محتویات این مقاله، ازنو بازبینی وگسترده شده است
VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC — VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهرجمالی
درفرهنگ ایران ، نخستین بار
« زن »، صورت خدا را نقش میکند
………………………………..
بانـوگـُشسـپ ، دخـتررسـتـم
زنی که نخستین بار،
با کشیدن ِ« صورت خدا »
، هنر ِنقاشی را درجهان میآفریند
وخدا درنقش زیبایش،همه رامیکشد
…………………………………
بانوگشسپ = آذرگشسپ
…………………………………
«اندیشه جز زیبا مکن » ، کو تاروپود« صورت » است
زاندیشهِ اَحسَن ، تـنـد ، هرصورتی، اَحسَن شده
مولوی
خلاصه گفتار
درآغازکتابِ « بانوگشسپ نامه » ، داستانیست که ریشه بسیارکهن درفرهنگ ایران داشته است و دربرگیرنده یکی از شاخصه های ممتازاین فرهنگ میباشد. درتورات دیده میشود که کشیدن « صورت خدا » ، تحریم شده است ، چون خدا هیچ صورتی ندارد ، ولی درفرهنگ ایران ، درست وارونه این حکم ، این زن هست که نخستین بار، صورت خدا را نفش میکند، و دراین نقش هست که همه جهان ، « مجذوب زیبائی خدا دراعمال وافکارواحساسات انسانی» میشوند . گوهرخدا وحقیقت ، زیبائیست، و نیاز به امرونهی وعـنف ودرشتی( خشونت) وتهدید ندارد ، چون زیبائی، گوهرانسان را میکشد .
این داستان، گواه براین پیشینه میباشد که این « زن » بوده است که نخستین بار ، تجربه دینی داشته است و با زن هست که « دین » درگیتی ، بنیادگذارده شده است و « فروزه بنیادی تجربه دینی زن » چه بوده است . دراین تجربه دینی زن ، خدا وحقیقت ، اصل کشش هستند . درفرهنگ ایران که زن ، بنیادش را گذاشته است ، کشیدن نقش ازصورت خدا، برای «شناخت زیبائی خدا» ، ضروریست، چون « زیبائی خدا، در اندیشه وگفتاروکردارانسانست که صورت به خود میگیرد ونقش می بندد » . این دوگونه جهان بینی ، بیان دو تجربه ژرف ِ متضاد انسانها در تاریخ باهمست که شناخت آن ، همه گستره های اخلاق وهنروسیاست واجتماع را معین میسازند . البته واژه « داستان = داته استان » ، دراصل به معنای «دین » است (در هزوارش داستان، به معنای دین است) ، و « داته » ، به « بینش زایشی ازگوهر ِخود ِ انسان» گفته میشده است . اصطلاح « داد » هم بیان چنین گونه بینشی است . « دین » ، آموزه ای وحی شده ازغیب ( ترانسندس ) به فردی برگزیده نبوده است . مثلا به بدعت و عقیده باطل و الحاد و مخالف دین رسمی ومسلک غلط « جوت داتستان =yut daatastaan » گفته میشده است ( جوت = درمتون زرتشتی به معنای جدا وغیروضد است) .