VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC – VIEW THIS ARTICLE AS PDF
منوچهرجمالی
پیـدایش ِ جهان ِ دوســتی – 13
چراخـداوانـسان، درفرهنگ ایران
با « درخـت » اینهمانی دارند ؟
———————————–
فـروهر: نیروی « صورت دهنده به خود» درنهاد انسان
درفرهنگ ارتائی
« فـروهـر»
در«فرهنگ ارتائی» ودر«دین زرتشتی»
دو مفهوم متضاد باهم هستند
———————————
سـبـز= Ax-saena= axv+saena=تخم ِ سیمرغ
اخو= اهـو= اخـو- را= اهـو- را
اخو=axv = اصل حیات ووجود+آصل آگاهی واراده+ جهان
سبزکه تخم سیمرغست، اصل هستی وآگاهی درهرانسانیست
**********************
از « تصویر درخت »
امروزه ، زندگی ، آگاهانه گرد محور« تعریف » میگردد . انسان میخواهد زندگیش را ، در راستای تعاریف، سامان بدهد . آزادی چیست ؟ عدالت چیست ؟ خوبی چیست ؟ آب ، چیست ؟ درخت چیست ؟ انسان، چیست ؟ خدا چیست ؟ سبزچیست؟ ودریک « مفهوم» نیز، پاسخ خودرا میخواهد . ولی نا آگاهبودانه ، زندگی انسان ، گرد محور« تصویری که ازپدیده ها وواقعیت ها دارد ، یا باید داشته باشد » ، میچرخد . انسان، همه پدیدها ورویدادهای حسّی ( طبیعت واجتماع) را درتاءویلی که ازآنها درتصویری یا مفهومی میکند، میشناسد . «بهار» را، درتصویری که ازآن میکند، درک میکند . جشن نوروز را فقط درداستان جمشید، میفهمد نه تنها به عنوان یک پدیده طبیعت . پیدایش « خردِ گوهری آفریننده انسان » را میتواند در« گذروشنای انسان ، دررود آب » میتواند بفهمد. ومعمولا « هرتصویری » نیز ، شامل خوشه ای ازمفاهیم (= پاسخ ِ روشن قاطع به چیست ها ) هست که هنوز، روشن وبازنشده اند . زندگی انسانها نیز درآغاز، با همین « تصویرها که ازپدیده ها میکرده » است ، آغازشده است . ازاین رو همه مفاهیم امروزه ما نیزبدون استثناء ، در«تصویر= صورت = desak» ، بیخ خود را دارند ، و«بیخ » هرچیزی ، همیشه ، درتاریکیست . همه مفاهیم آگاهبودانه ما ، نا آگاهبودانه ، به خوشه ای متصل میشوند، و طبعا پاسخ هر« چیست ؟ » ، برغم آنکه درلحظه ای ، « مفهوم روشنی» میشود ، ولی بلافاصله ، تبدیل به مجموعه ای از« چیست های تاریکی » میشود ، که پرسشند ، نه پاسخ . بیخ همه مفاهیم روشن، درتاریکی، وطبعا ، انگیزه به جستجوگری تازه است .