دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

فرهنگ ایران، برپایه سرشاری و پُری و لبریزی ِفطرت انسان قرار داشت، که پیآیندش …

فرهنگ ایران، برپایه سرشاری و پُری و لبریزی ِفطرت انسان قرار داشت، که پیآیندش، از سوئی، اصالت انسان (انسان، اصل بینیش و تعیین کننده ارزشهاست)، و از سوی دیگر، خشنودی و خرسندی است. ادیان نوری، منکر غنای انسان، و بدینسان اصالت اوشدند، تا خود، اصل معرفت و تعیین کننده ارزشها (اندازه) شوند، و طبعا انسان را َکنود (=زمینی که حاصخیز نیست، در قرآن) و جاهل و صغیر و ظلوم خواندند. ولی انسان، با «اعتقاد به فقر فطری خود»، حرص سهمگینی به دست یافتن به ثروت و قدرت پیدا کرد، تا کمبودِ فطری خود را جبران کند. برای جلوگیری از این سائقه زورمند، این ادیان، رسیدن به ثروت و قدرت را برای مردمان، گمراه کننده شمردند، که الله با آن، همه را امتحان میکند. عصر جدید در غرب، با این شروع شد که «سائقه دست یابی به ثروت و قدرت» برای عموم، مثبت و مقبول شد، و هرکس که به قدرت و ثروت برسد، در اجتماع ار جمند میگردد. و بدینسان، سکولاریسم و آزادی برپایه سرکشی از آرمان این ادیان پیدایش یافت

http://www.jamali.info/chashniha )

دیدگاهتان را بنویسید