اندیشیدن، هنگامی اصیلست که از «جان ِ» خود بجوشد، و چنین خردی، «مایه ِ» همه خوانده ها و شنیده ها و معلومات و تجربه های ما میشود و آنهارا باهم تخمیر میکند و به هم می پیوندد. تا خوانده ها و معلومات و شنیده ها و تجربیات ما، از این مایه که از جان خودمان جوشیده، تخمیر نشده، زنده و انگیزنده و جانبخش و جوشان نیست، و ما نیز نا آگاهانه، در خوانده ها و شنیده ها و معلومات و تجربه های خود، پخش و پراکنده و گم میشویم.
دستهها