Categories
سکولاریته و حقوق بشر

منوچهر جمالی : آتشی که شعله خواهد کشید ، ۶ – ۸ ، چرا مسئله عدالت غیرقابل حل است؟

منوچهر جمالی : آتشی که شعله خواهد کشید ۶ – ۸
چرا مسئله عدالت غیرقابل حل است؟

atashi_6b-8

Categories
سکولاریته و حقوق بشر

منوچهر جمالی : آتشی که شعله خواهد کسید ۱۹۸ – ۱۹۶

منوچهر جمالی : آتشی که شعله خواهد کسید ۱۹۸ – ۱۹۶

atashi_2a

Categories
اشعار منوچهر جمالی

Fruit without Seeds

Fruit without Seeds!

Manuchehr Jamali, translation G.Yegane Arani

Man knows that truth is a fruit without seeds,
Truth, he knows, must pacify and satisfy your palate,

Hadn’t it been paradises fruit that he’d eaten,
And of which he’d spat out its seeds in disgust,
And said why God would have to place in fruit with sweetness,
teeth breaking rocks,

The devil though knew, that ripe fruit would bear heavy stones.
And seeds of “visionary fruits” would break the “questions” of the teeth!

The devil planted the seeds, that man spat with anger,
And over time grew another plant, and he’d create another paradise.
One that would produce fruit without seeds, and sights without questions!

And man, thrown out of paradise for eating God’s fruit,
Was so put back into God’s paradise,

And went with Satan’s paradisical insights,
Offering taste and comfort,

And the fruit, within him, would contain no seeds of questions.

Tired from painfully planting the seeds and cultivation,
And from the burden of growing and work,
The task became a bane.

Since then the devil would be in heaven,
That “knowledge without doubts” was achieved,
And a truth of “fruit without seeds” known,
And the truth without question be swallowed.

And man did not know that truth is the Creator,
Whose seeds become questions,
And that the knowledge that these questions developed, he would not find,
and thus not have the truth.

So he named the devil’s paradise, God’s paradise,
And God’s paradise would be named: a lie that’s past!


مـيـوهِ بى تـُخـمـه !

منوچهرجمالی

آدم ، حقيقت را ميوه بى تخمه ميدانست
حقيقت را بينشى ميدانست كه بايد از آن كام برد و به آرامش رسيد ،
و ميوه هاى بهشت را كه ميخورد ،
تخمه هايش را با نفرت از دهان بيرون ميافكند ،
و ميگفت كه چرا خدا در ميوه هاى به اين شيرينى ،
سنگهاى دندان شكن گذاشته ،
ولى ابليس ميدانست كه ميوه نرم ، زهدان تخمه سنگين است .
و تخمهِ « ميوه بينش » ، « پرسش » دندان شكـنـست !
ابليس ، تخمه هائى را كه آدم با خشم از دهان بيرون ميافكند ،
در زمينى ديگر كاشت و بهشتى ديگر آفريد.
كه ميوه ها ى بى سنگ ، و بينش ها بى سئوال بودند !
و آدم كه از ميوه هاى بهشت خدا ، بيزار شده بود ،
پشت به بهشت خدا كرد ،
و به سراغ بهشت ابليس رفت ،
كه كام را شيرين ميكرد و آرامش ميبخشيد ،
و ميوه بينش در خود ، هيچ تخم پرسشى نداشت.
او از كاشتن رنج آور تخمه ، و پرورش آن ،
و خطرهاى كشت و كار ، بيزار بود
و ازآن پس در بهشت ابليس ماند ،
كه « معرفت بى سئوال » داشت .
او حقيقت را ، « ميوه بى تخمه » ميدانست ،
و حقيتهاى بى سئوال را ، مصرف ميكرد
ونميدانست كه حقيقت ، آنگاه آفريننده است ،
كه تخمه اش ، سئوال باشد ،
ومعرفتى كه ازآن سئوالى پيدايش نمييابد ، حقيقتى هم ندارد
او بهشت ابليس را ، بهشت خدا ناميد،
و نام بهشت خدا را دوزخ گذاشت!

Categories
چاشنی های اندیشه

زندگی زمانی یا سکولار، زندگی معنویست …

زندگی زمانی یا سکولار، زندگی معنویست
آتش جان که ارتا یاخدا باشد، درآتشکده تن هست. به عبارت دیگر، خدایا آتش جان که « معنا » هست درآنچه جسمانیست خانه دارد. زندگی زمانی یا سکولار، سرچشمه معنویاتست که باید آنرا کاوید ویافت

– jamali

The „secular“ (earthen) and temporal life is meaningful

The living fire, the fire which is life, that was represented in the image of the goddess Artha who constituted the central deity in the ancient Iranian mythology, is contained in the earthen body itself – the body that is metaphorically called “fire oven” in the ancient myth.

In other words, the god of the fire of life, which is “defining /meaning” being a god, is substantial within the physical “house”.

Life in time or secular life, is the source of the very meaning that must be sought and found exactly within it.

– translated by palang

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded

Categories
چاشنی های اندیشه

تا یک دیکتاتور میرود، و «حقیقت واحدی که رویشگاه آن دیکتاتوری هست»، میماند …

تا یک دیکتاتور میرود، و «حقیقت واحدی که رویشگاه آن دیکتاتوری هست»، میماند، دیکتاتوری و استبداد، بجای میماند و دیکتاتور دیگر، جانشین او خواهدشد. حاکمیت آموزه ها و مکتب هائی که خودرا حقیقت واحد و منحصر به فرد جهان میدانند، باید ازبین بروند، تا امکان پیدایش دیکتاتوری و استبداد از نو در جامعه، از بین برود. بزرگترین «سـتـم»، آنست که به نام «حقیقت منحصربه فردی که باید بر همه حکومت کند»، «حق اندیشیدن درباره آزادی و عدالت»، از انسانها گرفته شود.

– jamali

When one dictator leaves but the “single truth” that makes up this dicators (intellectual) habitat stays, the dictatorship and the tyranny remain in place for him and another dictator will take over his domain instead of him.

The doctrine of governance and the schools which spread that “single-” and “exclusive truth” for people anywhere have to go too. Only then the possiblity of the development of a new dictatorship and a new despotism to take root or maintain in a society disappears along with a dictator.

The greatest form of oppression is the one that takes place in the name of an “exclusive truth” that serves those people who “who have to assume all the governing”. With that the right from the people to think about freedom and justice is effectively taken away.

– translated by palang

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded

دسته ها
Categories
چاشنی های اندیشه

انسان، در فرهنگ ایران، تخم ِآتش است. به سخنی دیگر …

انسان، در فرهنگ ایران، تخم ِآتش است. به سخنی دیگر، انسان، تخم ارتای خوشه یا سیمرغست، که هم «خوشه همه جانها» یا «کانون همه آتشها»ست. این تخم آتش در جان انسان، زبانه میکشد و بلندی و سرفرازی میجوید و به هیچ خدائی و قدرتی، سجده نمیکند و از هیچ خدائی، اطاعت نمیکند.

– jamali

In the Iranian culture the human is a seed of fire, or, in other words, the human is the seed of Arta Xushe or Simorgh, who represents also the “ear of grain that is all life” or “the oven” and epicentre “in which all fires are burning”. These fire seeds in the human lives flare and are ablaze, raising themselves tall and proud. And they bow towards no god and no might, and they obey to no god.

– translated by palang

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded

Categories
چاشنی های اندیشه

اندیشیدن، هنگامی اصیلست که از «جان ِ» خود بجوش …

اندیشیدن، هنگامی اصیلست که از «جان ِ» خود بجوشد، و چنین خردی، «مایه ِ» همه خوانده ها و شنیده ها و معلومات و تجربه های ما میشود و آنهارا باهم تخمیر میکند و به هم می پیوندد. تا خوانده ها و معلومات و شنیده ها و تجربیات ما، از این مایه که از جان خودمان جوشیده، تخمیر نشده، زنده و انگیزنده و جانبخش و جوشان نیست، و ما نیز نا آگاهانه، در خوانده ها و شنیده ها و معلومات و تجربه های خود، پخش و پراکنده و گم میشویم.

– jamali

note: The quality of thinking that occurs, when the “soul” comes into stirrance – a special form of reasoning. The essence of phenomena won’t disclose itself, when no synergy occurs between onlooker and phenomenon.

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded

Categories
چاشنی های اندیشه

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست …

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم. چه با آموزاندن حقیقت به مردم و تحمیل آن به مردم، مردمان، سترون ساخته میشوند. فلسفه نباید خود را جانشین دین و شریعت و ایدئولوژی سازد، که گوهرشان سترون سازیست. فلسفه باید گوهر زاینده انسانها را، برغم سترون سازان، از سر برانگیزد.

– jamali

note and free interpretation

Philosophy is that what’s born out of an individual being, and not what’s brought about as a “school” that supposedly teaches people about what truth is or any imposed truth
An imposition of what truth is, renders the own thinking sterile
Also, philsophy should not function as a surrogate or substitute to any religious doctrine or law or any ideology, because of their sterile nature
Philosophy should be acknowledged in its very nature as an aspect of natality in an individual – despite any experienced form of oppression

– palang

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded

Categories
چاشنی های اندیشه

قدرتمند، کسیست که اندازه (= قدر) برای مردمان میگذارد …

قدرتمند، کسیست که اندازه (= قدر) برای مردمان میگذارد، و مردمان را با عنف و اکراه به آن اندازه درمیآورد. در قرآن نیز، الله، قدرتمنداست، چون با امر و نهیش، به انسان صورتی میدهد که میخواهد. ولی در دموکراسی، انسان، اندازه گذاراست، و خودش این حق را دارد که به خودش صورت بدهد.

– jamali

***

the keyword here is

اندازه !

note and free interpretation: might and violence, force. the distance and disgust of the mighty towards the other, the free entities. a god that rules with willfull power and gives shape to “his creation”. In contrast, democracy politically sets itself the goal to leave the freedom of the self-sought goal to the people and therewith the world/all existence.

– palang

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded

دسته ها
Categories
چاشنی های اندیشه

بزرگترین صفتِ خدای ایران، ارتا (= سیمرغ)، سـرفـراز بوده است …

بزرگترین صفتِ خدای ایران، ارتا (= سیمرغ)، سـرفـراز بوده است. این خدا، خوشه ایست که تخمهایش، «آتش جان» در انسانها هست. از این رو نخستین صفت گوهری هر انسانی، سرفرازیست تا در مقابل هیچ قدرتی و الهی، خود را خم نکند و خود را نشکند. کسیکه تعظیم و اطاعت و تابعیت از انسان در مقابل قدرت میخواهد، برضد خدای ایرانست که گوهر هر انسانی میباشد.

– jamali

this is a freestyle and interpretative note: pacifism means an honest righteousness … what is the nature of a human? why are some people conformists and where does independence start? With self-assurance that seeks justice

note by palang

READ MORE @ http://www.jamali.info/chashniha > has still to be uploaded