VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC – VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهر جمالی
درفرهنگ ایران
انسان،ازباده آتشین سرشته شده است
ودرشریعت اسلام،
انسان، ازخاکِ خشک وتوخالی وگندیده،سرشته شده است
——————————————–
کیمیای هستی، یا
مایه ای که هستی رامیآفریند
درتحول یافتن وجنبش، نو وتازه ، پیدایش می یابد . با تحول دادن ، میتوان نووبهتروچیزی دیگررا آفرید . هیچ چیزنوینی یا بهتری را، نمیتوان از« هیچ » خلق کرد . بلکه هرنوی وهرچیز بهتری را میتوان با « تحول دادن آنچه هست » ، آفرید و پدیدارساخت . هم انسان وهم اجتماع ، دراثر« تحول یابی» است که میتواند نو ویا بهتربشود . گذ شته وتاریخ ،با تحول دادنست که آینده میشود . انسان، درتاریخ ، آینده را میجوید و همین « آینده جوئی » ، مایه تخمیر تاریخست . تاریخ وگذشه ، جامعه وملت را معین نمیسازد وهویت ملت نیست ، بلکه این آینده جوئی درتاریخست که هویت ( منش) ملت است . گوهرهرپدیده ای ، تحول یابیست ، نه فنا و گذر. همه چیزها ، « میشوند » ، ولی « نمیگذرند » . آنچه گذشته است ، درآینده ، هست ، به آینده ، تحول یافته است . آینده ، امتداد و دوام یابی گذشته نیست، بلکه تحول یابی گذشته است، آفرینش ازماده خام گذشته است . زمان ، روند آفریدنست . وهراندیشه ای و آموزه ای و پدیده ای ، که بتواند ، از« فهمیدن آنها فقط با فکر» فراتر برود ، و گوهرِ انسان یا اجتماع را تحول بدهد ، مایه وسرمایه وکیمیاست . مفهوم « کیمیا » و « مایه » با همین «شیوه آفریدن ، در تحول دادن » کاردارد . مفهوم « کیمیا » که سپس واژه « شیمی » شده است ، ازاین اندیشه بنیادی درفرهنگ ایران ، برخاسته است . این مفهوم شامل گستره اجتماع واخلاق وسیاست ودین وهنروقانون نیزمیگردد ، هرچند نیز که به روند تحول یابی « اخلاق واجتماع وتحول فرد و سیاست و دین و هنر وقانون »« شیمی یا کیمیا گفته نمیشود . سیاست واخلاق ودین وهنروفلسفه و… همه ، نیازبه شیمی یا مایه یا کیمیائی دارند که آنهارا تحول بدهد، تا ازنو، هستی تازه بیابند . فلسفه زنده ، اندیشه های کیمیاگرند . فلسفه زنده ، بیان تجربیات مایه ایست که از« تغییر دادن افکار» به « تحول دهی روانها » میانجامد . فلسفه ای که با تغییر دادن افکار، از تحول یابی روانها ، ناتوانست ، فلسفه مرده است .