مصالح ملی ایران ارزیابی کرده است …
درشاهنامه، این اندیشه بزرگ میآید که برترین آموزگارانسان، گردش روزگاراست. به عبارت دیگر، معرفتی راکه هرانسانی خودش، درآزمایش مستقیم با دگرگونیهای گیتی می یابد، برترین ارزش رادارد واوراازهمه مراجع دانش ودین، بی نیازمیسازد
بسته ی آزادی (آزادی های سیاسی، دینی، اجتماعی و اخلاقی)، یک بسته ی همه یا هیچ و خود پیش رونده است. نمی توان برخی از اجزای آن را به دلخواه گرفت و برخی دیگر را به دلخواه وانهاد. چنین اولویت بندی هایی – حتا اگر با نیت خیر همراه باشد – به خلق فاجعه می انجامد و رویای آزادی را به باد می دهد …
فرهنگ ایران، نیروئی را درتاریخ وگذشته، ارج می نهدکه آینده آفرینست، نه امتداددهنده گذشته. فرهنگ، آبیست زنده سازنده وآبادکننده که ازقناتِ تاریک ِتاریخ وگذشته، روانست
فشار و آزار و اذیت شهروندان بهائی چیز جدیدی نیست؛ اما با روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد، این فشارها تشدید شده است. آبان ماه سال گذشته، سرویس خبری جامعه بهائی، خبر از یک آدم ربایی داد. روح الله رضایی شهروند بهائی ساکن شیراز، در نیمه شب ربوده شده و مورد انواع و اقسام آزار و شکنجه های جسمی و روحی قرار می گیرد.
فلسفه، خانه ایست که انسان، خودش میسازد تا در آن زندگی کند. فیلسوف، هیچگاه درخانهِ اجاره ای زندگی نمیکند. ملتی که فلسفهِ خودش را نیافریده است، یا بی خانه وآواره است، یا همیشه اجاره نشین است