دسته‌ها
پاره اندیشی

درسکولاریسم،انسان،میتواند جهان را مستقیما بشناسد

درسکولاریسم،انسان،میتواند جهان را مستقیما بشناسد .
…………………………………………….
گرانیگاه فرهنگ ایران، جستجوی زندگی درگیتی هست . درفرهنگ ایران ، جویندگی ، بنیاد شناخت زندگی درگیتی هست . او چه میجوید ؟ انسان ، زندگی شاد ( بهزیستی) را درجهان میجوید و میتواند آنرا درجستجو ، بیابد . اساسا واژه « جی » که جان یا زندگی باشد، دراصل دارای این معانی هست : 1- عشق ومهر( یوستی) 2- کشش 3- انبازی ( آسن ، یوغ، جفتی، مهر) ، 4 – توافق وهمآهنگی و5- شاهین ترازو .

به عبارت دیگر، انسان ، گوهری یا بذری هست ( مردم= مر+ تخم ) که درانبازو جفت شدن ( یا مهرورزیدن وآمیختن وهمکاری ) با گیتی ، آفرینندهِ روشنی وشادی وجنبش میشود . بذرانسانی، درختی میشود بالنده وسرفراز که بارش ، خرد بیننده وگفتارخوب هست .

این سرفرازی انسان ، دراثر انبازشدن وآمیخته شدن با شیرابه گیتی وچیزها ، « راستی » نامیده میشود که به اصطلاح ما ، « حقیقت » میباشد .  حقیقت ، و بینش به حقیقت ، پیآیند همآفرینی وانبازی انسان با گیتی در زمان با حواسش هست که اندامهای جفت شونده با گیتی هستند ، وازاین انبازی و آمیختگیست که خرد ، و بینش به حقیقت جهان پیدایش می یابد .

پس حقیقت وراستی ، پیآیند « جستجوی زندگی درگیتی » هست . انسان دراین مهرورزی وجُفت شوی با گیتی است که گیتی ومعنای زندگی را درگیتی میشناسد .  وبرای چنین شناختی، نیازبه واسطه وپیامبر وفرستاده ای ازخدائی ندارد . چون برای او همان شیرابه یا جانمایه پدیده های گیتی ، یا این آب هست که  او با حواسش درخود می هنجد ( می کشد . هنج = سنگ = کشش ) و دراین آمیختن با خدائی که جوهر گیتی هست ( نه درآسمانها وبری ازانسانها ) ، میروید وزنده وسبزوتازه وشادو شناسا وگویا میشود .

اینست که فرهنگ ایران ، سکولارهست ، چون انسان ، خودش میتواند جهان را مستقیما بشناسد . خدا ، چیزی جز جوهر آبکی یا جانمایه همه موجودات گیتی نیست که با بذروجود انسان میآمیزد و درسرفرازشدن ، پیکریابی راستی یا حقیقت میگردد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *