Categories
پاره اندیشی

حواس، مشاورخوبی برای خوشزیستی و دیرزیستی هستند ، ولی چرا حواس را، برای درک حقیقت …

حواس، مشاورخوبی برای خوشزیستی و دیرزیستی هستند ، ولی چرا  حواس را، برای درک حقیقت، نابسا وگمراه کننده وفریبنده خوانده اند ؟ چون حقیقت آنها، برضد «  زندگی کردن درزمان » بوده است وهست.  اشتباه کردن حواس، دلیل آن نمیشود که ما حواس راناقص وبی ارزش و بی اعتباربشماریم . هرحسی، دربرهه ای اززمان ، یک رویه ازپدیده را درک میکند و درزمان دیگر، رویه دیگر را.    اشتباه هرحسی نشان میدهد که ازسوئی باید ادراکات همه حواس را به هم پیوند داد ، و ازسوی دیگر، حواس را باید درزمانهای مختلف یه کاربست تا غنای یک پدیده را پی درپی شناخت . با درکهای گوناگون حواس درزمانهای گوناگون ، نقص یک ادراک دریک زمان ودریک مکان ، برطرف و رفع میگردد. آنچه نقص خوانده میشد ، برغکس رویه های مختلف ازغنای یک پدیده  است که درزمانهای گوناگون پیدایش می یابند.  برای بدست آوردن  معرفت، باید هرحسی رادرزمانها ومکانهای گوناگون درآن پدیده به کارانداخت، واین ادراکات را باهم جمع کرد. این خرافه که میتوان ازیک مسئله ، بدون روند زمان ، به معرفت رسید، یک خیال غیرواقعی ولی دوست داشتنی است که « واقعیت درک حسی» را بی اعتبارمیسازد. ازاین رو بود که رام درفرهنگ ایران ، هم خدای زندگی( جی) وهم خدای زمان و هم خدای شناخت و هم خدای جستجو باهم بود . او مانند الله یا اهورامزدای زرتشت،  خدای همه دان وهمه آگاه بدون زمان نبود .  چون حواس درجان( جی)، درزمانهای گوناگون ، آزمونهای گوناگون میکنند و خرد، چیزی جزخوشه کردن این ادراکات باهم درشناخت نیست. تحقیردرک حسی وناقص شمردن آن ، دراثر بی ارزش شمردن رون زمان درادراکات حسی هست.  درک حسی هرچند دریک زمان  تنگ هم باشد، ولی درروند زمان، رویه ها و افق ها و تراشهای گوناگون ادراکات حسی را میگشاید . ازاین رو، رام خودرا جوینده میخواند . درک حسی ، همیشه درزمان میجوید. سکولاریته، برشالوده معتبرساختن « ادراکات حسی درزمان » گذارده میشود

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *