دسته‌ها
چاشنی های اندیشه

هنر نزد ایرانیان است وبس ندارند شیر ژیان را به کس – شیردرنده، و مفهوم شرّوخیر …

هنر نزد ایرانیان است وبس
ندارند شیر ژیان را به کس

شیردرنده، و مفهوم شرّوخیر

نام شیردرّنده ، همان « شِـر یا شـَر» است که به معنای « پاره کننده » یا بطور دقیقتر، ازهم پاره کننده زندگی( ژی ) هست . درست واژهِ« شرّ »، معرب ِ همین واژه است . شیرازهم درنده که پیکریابی خشم ( قهروخشونت وتهدید) است ، برای این عمل جان آزاریش ، « شرّ» است . معنای اصلی « شرّ» این بوده است که هیچ کسی وقدرتی نباید « جان انسانی » را بیازارد ، و« خیر» نیز که مفهوم مقابل شرّ است ، بازمعرب واژه « هیر= ایر» ایرانیست . چنانکه « خیر وخیری » که درعربی به « گل همیشه بهار» گفته میشود نام سیمرغ یا ارتافرورد ( خوشه های جانها= جانان) است ( خدای روزنوزدهم هرماه ، نام دیگرش ، کاوه است که برضد ضحاک برمیخزد ، چون جانها را میآزرده است ) و نام دیگرش « گل بوستان افروزیا حی العالم » است . چون خود خدا ، همه جانهاست، پس آزردن هرجانی ، آزردن خداست ، و هیچکس را نمیشود به « حق » کـُشت ، چون خدا که جانان باشد ، اصل همه حق هاست . پس « خیر» ، مقدس شمردن هرجانی است ولو مشرک وکافروملحد وبودائی وچینی و..باشد. ولی سپس همین اصطلاحات « خیروشرّ » را اسلام ، مصادره کرد ومعانی آنهارا به کلی تحریف ومسخ ساخت . موءمن به اسلام ، خیرشد ، وکافرومشرک ، شرّ گردید ( لعبد موءمن خیرمن مشرک ) . آنچه الله ،برای بنا وحفظ ِ قدرتش خیروشرمیداند ، همه مردم را امتحان میکند،تا همه ، سربه اطاعت او فرو آورند . و« الله خیرالماکرین » میشود . مکرکردن ازالله ، خیرمیشود ، و فخربدان میکند که میتوان سرابلیس را هم کلاه بگذارد . درحالیکه مکروخدعه ، نتیجه ناتوانیست . منش خشمگین ( غضب وارهاب) شیردرنده که درالله هست ، معیارخیروشرّ او میشود . معیارشرّ وخیر، تسلیم شدن به قدرت مطلق اوست و « نیازردن جان » هرانسانی ، که معنای اصلی خیروشربود ، بیکسو نهاده میشود و « کشتن به حق » معیاراصلی خیروشر میگردد . حق آنست که انسان، تابع قدرت الله گردد وناحق آنست که خواهان آزادی باشد و « جان هرانسانی » را معیار نهائی ، حق بودن بداند . ازاین رو هست که هنر، نزد ایرانیانست وبس ، نه نزد اسلام .

http://www.jamali.info/chashniha )

دیدگاهتان را بنویسید